یادداشت امروز/چرای چشم در مزرعه زندگی مردم!

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
فرهنگ را زندگی باید کرد. این عصاره گفتگوهای ما با هم بود در چند شماره. گفتیم که زندگیِ با فرهنگ، ضرورت مسلمانی است. اگر فرهنگ بمیرد، دین هم بستری برای توسعه نخواهد یافت و شاید دلیل اینکه حضرت رسول(ص) فلسفه بعثت را به اکمال اخلاق گره زدند نه دین، همین باشد که اگر اخلاق درست باشد و انسان، فرهنگی زندگی کند، دین او را برکت و فراوانی خواهد داد اما اگر اخلاق و فرهنگ خوب زیستن نداشته باشد، معلوم نیست دین برایش گرهی بگشاید که برخی بزرگان عرصه نظر معتقدند که دین، آدم خوب را توسعه می دهد و خوب تر می کند اما دین آدم بد را هم در جای بدتر می نشاند. آنان، از نمونه های متقدم، به خوارج اشاره می کنند و در نمونه های متاخر، داعش را به شرح و بسط می نشینند که چون خوب نشدند و خوب نفهمیدند دین را، خرقه وارونه از آنان جهنمی ساخت که خواهند همه را در آن بسوزانند. پرداختن به زوایای بحث در این ساحت، فرصتی بلند می خواهد که از حوصله این مقال خارج است و در این سطور فقط اشاره ای رفت از باب توجه برانگیختن به ضرورت اخلاقی شدن و فرهنگی شدن با این تأکید که باید رفتار خود را، بسان آجرهای یک بنای رفیع در قاعده مهندسی بچینیم تا بتوانیم به خود سازی برسیم. در ادامه بحث هم به اینجا رسیدیم که؛ فرهنگ یعنی: به دیگران زُل نزنیم! رفتاری که هنوز هم دارد قربانی می گیرد. در آموزه های دینی هم برای چشم شدن در زندگی مردم و به چرای چشم رفتن، تنبیهاتی سخت در نظر گرفته شده است تا حریم ها را رعایت کنیم. اصلا وقتی چشم در پناه پلک نشسته است. وقتی در لحظه، پلک ها باز و بسته می شود، دیده را هم چنین باید تعریف کرد که از زندگی دیگران، چشم پوشید و در نگاه به دیگران هم حریم نگه داشت و نگاه ها را امتداد نداد. این رفتاری ضد فرهنگی است که برخی اوقات به جنایت هم گره خورده است. اگر اهل حوادث خوانی باشید، خبرهای سیاهی خواهید خواند که آغازش، زل زدن بوده است. این زل زدن به اعتراض طرف مقابل، پاسخ گرفته و این حرف در حرف شدن باعث شده است تا مشت در مشت هم بشوند و بعد چاقو در چاقو و روشن است که کارِ چاقو، بریدن است و آنچه در این کشاکش بریده می شود هم رگ های حیات آدمی است نه چیز دیگر، حال آنکه اگر از همان اول، حریم نگاه را حفظ می کردند، نه حرفی در حرف می نشست و نه مشتی گره می شد و نه چاقویی از ضامن خارج می شد و در جان طرف می نشست اما…. یک نگاهِ بد، به گفتار بد و رفتار بد می رسد و قصه ای تلخ رقم می خورد که جامعه را تلخ کام می کند. بیاییم در آستانه سال نو، ادب تازه کنیم و مراقب نگاه مان باشیم…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*