مهدی یار زمزم؛
محیط زیست پدیده ایست که میتوان آن را در گسترهٔ جهانی، قارهای، ملی و منطقهای بررسی کرد. محیط زیست به رابطهٔ دوجانبهٔ انسان و جهان پیرامونش میپردازد، رابطهای که کاملاً سیال است و از جوانب مختلف میتوان بدان نگریست. امروزه رسانهها و سازمانهای بینالمللی پیوسته در مورد وضعیت خطرناک محیط زیست و آیندهٔ ناگواری که در انتظارش است سخن میگویند و به جهانیان هشدار میدهند تا با دست خود تنها کرهٔ قابل سکونت منظومه را از بین نبرند. آلودگی کارخانجات، ماشینها، استفادهٔ بی حدومرز از منابعی نظیر: سوخت فسیلی و آبهای زیرزمینی، ازدیاد سرسامآور جمعیت، رشد فزایندهٔ گردشگری و صنعت توریست در سراسر دنیا و هزاران مورد دیگر روز به روز به طبیعت و محیط زیست آسیب زده و از عمر آن میکاهند. تمامی این اتفاقات، دانشمندان و کارشناسان را بر آن داشته است به دنبال چارهای باشند تا شاید از سرعتِ روندِ تخریب بکاهند.
محیط زیست و گردشگری رابطهای تنگاتنگ با یکدیگر دارند. مراد ما از محیط زیست در اینجا طبیعت و به صورت مخصوصتر کویر خواهد بود. باید از گردشگری با پیشوند صنعت یاد کرد. صنعتی که انسان محور است، بدین معنا که هم عرضهکننده و هم مشتری و مصرفکنندهاش انسان است. صنعت گردشگری میتواند رابطهٔ انسان را با هم نوع و همچنین عملش به خوبی نشان دهد، برای روشنتر شدن آنچه گفته شد به ذکر مثالی میپردازیم. از آن هنگام که شما تصمیمِ سفر به یک مکان را میگیرید تا آخرین مرحله، با انسانهایی از رنگ، نژاد، جنس، زبان و مذهب مختلف سروکار دارید علاوه بر آنکه به دیدن آثاری میروید که از هنر و دانش انسانهای دیگر سرچشمه گرفته است و ساخته و پرداخته شدهاند پس گردشگری از انسان آغاز با انسان همراه و به انسان ختم میشود.
ایران کشوری است که در آغوش آبهای مازندران و عمان و خلیج فارس آرمیده و کویر لوت و دشت کویر را در سینهٔ خود جای دادهاست و این یعنی یک تنوع جغرافیایی بینظیر. برخی صاحبنظران میگویند: ایران از لحاظ تنوع طبیعی در رتبهٔ پنجم جهان قرار دارد ولی پروفسور کردوانی این رتبه را رد کرده و جایگاه ایران را بعد ازآمریکا در مرتبهٔ دوم میداند. علت این امر را تا حد بسیاری بایستی در طول و عرض جغرافیایی گسترده ایران جستوجو کرد. تکثر قومی، مذهبی و فرهنگی، آثار و اماکن تاریخی به یادگار مانده از دورههای تاریخی مختلف، روستاهای بکر و به دور از شلوغی دنیای مدرن، جنگلهای بینظیر مازندران با گونههای گیاهی متنوع، جزایر و آبزیان کمیاب خلیج فارس، تالابها، یخچالها و غارهای مناطق کوهستانی و در نهایت کویر و آسمان پرستارهاش، ایران را را به گنجینهای پایانناپذیر از دیدنیها تبدیل کرده است. چند وقت پیش در خبرها آمده بود که معاون میراث فرهنگی کل کشور، آقای منوچهر جهانیان تعداد گردشگران خارجی را در فصل بهار ۱. ۱۸۰. ۸۴۳ نفر اعلام کرده بود که رشدی ۲۸. ۸ % درصدی نسبت به سه ماهه اول سال ۹۲ داشته است. همچنین ذکر کرده بود که اگر با این برنامهریزی پیش برویم خواهیم توانست سالیانه بیست میلیون گردشگر خارجی را که در چشم انداز بیست ساله در نظر گرفته شده است، محقق کنیم. در عرض ده سال تعداد گردشگران خارجی را به بیست میلیون رساندن امری بعید است نه اینکه ایران چنین ظرفیتی را نداشته باشد، بلکه چنین آبی از مسئولان گرم نمیشود.
به نقل از بولتن نیوز، درآمد گردشگری ایران در سال ۲۰۱۲ برابر با ۲۸ میلیارد دلار بوده است. در همان سال، کشور همجوارمان ترکیه با جمعیتی حدوداً برابر با ما، ۸۷ میلیارد دلار از طریق صنعت گردشگری عایدی داشته است، واقعاً چرا این چنین است؟! در جایی دیگر خواندم که با وجود جاذبههای بسیار دیدنی در ترکیه، بیشتر گردشگران، استانبول و آنتالیا را به عنوان مقصد تفریحیشان انتخاب میکنند. در ایران هم مانند ترکیه از ظرفیتهای گردشگری به درستی استفاده نمیشود با این تفاوت که ما همین چند جای ثابت گردشگری را هم که بتوان از آن به اندازه ترکیه درآمد کسب کرد، نداریم.
ایران در خاورمیانه جایگاه ششم را از لحاظ گردشگری به خود اختصاص داده است و این خبر از عقب بودن ما میدهد. برای آنکه اهمیت و حساسیت گردشگری و محیط زیست را در ایران درک کنیم، باید بدانیم که بر اساس آنچه صاحبنظران میگویند ایران کشوری تک محصولی محسوب میشود، چرا که عمود خیمهٔ اقتصاد کشورمان، نفت است. اگر هزاران منابع نفتی و گازی دیگر هم در ایران یافت شود باز هم کم خواهد بود چون روزی به پایان رسیده و اگر چه آن زمان ممکن است به نظر دور آید اما زودتر از آنچه که بتوان تصور کرد فرا خواهد رسید.
متأسفانه در زمینهٔ صنعت نفت مانند کشورهای صنعتی و پیشرفته نتوانستهایم به آن سطح از تکنولوژی برسیم که از ۱۰۰ % این طلای سیاه بهرهبرداری کنیم یا اگر فناوریاش را هم کسب نمودهایم به دلیل هزینههای گزاف، تولید آن محصولات برایمان مقرون به صرفه نخواهد بود. اقلیم گرم وخشک ایران باعث گردیده تا همیشه کمآبی و خشکسالیهای دورهای در این سرزمین جولان بدهند. در سدههای اخیر به دلیل افزایش جمعیت، عدم آموزش استفاده صحیح از منابع، کشاورزی سنتی و… خشکسالی بیش از پیش، ما و آیندگان را تهدید میکند. با توجه به آنچه ذکر شد کشاورزی سنتی ایران نه تنها فایده، بلکه زیان هم در پی خواهد داشت. همین امر دربارهٔ دامداری به دلیل خشکسالی و کمبود مراتع صدق میکند، چراکه با از بین رفتن مراتع، دیگر جایگزینی برای آنها نخواهد بود و شاهد مشکلاتی بیشمار از قبیل گردوغبارهایی همانند آنچه که در این سالها رخ داده، خواهیم بود.
بر اساس آنچه در بالا آمد محیط زیست ایران در خطر است و برای آنکه از فشار وارد شده بر آن بکاهیم باید به سراغ گردشگری برویم، ولی از سوی دیگر باید مراقب بود تا همین صنعت بر محیط زیست و طبیعت ایران ضربه وارد نکند. کویر یکی از همین نعمتهایی است که بسیار صبوری کرده تا بالاخره در قرن اخیر به ارزشاش پی برده شده است. دشت کویر و کویر لوت سرزمینهای پهناوری هستند پر از زیبایی، زیبایی-هایی که بسیاری از آنها به دلیل شرایط سخت و دشواریهای طبیعی منطقه همچنان برای محققان و جهانگردان ناشناخته باقی مانده است. قرنها از روزگاری که ایرانیان اولین خشت شهرهای کویری را گذاشتهاند، میگذرد.
شهرها و آبادیهایی که با ابداع راه حلهایی متناسب با اقلیم گرم و خشک مرکز فلات ایران- مانند قنات- ساختهشدهاند و تاکنون به حیات خود ادامه دادهاند. کاشان، یزد، گرمسار، نایین، بم و… تنها نمونه ای از شهرهای با قدمت هستند. بر اساس تحقیقات دانشمندان لایهٔ ازون بر فراز کویر لوت کاملاً سالم بوده و بدین خاطر آفتاب این کویر نه تنها مضر نیست، بلکه کارکرد درمانی هم دارد واین خصوصیت منحصر بفرد میتواند باعث گردد تا اروپاییان عاشق آفتاب، روانهٔ این خطه شوند. خونگرمی مردمان منطقه کویر، کاروانسراهای بینراهی عباسی، گلههای شتر، کلوت، آبادیهای حاشیه، گیاهان بیایبانی چون گز و گون، حیواناتی چون گربه، روباه و خرگوش شنی، رمل، سندان و تک کوههای خوش آبوهوا در دل کویر که در هیچ یک از کویرهای جهان چنین چیزی وجود ندارد، همگی از جذابیتهایی است که توانسته در چند سال اخیر گردشگران را به جای کشورهای عربی حاشیهٔ خلیج فارس به سوی ایران بکشاند.
متأسفانه با وجود استقبال گردشگران خارجی و داخلی از مناطق کویری ایران، جز اقداماتی که در شهرهای حاشیهٔ کویر مانند تأسیس مراکز اقامتی یا بازسازیِ بافتهای معماری مختص اقلیم گرم و خشک در کاشان و یزد انجام شده برای خود کویر سرمایهگذاری درست و هدفداری صورت نگرفته است. زیر ساخت لازم و کافی، یعنی هر آن چیزی که یک گردشگر برای یک سفر آسوده و ایمن به آن نیاز دارد، وجود ندارد. به عنوان مثال: کویر مرنجاب در نزدیک کاشان جز کاروانسرایی کوچک، محلی برای استراحت یا اسکان تورهای مسافرتی ندارد، این در حالی است که از کاشان یا آرانوبیدگل تا خود کاروانسرای مرنجاب دو ساعتی راه است. به دلیل نبود سازماندهی و رسیدگی صحیح و کمبود امکانات متناسب با اکو سیستم کویری، اطراف این کاروانسرا به زباله دانی تبدیل شده است که هر بازدیدکنندهای را به فکر می اندازد تا هر چه سریعتر از آنجا دور شود.
با وجود رفت و آمد بسیار گروههای رصد، عکاسی و تیمهای تحقیقی به این منطقه با هدف انجام پروژههای آموزشی- تحقیقی خود، برای استقرار این گروهها هیچ محلی به غیر از کاروانسرای مرنجاب وجود ندارد. پیرو آنچه گفته شد، امکان سفرهای تکی یا دو نفره بسیار سخت است، زیرا خطرات بسیاری در انتظار افراد خواهد بود. علیالخصوص آنان که به منطقه آشنایی ندارند اجباراً باید با تورهای گردشگری یا گروههای دسته جمعی همراه شوند.
بر اساس آمار ارائه شده در سال ۹۱، هتلها و مهمانخانههای «ایران ۷۵ میلیونی» که سودای ۲۰ میلیون توریست در سال ۱۴۰۴ را در سر میپروراند، فقط۲۰۰هزار تختخواب ظرفیت دارد که بخش اعظم این تعداد در شهرهای بزرگی چون تهران، مشهد و شیراز قرارگرفته است. اگر چه در دو سه سالهٔ اخیر بعضی مراکز اقامتی مانند کمپ تفریحی متینآباد در حوالی بادرود در حاشیهٔ دشت کویر ایجاد شده است، اما این ظرفیت بسیار کم، کفاف گردشگران را نمیدهد، علاوه بر اینکه هزینهٔ اقامت در این مراکز برای گردشگران داخلی و گروههایی که به واسطهٔ شغل و فعالیتشان دائماً در حال رفتوآمد به کویر هستند، گزاف بوده و قادر به پرداخت آن نیستند.
قطعاً مناطقی مانند مرنجاب و روستای زیبای مصر نیاز به احداث هتلهایی همگون با محیط و معماری این مناطق به همراه کلیهٔ امکانات و تجهیزات لازم مانند سیستمی استاندارد برای از بین بردن پسماندها دارد که باید توسط بخش خصوصی و کمک دولت انجام شود. در پایان باید گفت کویر ایران با سیاستگذاریهای صحیح و اجرای مداوم آن، خود به تنهایی ما را از بسیاری از صنایع ضرر ده دیگر مانند خودروسازی بینیاز میکند.