سرمقاله/اختلال روانی ۲۳ میلیون ایرانی، چرا ؟ چه کسی پاسخگوست؟!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
معاونت اجتماعی وزارت بهداشت و درمان آماری اینگونه تأسف بار را ارائه می دهد، یعنی حدود ۱۸ میلیون نفر یا کمی بیشتر از جمعیت کشورمان دچار اختلالات روانی هستند و این عدد بسیار سئوال برانگیز و قابل پیگیری است، نگران کننده تر این که ۱۲ درصد مردان و ۱۶درصد زنان دچار افسردگی هستند.
اعداد و ارقامی که در غبار و باتلاق سیاست بازی ها و جنگ های علیایی و سفلایی لایه های قدرت کشورمان گم می شوند و هیچ کسی هم به دنبال چرای آن نیست!حدود ۱۰ میلیون مرد افسرده و یا حدود۱۳میلیون زن افسرده را نه کسی می بیند و نه کسی به دنبال چرایی آن است، شک نکنید که این ارقام طی پروسه چند دهه ای و به شکِلی پلکانی و فزاینده شکل گرفته که چون هیچ دلیلی برای عوامل بوجود آمدن آن از نظر مدیران بالادستی و یا میانی حاکمیت پیدا نشده و احتمالا ارزشی هم نداشته کسی و یا ارگانی به خود زحمت ورود به آن را به خود نداده است.جمعیت کشور با این درصد بالا از آسیب روانی که حتما سال به سال بر انبوهی آن افزوده خواهد شد چگونه باید آن پویایی، شادابی و انگیزه را برای توسعه داشته باشد؟!! متاسفانه مسئولین ما وقتی پای شعار پیش می آید و یا سعی در برنامه ریزی دارند هیچگاه به عمق حرف ها و سخنانشان توجه ندارند، برنامه هایی که همواره درصد بالایی از آنها به دلیل عدم اشراف به ریزه کاری های علمی و واقعیات پنهان مانده، عملیاتی نمی شود و در مجموع با کوهی از طرح های ابتر و ناقص بر روی هم مانده در این چهار دهه مواجهیم که مدیران ما نیز در این شرایط و بنا به یک فرهنگ تثبیت شده سعی در انداختن تقصیر و نامدیریتی های شان به گردن دیگران دارند و همیشه خدا هم که این خارجیان هستند که موش دوانی می کنند!!!
چرا تاکنون با یک پژوهش علمی نتوانسته ایم دلایل این درصد بالای مشکلات روانی مردم را با این آمار تکان دهنده شناسایی کنیم و برمبنای آن برنامه ریزی های لازم را به انجام رسانیم؟ اگر مردم اعتمادشان به شدت دچار ریزش شود چه تاثیری بر مشکِلات روحی آنان خواهد داشت؟اگر مردم از اصل مهم عدالت برای همه، دور بمانند و شاهد ناعدالتی ها و تبعیضات تمام ناشدنی باشند آیا دچار تنش های روحی نمی شوند؟! اگر مردم شاهد تقسیم ناعادلانه ثروت و موقعیت های اجتماعی باشند و هرروز با آن مواجه باشند دچار فشارهای روانی نمی شوند؟!اگر مردم به دلیل مشکلات اقتصادی باید شرایط را به نفع مدیران و مسئولین شان تحمل کنند اما هر روز شاهد اختلاس ها و دزدی های کلان باشند و فقط ناظر حیف و میل بیت المال شان باشند حق ندارند که دچار عوارض روانی باشند؟!اگر مردم روابط پیش و پس پرده روابط قدرت را ببینند که چگونه درقبال موج بیکاری آقازاده ها راست راست راه می روند و با غرور و نخوت حق بیچارگان بی رابطه را می بلعند دچار افسردگی نمی شوند؟!!اگر مردم باید به هر دلیلی از شادمانی و نشاط اجتماعی دور باشند و در دنیای تنگ نظرانه برخی کاسه های داغ تر از آش گرفتار آیند حق دچارشدن به مشکلات روانی و روحی را ندارند؟!!اگر مردم تولید و صنعت و کشاورزشان راکه دارد در منجلاب قاچاق نابود می شود تا عده ای قلیل به ثروت های افسانه ای دست یابند و با خیال راحت نیز بر آن بیفزایند نباید دچار افسردگی شوند؟!!آقایان از لاک سیاست بازی خارج شوید و تصور نکنید هر آنچه را که شما تجویز می کنید آنی باید باشد که می گویید، در زیر پوست جامعه غوغایی است، واقعیات را باور کنید و به داد مردم برسید قبل از اینکه خیلی دیر شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*