اتفاقی که چند وقت قبل افتاد و گروهی تحت پوشش یک سازمان محیط زیستی که در جهت حفظ یوز پلنگ ایرانی از خطر انقراض فعالیت می کرده؛ اقدام به جاسوسی می کردند، خبر یک بسیاری از رسانه های معاند شد. آن جایی مسئله بیشتر مورد بحث قرار گرفت که کاووس سیدامامی استاد دانشگاه امام صادق(ع) و فعال محیط زیست که به دنبال عملیات اطلاعاتی نیروهای امنیتی در سپاه پاسداران به دام افتاده بود، پس از افشای نقشش در انتقال اطلاعات موشکی کشور به سرویس های اطلاعاتی خارجی، اقدام به خودکشی کرد.گزارش پخش شده از رسانه ملی، رسانه های غربی را به صرافت تشکیک در صحت اطلاعات به دست آمده و گزارش پخش شده، انداخت. رسانه های غربی در نخستین گام این دستاورد اطلاعاتی را نادیده گرفته و آن را توهم توطئه توصیف کردند. خبرگزاری تسنیم نگاهی به اظهارنظر رسانه های غربی درباره شبکه جاسوسی محیط زیستی در ایران ، کرده است. در این گزارش به مطالب روزنامه گاردین و وبگاه «میدلایستآی» اشاره شده است که در زیر به مرور آن ها می پردازیم.
روزنامه گاردین درباره این موضوع نوشت: «ایران، شواهدی برای این ادعاهای خود ارائه نکرده است؛ این موضوع به نگرانیهایی مبنی بر قصد دستگاههای امنیتی ایران برای هجمه به گروههای حامی حیات وحش دامن میزند زیرا بسیاری از اعضای این گروهها، شخصیتهای دوتابعیتی هستند که در غرب تحصیل کردهاند و با گروههای بینالمللی محیط زیست ارتباط دارند».
دیگر رسانههای غربی هم در گزارشهای خود امکان جاسوسی از طریق فعالیتهای محیط زیستی را مورد انتقاد قرار داده ضمن تشکیک در صحت چنین ادعاهایی، تهران را به سرکوب فعالیتهای مدنی در پوشش نگرانیهای امنیتی با توهم توطئه متهم کردند.
وبگاه «میدلایستآی» در مقالهای، اما، نوشته دستگیریهای اخیر در ایران نیازمند توضیحات ظریفتری است که بهخلاف تفکر رایج میان غربیها، بهسرعت بر نگرانیهای دستگاههای امنیتی ایران مهر ابطال نمیزند.
در این یادداشت آمده است: «اینکه دستگاههای اطلاعاتی غرب در اقدامی تعدیجویانه روی دغدغههای محیط زیستی برای گردآوری اطلاعات و به بیراهه کشاندن این جنبشها جهت اعمال فشار بر ایران متمرکز شوند، مسئلهای نیست که غیرممکن باشد». نگارنده در بخش دیگری از این یادداشت، با اشاره به اقدام دستگاههای ضدجاسوسی ایران در اواخر دهه ۱۹۸۰ در متلاشی کردن شبکه جاسوسی سیا مینویسد: «سیا، علیرغم شکستهای دهه ۱۹۸۰، هرگز از هجمه به ایران با روشهای فعال و مبتکرانه دست نکشیده؛ یک مقاله اخیر در گاردین، شرح مفصلی از تلاشهای سیا برای بهدام انداختن و جذب دانشمندان ایرانی در حاشیه همایشهایِ علمیِ واقعی و ساختگی ارائه میدهد».
اشاره میدلایستآی به خبری است که روزنامه گاردین، مهرماه سال جاری درباره اقدام سیا برای برگزاری همایشهای جعلی علمی یا نفوذ به همایشهای واقعی برای کند کردن سرعت برنامه هستهای ایران منتشر کرده بود.
همایشهای علمی جعلی سیا برای جاسوسی از ایران
گاردین در آن گزارش که ترجمه کامل آن در سایت ترجمان آمده نوشت: «سیا در برنامهای که شاید جسورانهترین نفوذ به تشکیلات دانشگاهی باشد، مخفیانه میلیونها دلار صرف صحنهچینی همایشهای علمی در سراسر دنیا کرده است. هدفش وسوسۀ دانشمندان ایرانی به بیرونکشاندن آنها از وطنشان به جایی بود که بتوان به آنها دسترسی داشت، جایی که افسران اطلاعاتیاش بتوانند تکبهتک سراغشان بروند و برای پناهندگی روی آنها فشار بیاورند، بهبیان دیگر، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا راهی یافته بود تا توسعۀ برنامه هستهایِ ایران را بهتأخیر بیندازد: بهرهگیری از وجهۀ بینالمللی تشکیلات دانشگاهی، و گذاشتن یک کلاه بزرگ سر نهادهایی که میزبان همایشها بودند و استادانی که در آنها شرکت و سخنرانی میکردند. روح شرکتکنندگان همایش هم خبر نداشت که بازیگر نمایشیاند که شبیهسازی واقعیت است اما از دوردستها صحنهچینی شده است. میشود بحث کرد که آیا آن مأموریت امنیت ملی میتواند گمراهسازی این دسته از استادان را توجیه کند یا خیر، اما تردیدی نیست که اکثر دانشگاهیان از اینکه نقش یک سادهلوح را در این طرح سیا بازی کردهاند برمیآشوبند».
اخطاری که اف.بی.آی. در سال ۲۰۱۱ دربارۀ همایشها به دانشگاهیان ارسال کرده سندی است که طرح کلی این سناریو را مشخص میکند: «دعوتنامۀ ناخواستهای برای ارسال مقاله به یک همایش بینالمللی به یک پژوهشگر میرسد. او مقالهای میفرستد که پذیرفته میشود. در همایش، میزبانها یک نسخۀ ارائهاش را میگیرند. میزبانها یک فلش به لپتاپ او وصل میکنند و بدون اطلاع او، هرچه فایل و اطلاعات را روی رایانهاش باشد دانلود میکنند».
بعداً اف.بی.آی. و سیا هم روانه همایشها میشوند. یک مأمور سابق اف.بی.آی. میگوید که در دورهمیها در آمریکا، «افسران اطلاعاتی خارجی سعی میکنند آمریکاییها را تور کنند؛ ما هم سعی میکنیم آنها را تور کنیم». سیا به چند طریق با همایشها ارتباط دارد: افسران خود را به آنها میفرستد؛ از طریق شرکتهای صوری در محدودۀ واشنگتن میزبان همایشها میشود تا مجموعههای اطلاعاتی بتوانند چیزی از دریای حکمت دانشگاهی صید کنند؛ و همایشهای جعلی راه میاندازد تا به پناهندگان بالقوه از «کشورهای متخاصم» دست پیدا کند.
سیا همایشهای آتی در سراسر دنیا را رصد و نمونههای جالب را شناسایی میکند. فرض کنید یک همایش بینالمللی در پاکستان دربارۀ فناوری سانتریفیوژ برگزار میشود: سیا مأمور خود را تحت پوشش میفرستد، یا استادی را که شاید به آن همایش برود بهخدمت میگیرد تا برایش گزارش بیاورد. اگر خبردار شود که یک دانشمند هستهای ایرانی در همایش شرکت میکند، روی او کلید میکند تا در نشست سال بعد نیروگیری کند.
نفوذ به محافل علمی اولین گام فعالیتهای مخرب آمریکا – اسرائیل
میدلایستآی نوشته این نوع جاسوسیها بخشی از برنامه گستردهتر سیا برای نفوذ در بخشهای حیاتی جامعه علمی ایران هستند که به صنعت نظامی و هستهای این کشور متصل هستند.
در این گزارش آمده است: «بهعنوان مثال، ویروس استاکسنت که به سانتریفیوژهای مورد استفاده ایران برای غنیسازی اورانیوم حمله میکردند بعد از تمرکز روی بخشهای کلیدی جامعه علمی ایران، مشترکاً توسط سازمان اسرائیلی موساد و سیا تولید شد.
علاوه بر آن، عملیات ترور دانشمندان هستهای ایران ــ که اعتقاد بر این است که عموماً توسط موساد و با کمک سیا انجام شدند ــ در مراحل اولیه با جذب دانشمندان و دانشگاهیان ایران آغاز شد».
میدلایستآی نوشته است: «مجموعه گستردهای از گروههای مرتبط با ایران، از جمله فعالان محیط زیست، گروههای معارض و حتی بخشهایی در داخل دولت این کشور، مسائل محیط زیستی را سیاسی کردهاند. این موضوع قابل توجه است که مسائل محیط زیست، یکی از دلایل اعتراضاتی دانسته میشود که چند ماه پیش در این کشور بهوقوع پیوست. صرفنظر از مسائل سیاسی، رد کردن ابعاد اطلاعاتی احتمالی این پرونده بهصورت ارتجاعی، اقدامی احمقانه خواهد بود. با در نظر گرفتن تمامی جوانب، میز ایران در سازمان سیا که ریاست آن را مایکل دیآندرا بهعهده دارد، شدیداً برای ایجاد وضعیت ابهام و بیثباتی در ایران فعالیت میکند.با در نظر گرفتن شرایط ژئوپولیتیک فعلی ــ و توسعه اولویتهای عملیاتی سیا ــ بسیار تعجبآور خواهد بود که بخش بسیار پویا و پرتکاپوی محیط زیست در ایران کلاً مورد بیتوجهی دستگاههای اطلاعاتی آمریکا قرار گرفته باشد».