سرمقاله/شفاف سازی، غولی ترسناک…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
متأسفانه در تمام ادوار تاریخ کشورمان، مردم در طرازی از نگاه دولت ها قرار گرفته اند که نباید در جریان ریز امور قرار گیرند و همواره در معرض آسیب های جدی قرار داشته و دارند، نگاه بالا به پایین و اطلاع رسانی قطره چکانی، زمینه انواع و اقسام شایعاتی که به دلیل نبود شفافیت پس از چندی تبدیل به موجی مخرب با بهایی بسیار گزاف از جیب همیشه خالی ملت می شود، فراهم آورده است!! چرا مردم باید آخرین نفراتی باشند که بفهمند در کشورشان چه می گذرد؟ چرا باید اخبار را از مبادی دنبال کنند که بیشتر از آن سوی آبهاست؟! چرا زمانی که آسیب جدی در حد تخریب اعتماد اجتماعی نمود می کند مخبرین داخلی تازه به فکر وصله و پینه کردن اوضاع می افتند و در به در، در پی سرنخ های خارج از مرزهای کشور و توطئه گران می چرخند و مسئولیت بی مبالاتی های مدیریتی را به گردن نمی گیرند؟ مگر شفاف سازی چه می گوید که خواب بسیاری آشفته می شود؟! مگر می شود در دنیای دیجیتال و انفجار اطلاعات و اخبار در کسری از ثانیه مردم را در بی خبری محض نگاه داشت و بر کارهای ناصواب سرپوش گذاشت و بر آنها خاک ریخت؟!! مگر اینجا کره شمالی است که ساعت ۹شب خاموشی بزنند و یک ملت به زور چشم برهم گذارند؟!! مگر می شود که اسامی به اصطلاح مفسدین اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را هشت سال در جیب بگذاری و در هر محفلی و سخنرانی تهدید به افشای آن کنی و تا اتمام دوره ریاست ات رو نکنی؟!! مگر می شود یکی از روسای اسبق مجلس شورای اسلامی که اتفاقا هم حداد است و هم عادل بگوید برخی از مسئولین نظام در شکل گیری این موسسات مالی و اعتباری دست داشتند اما نام شان را نبرد و فرار روبه جلو کرد؟!! اگر اسامی مشخص است این خیانتی است به مردم که ندانند چه کسانی به نام انقلاب و بر سر سفره انقلابی که مردم میهمان آن نیستند این گونه بیت المال به تاراج می برند و آب هم از آب تکان نمی خورد؟!! مگر شفاف سازی چه گناه کبیره ای است که اینک در طلیعه چهل سالگی انقلاب تازه به این نتیجه رسیده ایم که باید اسامی قضات و کارکنان و کار چاق کن های فاسد را در معرض قضاوت افکار عمومی قرار دهیم؟! هر چند این خود قدمی است بسیار مهم و ارزشمند برای مبارزه بافساد، اگر دچار وارونگی نشود و اگر دولت و مجلس نیز این چنین کنند، شرایط به نوعی پیش رفته که دیگر یک راه بیشتر باقی نمانده و آن هم فقط مبارزه جدی و به دور از شعارزدگی و جلب مجدد اعتماد عمومی که به دلیل نبود شفاف سازی در هر زمینه ای تقریبا نابود شده است.
این از حقوق اولیه انسانی است که جامعه بداند با پول او در سازمان ها، نهادها و موسسات رنگین کمانی چه می شود و بازخورد چهل ساله اش چه بوده است.
غول شفاف سازی برای کسانی که ریگی در کفش دارند و چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند بسیار خطرناک و وحشتناک است!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*