امروز خراسان جنوبی – زنگویی znagoei@birjandtoday.ir
می گویند؛ آبادی ها از همان ابتدای خلقت، حول آب و رودخانه بنا می شده است. اصلا شاید رابطه سازندگی با آب بوده است و روستاها نوزاد اولیه هستند که شهر می شوند و آنها را “آبادی” خوانده اند! به هر حال ریشه آبادی به آب برمی گردد و این آب است که حیات را در رگ زمین جاری می کند و به ساکنان آن زمین، فرصت زندگی می دهد. این آب است که تا جاری است، عمران هم ادامه دارد اما اگر آب، نباشد، نه گیاهی می روید و نه آبادی شکل می گیرد و نه فرصتی برای زندگی فراهم می شود. این ماجرای همه زمین های عالم است. در این هم البته هزار درس است که به تامل باید آموخت و” یک حرف از هزاران کاندر عبارت آمد” این است که شخصیت انسان- که او را “عالم اکبر” نامیده اند در برابر دنیا که با همه گستره و پهن پیکری اش، “عالم اصغر” نامیده می شود- نیز برای خود “آب” دارد که راز آبادانی اوست. این آب حیات هم “اخلاص” است که اهل معرفت درباره آن فراوان سخن گفته و کتاب نوشته اند اما با این وجود همچنان گوهر کمیابی است در میان ما انسان ها. اما همین کم هم کاری بزرگ می کند و باید که ما، هرکدام نیز برای رسیدن به این آب حیات، بکوشیم و محوریت همه امور مان قرار دهیم این مسیر تکامل انسانی را .
استاد صمدی آملی، در ” شرح دروس معرفت نفس/جلد دوم/ص۳۶۱”، توصیه ها دارند خواندنی و شنیدنی که می تواند غفلت سوز باشد. ایشان ذیل عنوان ” به عزیزانم توصیه می نمایم! ” حرف ها دارند از جمله این که ” در مطلق امورات خود رعایت اخلاص را بنمایید خصوص آن که در امر تعلیم و تعلم جز نیل و تقرب به حقیقه_الحقائق نظام هستی را مقصود خویش قرار نده و در راه تحصیل علوم و معارف حقّه حقیقیه تمامی همّ خود را جزم کرده در راه آن جان فشانی کنید.
زندگی خود را در حول محوریت فراگیری علم و دانش اندوزی قرار داده و به گونه ای برنامه ریزی کنید که تحصیل علم و معرفت، فدای به دست آوردن یک لقمه روزی خانواده و کسب معاش و صله رحم و خوش گذرانی ها و دیگر امور روزمره زندگی عادی بشر نشود.
اصل را بر فهم و دریافت حقائق عالم قرار دهید . از آن به بعد هر چه می خواهید کسب و کار داشته باشید، به دیدار دوستان و خویشانتان بروید، جهت ترویج و خوش گذرانی به دشت، جنگل و بیابان سفر نمایید و … اما مراقب باشید که هیچ کدام از این امور شما را از آن اصل اولیه که سبب دوام صورت و سیرت انسانی شماست غافل ندارد.” بله، اصل، رسیدن به حقایق است. اصل این است که انسان، رابطه خود را با حضرت صاحب حق، مشخص کند و همه کنش ها و واکنش ها را در این ساحت، طراحی نماید آن وقت همه چیز، عطر خدا خواهد گرفت و همه چیز چون در سپهر “عبودیت” تعریف شده است، در شمار عبادت و ثواب هم صاحب جایگاه خواهد شد چنانکه آب ، بنوشی، ثواب داشته باشد، آب بنوشی هم به ثواب برسی. آن وقت هر خشتی که به عمران بر زمین بگذاری، هم خانه این سرایت می شود و هم خانه آن سرایت. پس مراقب باشیم جوهره و گوهر و محور را گم نکنیم….