امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
سالهای بسیار دور که هنوز درگیر کلاس و درس و استاد و دانشگاه بودیم و قراربود برویم به اصطلاح معلم شویم، دروس روانشناسی و روش های تدریس و…از جمله مواردی بود که می آموختیم که در مدارس و سر کلاس درس باید چگونه رفتاری را داشته باشیم تا از بالاترین بازدهی در کلاس و به تبع آن خانواده و جامعه برخوردار باشیم. اما زمانی که با آموخته های کلاسیک ما بر سر کلاس حاضر شدیم تازه دریافتیم که دنیای واقعی ما با آنچه را که ایده آل می انگاشتیم فاصله ای نجومی دارد. واقعیت استان خراسان جنوبی نیز درست به مانند همان ایده آل های مدیرانی است که می آیند تا بر مبنای آموخته های کلاسیک سرکلاسی اقدام کنند و به نتایج درخشان هم برسند.
اما وقتی با واقعیات تلخ شرایط حاکم بر منطقه مدیریت شان مواجه می شوند عملا کاری از دست شان ساخته نیست، چرا که آموزه های شان در محیطی بسته و آزمایشگاهی رقم خورده که در آن نه کمبودی حس می شد و نه نیاز به ریسک داشت و نه مدیریت به مفهوم واقعی اش مطرح بود، لذا با گذشت سالها، شاهد رکود و نبود برنامه ای مدون برای خروج از باتلاق عقب ماندگی استان ایم. اصولا بدون مطالعه کارشناسی شده و نداشتن نقشه راهی دقیق هیچگاه خواب توسعه یافتگی استان محقق نخواهد شد. توسعه به مفهوم علمی و آکادمیک اش تعاریف دقیق دارد که در نهایت باعث رونق اقتصادی و پیشرفت های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خواهد شد.
بعید میدانیم که استان مان پس از۱۴ سال از تولدش هنوز طرح آمایش سرزمینی و نقشه راهی دقیق و اتاق فکرهایی قوی و علمی وبی طرف و غیرسیاسی داشته باشد وگرنه نمی بایست هنوز در کوچه پس کوچه های مدیریتی سرگردان باشد. وقتی مدیریت کلان یک استان آنقدر توانمندی ندارد که جاده مرگی را که سال های سال است در طول ۹۰ کیلومترش همچنان قربانی می گیرد سامانی مناسب دهد درست به مانند دوی امدادی می ماند که هر دونده چوب اش را به دونده دیگر می سپارد که شاید بالاخره به پایان خط رسند!!، چطور این توانمندی را خواهد داشت که استانش را به اندازه فقط یک رتبه بالاتر از عدد ۳۱ قرار دهد!!
چه میزان در مورد صنعت استان و شرایط واقعی اش نسبت به سایر استانها و مزیت های محلی و منطقه ای اش تحقیق وتفحص شده؟ چه میزان در مورد کشاورزی استان و تحول آن از سنتی به صنعتی کار شده؟! چه میزان مشخص شده که چه قدر سرمایه در استان وجود دارد تا بخش خصوصی به جای سرمایه گذاری در سایر استان ها ترغیب شود که در دیار خودش سرمایه اش را به گردش درآورد، چه میزان آمایش سرزمینی در موردکشاورزی و آب های استحصالی به عمل آمده و باتوجه به اقلیم خشک استان و بیابان زایی بالفطره اش با شناختی دقیق حتی در زمین های خورده مالکی بتوان مجموعه ای از محصولات متنوع را به عمل آورد؟ چه میزان شناخت از نیروی انسانی و چهره های بالنده علمی آن حاصل شده که با طیفی عظیم و کارآمد از مردم ساکن و غیرساکن استان بتوان برنامه ریزی و جانمایی کرد. این استان با این مدیریت های کلاسیک توان جهش نخواهد داشت، مدیریت به مفهوم واقعی آن تنها نسخه شفابخش و سکوی پرش استان است به سمت و سوی توسعه، استان خراسان جنوبی با تفکر سنتی و روش های مکتب خانه های قدیمی راه به جایی نخواهد برد، این دیار هنوز نیاز روزمره اش را نمیداند که چیست و پس انداز نیروی انسانی اش چه میزان است!! هنوز نتوانسته سرمایه گذار صدها میلیاردی بومی اش را بشناسد تا او را تحریک و تحریص کند برای حضور در دیار خودش، طرح هایی که از باب کارشناسی کامل و بی حرف باشد و ریسک سرمایه گذاری در حداقل ممکن، چه رسد به سرمایه گذاران غیر بومی و حتی خارجی !!
در آمایش سرزمینی استان چه میزان به معادن بکر آن پرداخته شده و چه درصدی از سرمایه دولتی و خصولتی و خصوصی در آن به کار گرفته شده؟ چه میزان اکتشافات علمی در آن به انجام رسیده و چه میزان از ابزارهای علمی و به روز دنیا در آن استفاده شده؟ در بخش معدن آیا صنایع تبدیلی برای جلوگیری از خام فروشی تاکنون عملیاتی شده؟ در نقشه راه استان آیا به مشاغل خدماتی و سیستم های مخابراتی و آی تی تاکنون ورودی شده؟برای توسعه، نیاز به تفکر و تعقل و اتاق های فکر بدون آلودگی سیاسی است، هیچ استانی و هیچ کشوری با شعار و بخشنامه و نصیحت و سیستم بازی به هرجهت و از این ستون تا آن ستون فرج است و روزمرگی به جایی نرسیده و نخواهد رسید.