مادر بودن یک کار تمام وقت است،مخصوصا در ماه های اول به دنیا آمدن فرزند اما قرار نیست خودتان را فراموش کنید.برای یک مادر شاد بودن نیاز دارید که…
مادر بودن بهخودیخود از شما انرژی زیادی میگیرد. حتی فکر کردن به اینکه ساعات زیادی از روز را یکجا بنشینید و به کودکتان شیر دهید تا بخوابد، یا وسطِ هر کاری که بودید دست بکشید و او را که تنها و تنها میل دارد دقایقی در آغوش شما باشد بغل کنید و با او بازی کنید به نظر غیرممکن و بسیار سخت است، اما همانطور که در مقالهی قبل گفتم شما میتوانید با “تغییر نگرش” تمام کارهای مادری و همسری را در کمال نشاط و انرژی انجام دهید.
فکر کنید چه کاری را بیشتر از همه دوست دارید. مهم نیست این کار چرخ زدن در سایتهای هنری، انجام یک پروژهی بافتنی، گلدوزی با دست، دوختِ لباس، نقاشی، پیگیریِ آخرین اخبار مد روز دنیا، مطالعه، نویسندگی یا حتی آبیاری به گلهایتان باشد. کاری را که از همه بیشتر دوست دارید پیدا کنید و حتی اگر در خانه نوزاد یکماهه دارید و به نظر میرسد که باید تماموقت در اختیارش باشید، زمانی را برای انجام کار موردعلاقهتان کنار بگذارید. مهم نیست این زمان یک ساعت باشد، دو ساعت، نیم ساعت، یک ربع یا حتی پنج دقیقه. مهم این است که شما ازنظر ذهنی حتی برای دقایق کوتاهی باور کنید که میتوانید خودتان باشید.
اگر آدمِ رؤیاپردازی هستید، آن زمان را به رؤیاپردازی بگذرانید، اگر اهل کارهای هنری هستید آن زمان کوتاه را به هنری جات اختصاص دهید، اگر اهل مطالعه هستید حتی اگر شده یک پاراگراف در آن زمان کتاب بخوانید، اما به خودتان و برای خودتان زمانی را اختصاص دهید و به کاری بپردازید که دوستش دارید.
شاید درست در لحظهی اوجِ لذت بردن از کارِ فوق، صدای گریهی نوزادتان بلند شود، یا همسرتان یکدفعه هوس کند با شما گرم گفتگو شود. خواهید دید که انجام کاری که به آن علاقه داشتهاید حتی در زمانی بسیار کوتاه به شما چه شورونشاطی بخشیده و با چه انرژی مضاعفی به سراغ همسر یا فرزندتان میروید.
وقتی در مورد خودتان و زندگیتان طوری فکر میکنید که انگار باید زندگی کنیم چون زندهایم، از خودتان یک رباتِ آشپز و نظافت کننده میسازید، ولی وقتی به خودتان و زندگیتان طوری نگاه میکنید که باید زندگی کنید تا لذت ببرید، کارهایی را میکنید که از آن لذت میبرید و شما را خوشحالتر میکند.
وقتی زمان برای شما کش میآید
ناخودآگاه و بدونِ اینکه شما متوجه باشید زمانِ اختصاصیِ شما افزوده میشود، در حقیقت شما با اختصاص زمانِ خیلی کوتاهی در روز به خودتان و کار موردعلاقهی تان، کیفیتِ زمانِ بودن در کنارِ همسر و فرزندتان را افزایش دادهاید و بهمرور، زمان برای شما کش میآید. روز همان بیستوچهار ساعت است اما برای شما بسیار باکیفیتتر میگذرد چون بانشاط، انرژی و علاقهی بیشتری به کارهای خانه پرداختهاید و برای خودتان هم در کنارِ همه ی کارهای خانه سهمی قائل شده اید.
حتماً میپرسید همهی اینها چه ربطی به تغییر نگرش داشت؟ وقتی شما زمانی از روز را به کارِ موردعلاقهتان میپردازید احساس بودن میکنید، از آن به بعد آشپزی میکنید چون میدانید برای بهتر بودن حالِ خودتان و اطرافیانتان باید غذایِ خوبی آماده کنید، منزل را مرتب میکنید چون میدانید در بهبودِ حالِ خودتان مؤثر است، به کودکتان با عشق و علاقه میرسید چون میبینید که او نهتنها باعث فاصله گرفتن شما از علایقتان نشده بلکه شما را باانگیزهتر و نزدیکتر به استعدادهایتان هم کرده. در واقع این تغییر نگرش به به معنی نگاه کردن به خودتان خارج از نقش مادری و همسری است.
وقتی در مورد خودتان و زندگیتان طوری فکر میکنید که انگار باید زندگی کنیم چون زندهایم، از خودتان یک رباتِ آشپز و نظافت کننده میسازید، ولی وقتی به خودتان و زندگیتان طوری نگاه میکنید که باید زندگی کنید تا لذت ببرید، کارهایی را میکنید که از آن لذت میبرید و شما را خوشحالتر میکند.
پس یاد بگیرید یک مادرِ همهفنحریف باشید، مادری که بلد است هم مادری کند، هم همسرِ خوبی باشد و هم شادابی و طراوت دنیای زنانه و دخترانهی درونش را حفظ کند. یادتان باشد شما ریشههای محکمِ درختِ زندگیتان هستید، پس مراقب خودتان باشید. یک زن شاد و پر انرژی فضا خانه را دوست داشتنی تر می کند.