یادداشت امروز/کفه ترازو به نفع کودکان باشد

امروز خراسان جنوبی _ رضا زنگوئی
بسته غذایی را از دست فرزندش گرفت و به نشان استانداردش نگاه کرد و به تاریخ مصرفش که رسید، صدایش بلند شد که نه استاندارد دارد و نه تاریخ مصرف، چطور جرات می کنی چنین محصولی را مصرف کنی؟
پدر خطی به اخم در پیشانی نشاند و در حالی که بسته را به فرزندش می داد ، گفت: به آن دست نزن و فورا برو و از همان فروشگاهی که آن را گرفتی پس بده. بگو پدرم گفته وقتی چیزی به ما می دهی شناسنامه دار و صاحب پدر و مادر باشد محصول نه مثل این.
حرفش را پسندیدم. منطقش را هم. اینکه کالا را دور نینداخت و فرزندش را واداشت که برود و محصول را پس بدهد هم قابل احترام و درس آموز بود تا هم فرزند بفهمد که بی توجه، هر چیزی را نخرد و تعارف و خجالت، باعث نشود هرچه دستش دادند بدون اما و اگر بپذیرد و هم مغازه دار حواسش باشد که کالای بی اصل و نسب دست مشتری ندهد به ویژه که کودک هم باشد این مشتری. جالب اینکه کاسب های قدیمی، احتیاط می کردند و با کودک وارد معامله نمی شدند و اگر هم بر اساس “بیع معاطات” چیزی می فروختند، جوری بود که کفه ترازو به سمت مشتری سنگین تر باشد اما دریغ که امروز نه تنها از آن احتیاط ها کمتر اثری می بینیم و خبری می خوانیم که ماجرا بر عکس شده است.
چون مشتری کودک است و بسیاری از تامل ها و دقت ها را ندارد، هر چیزی را به او می دهیم و اگر برای پس دادن بیاید هم نگاه او را حواله می دهیم به تابلویی که خودمان نوشته ایم که جنس فروخته شده، پس گرفته نمی شود!
حق را هم به جانب خود می دانیم حال آنکه ماجرا و حق چیز دیگری باید باشد. نباید جنس غیر مطمئن دست مردم داد به ویژه به کودکان که اگر فاقد استاندارد های بایسته باشد، محصول، از طرف بزرگ تر ها مواخذه می شود و اگر وادار به باز پس دادنش کنند نزد مغازه دار با اما و اگر هایی مواجه خواهد شد.
کاش اینقدر فتوت و مروت نزد کاسبان باشد که کالای غیر استاندارد را به نام استاندارد به مردم نفروشند و اگر کودکی برای خرید، نزدشان رفت جوری معامله کنند که کفه ترازو به نفع کودک باشد هرچند ترازو های امروز دیجیتال است و کفه دوم ندارد اما حساب گری دارد که به رخ ما بکشد که در کتاب جوانمردی ما چه می نویسند و فردا ی یوم الحساب با ما چگونه حساب خواهند کرد. حواس مان باشد به اینکه اگر هیچ کس نبیند در این دنیا و کالا را هم پس نیاورند، رقیب و عتید هستند که از شانه چپ و راست ما به نظاره می ایستند که چه می کنیم.
قطعا در فردای حساب و کتاب از همان دستی خواهیم گرفت که داده ایم پس آن ضرب المثل معروف را همیشه به یاد داشته باشیم که ؛ هرچه کنی به خود کنی / گرهمه نیک و بد کنی. نیک رفتاری کنیم که بازخوردش ما را از زیبایی سر شار کند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*