امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
کمتر کسی را می بینی که امید را باور کند و این خطری است که جامعه ما را به سختی تهدید می کند. امید انگیزه بقاست، امید را نه با فیلم و سریال و نه در همایش ها و گویش های زیبا ومفرح می توان یافت، امید ریشه در باورها دارد، امید را باید در برنامه ریزی و بازخوردش یافت، امید را باید در نگاه پرسشگر مردم یافت، امید را باید در عملکرد سیستمی یافت که در گذر زمان هنوز در کش وقوس های غریب وبی ربطی دارد به خود می پیچد!
امید نه دارویی است که خورده شود و نه سرنگی که تزریق، امید را باید در لایه های جامعه ای یافت که می خواهد ادامه دهد و زندگی کند.
نسلی که در گذشته بماند و با استخوانهای پوسیده مردگانش باد در غبغب اندازد و نداند که برای بزرگ بودن باید بزرگ فکر کرد و بزرگ بود توان زایش امید را نخواهد داشت، نمی توان دایم نق زد و انتقاد کرد اما خود حفره ای پر از بی قانونی و بی برنامگی باشی، نمی شود همه عالم و آدم را احمق و بی سواد و نادان پنداشت و خود در پس چند کتابی که فقط خوانده ای پنهان شوی، نمی شود دایم از زبان مردم و بی رضایت آنان به صرف چندبرگ رای، داد سخن سر دهی و گریبان به دری، مگر می شود تو از امکانات ویژه بهره ببری و انتظار داشته باشی دیگران چون بز اخفش فقط سرتکان دهند و تاییدت کنند! مگر شدنی است که قانون را چون شمشیر داکلموس پس گردن قشر فرودست جامعه بگذاری و برای شندرغاز وامی که به او و با منت و کلی دردسر پرداختی دایم تهدیدش کنی و با آبرویش بازی کنی اما گردن کلفتان رانت خواری را که وامهایی نجومی گرفتند را با هر دلیلی لای پنبه بی قانونی بخوابانی تا به ریش همه خلق اله ازته دل بخندند! مگر می شود با رابطه سالاری حق و حقوق بیچارگانی را که خیال می کنند ضابطه وجود دارد را با یک تلفن و یا سفارش و یا خط نوشته ای به راحتی بخوری و جرعه ای آب سرد برروی آن، مگر شدنی است که برای ماندگاری در دایره قدرت دست به هر دروغ و پلشتی و تهمت بزنی و از مردم به مانند نردبانی استفاده کنی؟ مگر می شود شرایط بازار سالم و به دور از واسطه گری و ربا را فراهم نکنی و در انتظار معجزه پاک دستی و لقمه حلال باشی، مگر می شود قانون را تبدیل به یک بام و چند هوا کرد و اصل مهم مالیات را به روش هایی چندگانه عملیاتی کرد و بسیاری را از دادن آن منع کرد اما کارمندان دولت وکارگران را گوشت دم توپ قرار داد؟!
امید از جای جای سیستم های قوی و سالم جوانه می زند و گرده پرانگیزگی می پراکند، امید از صداقت و بی ریایی و مردانگی ریشه میزند، امید را نمی توان در پشت ویترین های سیاسی بازی وشارلاتان گری دید و خرید، امید قلبهای بزرگ و سالم می خواهد، امید با عطش شهوت قدرت همخوانی ندارد، امید وارستگی و زبان پاک و عقل سلیم و بردباری و سلامت نفس و استحکام در رازداری و مشورت و یکرنگی می خواهد، اگر یافتید آن را رهایش نکنید وگرنه ملتی که امیدش رو به زوال گذارد محکوم به فناست.