در دوران نامزدی و بعد از ازدواج مشکلاتی پیش می آید که دکتر خدابخش کولایی برای آنها راه حل هایی دارد.
قصه مشکلات عروس و مادر شوهر حرف تازه ای نیست که شاید در دوران نامزدی یا روزهای بعد از ازدواج پیش بیاید. بیشتر عروس ها گاهی از دست مادر شوهرشان دلگیر می شوند و مادرشوهر ها هم بعضی وقت ها از رفتار عروس ها گلایه دارند. بهتر است قبل از اینکه داستان زندگی شما پیچیده شود مشکلات کوچک را با مادرشوهرتان حل کنید و زندگی را به شیوه مسالمت آمیز پیش ببرید. در اینجا چند مورد از مشکلات عروس ها با مادرشوهر هایشان را مطرح می کنیم که دکتر آناهیتا خدابخشی کولایی- روانشناس و استاد دانشگاه- برای حل این مشکل توصیه های خوبی دارد. بهتر است شما هم آنها را بخوانید. شاید مشکل شما هم باشد.
زندگی با مادرشوهر در یک ساختمان
یک سال از ازدواج هما می گذرد. قبل از ازدواج همسرش به او گفت که در حال حاضر پول کافی برای خرید یا اجاره خانه ای مستقل در اختیار ندارد، به همین دلیل مدتی باید در خانه ای که طبقه بالای آپارتمان مادرشوهر است زندگی کنند. هما هم با دیدن ظاهر آرام و بی آزار مادر شوهر این موضوع را پذیرفت اما بعد از مراسم عروسی متوجه شد که تصمیمش درست نبوده. هما برای خودش دلایلی دارد:« مادرشوهرم هر شب می خواهد با هم شام بخوریم، یا ما را به خانه اش دعوت می کند یا خودش می آید. درمورد تمام مسائل مربوط به خانه از من سوال می کند. مدام در آشپزخانه و بخش های مختلف خانه سرکشی می کند. از چیدمان خانه ایراد میگیرد و به من اصرار می کند که فلان تغییرات را در خانه ایجاد کنم. اوایل کمی مخالفت می کردم اما چند بار به شدت ناراحت شد و همسرم از من خواست که کوتاه بیایم تا پیرزن ناراحت نشود اما این مشکل برایم واقعا آزار دهنده است. در خانه ام استقلال ندارم.»
راه حل: زندگی در چنین شرایطی باید به حالت دوری و دوستی باشد. در هر رابطه ای باید برای افراد حد و مرزی وجود داشته باشد. شاید شما و همسرتان بعضی وقت ها بخواهید تنها باشید. اگر از ابتدا این روابط را بپذیرید بعد از مدتی تغییرات آن کمی سخت می شود. بهتر است برای خانه قانون بگذارید. خودتان و همسرتان با همفکری هم بگویید که بطور مثال در روزهای آخر هفته می خواهید در کنار مادرشوهرتان غذا بخورید و بقیه مواقع چون در طول روز کنار هم نیستید، شب ها می خواهید تنها با هم شام بخورید و وقتتان را باهم بگذرانید. باید برای زندگی تان نظم و مرز مشخصی تعیین کنید. وقتی چنین نظم و مرزی نباشد ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.
علاوه بر این در سلیقه ها هم باید این مرز رعایت شود. به مادرشوهرتان بگویید که در مورد چیدمان خانه سلیقه من و همسرم این است. ازتحمیل ها ممانعت کنید. بهتر کار این است که روابط شما در قالب چهار چوبی باشد. افراد در سن و سال بالا حوصله شان زود سر می رود و چون فعالیت دیگری ندارند می خواهند به خانه دیگران سر بزنند.
انتظارات کوچک و بزرگ مادرشوهر از پسرش
یک سال پیش پدر شوهر مینا فوت کرده و از همان زمان بعد از ۴ سال ازدواج دردسرهایشان شروع شده است. مادرشوهر او به دلیل تنهایی مدتی با آنها زندگی می کرد. به تازگی به خانه اش رفته ولی وابستگی او به پسرش نسبت به گذشته خیلی بیشتر شده است. مینا می گوید:« مادر شوهرم کمی غمگین است اما بیمار نیست. از مرگ شوهرش گذشته، خودش می تواند برخی از کارهای روزانه را انجام دهد اما به شدت به من و همسرم وابسته شده، هر روز تلفن می کند وانتظاراتش را می گوید. همه کارهایش را شوهرم انجام می دهد، برایش خرید می کند، او را به منزل اقوام می رساند و بر می گرداند.»
راه حل: بسیاری از مواقع وقتی افراد همسرشان را از دست می دهند به دنبال حامی، مونس و همدم هستند و تا مدت طولانی سوگوار می مانند. پس از ان احساس خلا شدیدی به سراغ شان می آید که سعی می کنند در کنار نزدیک ترین افراد زندگی این خلا را پر کنند.
بهترین کار برای بازگشت به زندگی عادی این مادرشوهر این است که خانواده به جای اینکه به این موضوع خلاص شدن از دست این خانم فکر کنند، برای این فرد فعالیت های اجتماعی تازه ای پیدا کنند. به طور مثال او را در کلاس ورزشی ثبت نام کنند، باهم به پارک بروند و بطور کلی در جمع ها بیشتر حضور داشته باشند تا شبکه دوستانش فعال تر شود. حتی می توانند برای او یک سفر زیارتی با دوستان ترتیب دهند و به او کمک کنند تا به زندگی عادی برگردد. بدین ترتیب شرکت در دورهای زنانه، ارتباط با اقوام و دوستان و کمک هایی از این دست او را از حالت چسبندگی به پسرش رها می کند.
دخالت مادرشوهر قبل از ازدواج
المیرا دختر ۲۳ ساله ای است که به تازگی عقد کرده، در حال تهیه و تدارک کارهای عروسی هستند اما از دست مادرشوهرش به ستوه آمده، مادر شوهرش مدام در مورد مسائل مختلف نظر می دهد و دلش می خواهد در انجام تمام کارهای عروسی حضور داشته باشد. المیرا بعضی وقت ها نظرات او را می پذیرد اما گاهی هم پیش می آید که نظر مادر شوهر با او کاملا متفاوت است و او هم به شوهرش غر می زند و از او می خواهد که مادرش را از این همه دخالت منصرف کند. المیرا نگران است که مبادا این دخالت ها بعد از ازدواج هم ادامه داشته باشند. چطور باید با این رفتار ها کنار بیاید؟
راه حل: برای کاهش این قبیل مشکلات بهتر است که همراه با همسرتان به تنهایی به خرید و انجام تدارکات عروسی بروید. اگر خودتان همراه با مادر یا سایر اقوام هستید نباید انتظار داشته باشید که همسرتان تنها باشد. در این صورت مادر او هم همراهی اش می آید. هر دوی شما باید به خانواده هایتان توضیح دهید که می خواهید دو نفری باهم کارها را انجام دهید. اگر در ابتدا اجازه دهید دخالت در زندگی شما وجود داشته باشد کنترل آن بعد از ازدواج سخت می شود واین موارد بستگی به رفتارهای خودتان دارد.