دوست بازنشسته و فرهیخته ام دو آقازاده دارد که همچنان بیکار با مدارک کارشناسی ارشدشان گذر زمان بر آنها زخم می زند، او در زمانی که شاغل بود چه فشارهایی را که تحمل نکرد تا بتواند فرزندانش را در هیبت دانشجو برپشت میزوصندلی های دانشگاه بنشاند، دوشیفت تن به کارسخت تدریس داد وازبسیاری امکاناتی که باعث لذت کوچکی در زندگی او وهمسرش میشد چشم پوشیدو بسیارسختی ها کشید تا آقازاده هایش را اینک سرخورده و وامانده از غافله رابطه سالاری هر روز ببیندوچون شمع آب شود ! این دوست فرهیخته ام نمونه میلیونها پدرایرانی است که آن ها هم آقازاده دارند، آنها هم نه به لحاظ ذهنی عقب مانده اند ونه ژن بد موروثی از پدرومادر دارند.
عیب ده ها میلیون آقازاده ای که در کشور ما دارند به هرز می روند و نا امید از هر کسی و جایی حاضرند دست به هرکار دون از شأن خانوادگی شان بزنند تا به حداقل هایی دست یابند در این اصل مهم است که پدران آنها به هیچ جا وصل نیستند و نبودند و سر در آخور هیچ قدرتی ندارند و نداشتند، چه بد که پدرانشان سالم زیستند تا حال اینگونه خسته و زخم خورده با تحیر به آقازاده هایی بنگرند که باجنس آنها زمین تا آسمان توفیر دارند. چه بد که پدران این قوم گنجشک روزی نتوانستند به جایی وابسته شوند که دیگر نه غصه نان گرم داشته باشندو نه دغدغه آب سرد، نه چشم بکشند که چه زمان حقوق و یارانه پدرواریز می شود تا لبخندی برلب آورند و نه در آرزوی ورود به دانشگاه دولتی درحد مرگ درس بخوانند، آقازاده هایی که شب ها با آرزوهایی که برای آنان بسیارساده و دست یافتنی است به رختخواب می روند و در انتخاب انواع مشاغل دست به انتخاب می زنند، در دانشگاه های اروپایی و آمریکایی با امکانات شغلی پدر درس می خوانند وکم کم راه (بزینس من) شدن را می آموزند، سفرهای خارج از کشور با امکانات لایتناهی پدر برای شان همچون رفتن به مشهد و شیراز است و همکار فرهیخته من منتظر تابستانی است که بتواند همسر و آقازاده هایش را به مدت سه روز و چهارشب به پلاژهای شهرهای شمال کشور که تحت پوشش اداره اش هستند ببرد تا هزینه آن ماهیانه ازحقوق اش کسرشود وچه لذتی می برد ازاین امکان ویژه ای که برایش فراهم شده!!
ظهور آقازادگی مترادف است با سقوط ارزش هایی که مردم برایش انقلاب کردند و آن مصیبت هایی را که دانیم و دانید را به جان خریدند، ظهور آقازادگی دهن کجی بسیار نابخردانه ای بود به پابرهنه های انقلابی که خیال کرده بودند دارند برای عدالت اجتماعی انقلاب می کنند، ظهور آقازادگی شروع تکثیر ویروس واپیدمی خطرناک بیماری لاعلاج رابطه محوری وطلبکاری از انقلاب ولمیدن بر سفره انقلابی شد که توسط مدعیان اشغال شده بود ، ظهور آقازادگی تمسخر تمام باورهای درهم ریخته مردمی بود که اینک دل به کمترین هاخوش کرده و می کنند، ظهورآقازادگی پس از چهاردهه منجر به تولد جامعه ای شد که مدعیان روسای دولتها برای جذب مردم ، دادن پول و امکانات بخور ونمیر را در دستور کار قرار دادند درحالی که هیچ درک مناسبی از گرسنگی و تهی بودن امکان مالی و بیکاری و… نداشته و ندارند، آقازادگی مفهومش یعنی تقسیم جامعه به آنانی که خون پاک اشرافی گری دارند و طبقه کاستها !!
آقازادگی را ظهوری تلخ بود اما هیچ امیدی به سقوط شیرین آن نیست…!!