بسیار دلنوشته ها و تحلیلها ونقدها ومرثیه ها که در راستای دلایل وواقعیات عدم توسعه یافتگی استان خراسان جنوبی نوشته شده ومیشود تا اثباتی باشد برچرایی وجود قفلی اینچنین سنگین وزنگاربسته از عقب ماندگی ونبود زیرساختهایی که اورااین چنین زمین گیر کرده.
گاه به این نتیجه میرسی که دیگرنوشتن بی فایده است ومردم ۷۰۰هزارنفری استانی چنین گسترده به وضع موجود خو کرده اند ومیخواهندکه دنیای حال وآینده شان همین باشد که آموخته اند وفقط روزراشب وشب را روز کنند ، همگان وخصوصا گروههای مرجع وفرهیختگان این دیار خشکی زده ودرحال تخلیه نیک میدانند تا مردم نخواهند هیچ اتفاقی نخواهدافتاد ، براستی چرامردم نمیخواهند ؟! ، خواستن شرایطی دارد وبهایی سنگین رامیطلبد که تا داده نشود سکوت وسکون وآرامش بی خاصیت براین استان سایه خواهدافکند.
زیرساخت ، معنایش فوندانسیونی است که قراراست برآن بنایی سنگین وبزرگ بناشود تا بااندک بادو باران ولرزش درهم فرونریزد وآرزوهای این مردم درزیرخروارها خاک بی مدیریتی وباری به هرجهت مدفون نشود.
پرده اول
فقط مرکزاستان فرودگاهی دارد وخیل مسافرانی که هرروزه قصد سفرهای اداری ویا باهردلیل دیگر قصد رفتن به تهران را دارند ،اما تنها پروازش باهردلیل بجا وبی جایی به راحتی کنسل میشود وکسی هم پاسخگو نیست ، وبا توجیهات اداری وکلی گویی دهانها بسته و باصطلاح حل ووفصل اش میکنند ، این یکی ازهمان زیرساختهاست که ناقص وابتر است، کدام سرمایه گذار بااین حداقلها حاضراست ریسک سرمایه گذاری کند؟ کدام بزرگراهها دراستان قراراست خدمات ارایه کنند ؟! ۹۰ کیلومتر بین قاین وبیرجند ۱۳سال است که قراراست دوبانده شود فقط ۹۰ کیلومتر ، بقیه پیشکش !!
پرده دوم
مرکزاستانی که روزی وروزگاری داعیه وطلایه دار آموزش وپرورشی ناب درسطح کشور بود اینک به مرحله ای رسیده که به لحاظ فضای آموزشی به چنان مخمصه ای خورده که حتی خطر سه شیفته شدن مدارس اش نیز میرود !!. ، مسکن مهری دارد که کلا درآن فضای آموزشی وجودخارجی ندارد واین یعنی نبودزیرساختی که قراراست درآن خطی قرمزبر فرودستی آن کشیده شود !!
پرده سوم
سازمان گردشگری ومیراث فرهنگی دراستانی که پایه های صنعت وکشاورزی اش لرزان به نظرمیرسد میتواند نقش موثری در جذب گردشگر وتولید ثروت کند ، خصوصا باتوجه به ساختارطبیعت کویری آن واستراحتگاهها وتفرجگاههایی که بسیاری برای استفاده از شبهای پرستاره وسکوت اش و ساختارسنتی روستاها وشهرهایش حاضرند استان خراسان جنوبی را به عنوان استان هدف برگزینند نه اینکه ازکنارش عبورکنند اما هنوز درپس گذشت این همه سال مناطقی که شاکله داشتن شرایط بازدید را داشته باشند نه پایلوتی مشخص دارند ونه جذب سرمایه ای واین یعنی نبود زیرساختهای لازم !!
پرده چهارم
استان خراسان جنوبی مملو از معادنی بکر است که هنوز شناسایی واکتشاف نشده است وشاید بی اغراق بتوان مدعی شد که راه برون رفت از بن بست عقب ماندگی استان ، جذب سرمایه گذار واستفاده از سیستمهای پیشرفته کشف واستخراج معادن باشد وپیشگیری از خام فروشی واستفاده ازصنایع تبدیلی در کنار معادن ، اما سرمایه گذارنیاز به پیش نیازهایی دارد ازجمله راههای ریلی وهوایی وبزرگراهها وسیستمهای عامل بازاریابی و صادرات ، واین مفهومش این است که این دیارهنوز زیرساخت استاندارد اولیه رانیزندارد.
پرده پنجم
استان خراسان جنوبی به نوعی خویش را مشمول کشورهای تحریم کننده کرده ودر عکس العملی تاسف بار که جای سوال دارد تولیدات استان خودش را که درمواردبسیاری ازاستانداربالایی هم برخورداراست مصرف نمیکند و برای بازار فروش واستفاده اش ازسایراستانها مایه میگذارد واین مفهوم ومعنایی تلخ دارد که نشان ازانشقاق وعدم اعتماد به محصولات تولیدخودش است ونتیجه اش میشود زمینه ساز تعطیلی کارخانجات استان دردرازمدت ، معنای این حرکت یعنی نبودزیرساخت فرهنگی وهمبستگی مردمی برای گریز وفراراز تله مرگبار عقب ماندگی وقرارگرفتن استان در لیست سیاه تبعید گاه….!!!