دوران بلوغ، در خانوادهها مساوی با دورانهای پرتنش و پرکاری است. هنگامیکه در خانوادهای فرزندان به سن بلوغ میرسند لازم است تا والدین تدابیر خاصی را در برخورد با آنها در نظر بگیرند و از سویی با فرزندی که در سن بلوغ است، نمیشود مانند سالهای گذشته رفتار کرد!
فرزندان در سنین بلوغ سرکش و تندخو میشوند و لازم است تا والدین با توجه به این مسأله روحیات فرزندان خود را درک کنند. یکی از مهمترین تدابیر والدین در سنین بلوغ فرزندانشان باید محکم ساختن حریم خصوصیشان باشد! فرزندانی که تا پیش از این متوجه خیلی از مسائل اطراف خود نبودهاند با قرار گرفتن در سن بلوغ حساس شده و کوچکترین تغییرات رفتاری والدین خود را حس میکنند.
محافظت کاملتر و بیشتر از روابط و حریم خصوصی والدین در زمان بلوغ فرزندان باعث میشود که آنها با سلامت روحی این مرحله از رشد را پشتسر بگذارند و گرفتار بدآموزیها و رفتارهای غلط و حساسیتهای نابهجا نشوند.
برای دوست شدن با او آسان ترین و اولین راه گفتن صادقانه ی جمله ی دوستت دارم است بدون هیچ پسوند، پیشوندی، بدون هیچ کلمه ی دیگری.صادقانه به او بگویید که چقدر وجودش در کنارتان شادی بخش است
یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر نوع رفتار فرزندان در سن بلوغ همراهی والدین بهخصوص پدر با آنهاست. شاید این تصور غلط باعث شود که شما فکر کنید هر فرزندی در مرحله بلوغ نیازمند والدین همسان خود است! بهعنوان مثال پسران در دوران بلوغ باید بیشتر با پدرشان باشند و دختران بیشتر با مادرشان. اما این تصور کاملا غلط است! فرزندان در سن بلوغ نیازمند توجه و همراهی هر دو نفر پدر و مادر هستند و حضور به موقع کافی پدران در دوران بلوغ دختران، همچنین حضور مستمر مادر در دوران بلوغ فرزند پسر باعث میشود که آنها با آرامش بیشتر و دغدغههای کمتری این دوران را پشتسر بگذارند.
برخی خانوادهها گمان میکنند چون بلوغ دختران به مراتب متفاوتتر از بلوغ پسران اتفاق میافتد نباید با حضور یک مرد ولو اینکه پدر خانواده باشد، همراه شود. تجربه ثابت کرده دخترانی که در سنین بلوغ از حمایت و همراهی کافی مادر و پدر خود بهرهمند بودهاند، راحتتر و موفقتر از پلکان بلوغ گذر داشتهاند! تصورات غلطی همچون مخفی بودن مسائل خاص زنانه در دوران بلوغ برای دخترها باعث میشود آنها در این دوران از پدر خود دور شوند و ممکن است پس از پایان بلوغ، دیگر نتوانند روابط خوبی همچون گذشته با پدر خود داشته باشند.
دوست نوجوان خود باشیم
دوران نوجوانی را می توان دوران الگوپذیری و یا به عبارتی دوران شکل گیری شخصیت نام برد. در این حالت شخص نه کودک است و نه جوان.
نوجوان در این سن از اطرافیان و اشخاص مورد علاقه اش الگو می گیرد.در این دوران خانواده یا می تواند حامی و راهنمای او باشد و یا می تواند تنها او را نهی کند و بگوید این کار را بکن ، این کار رانکن.
بعضی از خانواده ها گله می کنند که ما همیشه در کنار او نیستیم و دقیقا نمی دانیم که چه دوستانی دارد، آنها نیز راست را میگویند،اما چه خوب است که ما هم برای فرزندمان علاوه بر این که مادر،پدر باشیم دوست خوبی هم باشیم. دوستی که او به آن اعتماد کند ، احساساتش را به او بگوید.
برای دوست شدن با او آسان ترین و اولین راه گفتن صادقانه ی جمله ی دوستت دارم است بدون هیچ پسوند، پیشوندی، بدون هیچ کلمه ی دیگری.صادقانه به او بگویید که چقدر وجودش در کنارتان شادی بخش است. نگذارید که فاصله سنی تان مانع صمیمیت تان شود. نوجوان در این سن دوست دارد که به او اعتماد کنند،او را آن طور که هست بپذیرند. یادتان باشد که او ذره ای از وجودتان است با وجود خود دوست باشید.
دوره بلوغ مهمترین فصل زندگی هر انسانی است
دوره نوجوانی دوره ای است که در آن دختران و پسران از لحاظ شناخت عاطفی، هیجانی اجتماعی و جهانی از کودکی به سوی بزرگسالی حرکت می کنند بعبارتی این دوره شکوفا شدن توانمندیهاست و دوره سازندگی هر فرد است. دوره بلوغ با تغییرات هورمونی بدن همراه است که گاه موجب بروز اشتباهات و پرخاشگری، رشد سریع بدن و سرپیچی ها میشود.
نوجوان خود را تافته جدا بافته ای دانسته و انجام هر عمل را فقط حق مسلم خود می داند و به نظر دیگران اهمیتی نمی دهد. در این دوران نوجوان احساس ناامنی می کند و بدنبال یک تصویر جدید از خود می گردد بخصوص ایجاد تغییرات بدنی در او این فکر را تشدید می کند، بیشتر نوجوانان بصورت انتزاعی فکر می کنند و درباره تمامی زمینه ها می اندیشند همچون مذهب- اجتماع اخلاقیات صداقت وغیره. بنابراین لازم است تا خانواده در سن بلوغ با فرزندان خود دوست و مهربان باشند و با ملایمت رفتار نمایند.
دشواری ها و پیچیدگی تربیت فرزند در دوره نوجوانی بیش از هر دوره دیگر است و بسیاری از مشکلات اخلاقی و رفتاری نوجوان ریشه در برخوردهای نامناسب پدران و مادران و مربیان دارد از آنجا که شخصیت فرزندان در خانواده شکل می گیرد هر قدر افراد خانواده به فرزندان احترام بگذارند سبب می شود تا آنها نسبت به والدین اطمینان و اعتماد بیشتری پیدا کنند.
یکی از چیزهایی که به فرزندان بخصوص در دوره نوجوانی شخصیت می دهد مشورت کردن با آنان در مسائل خانه است این کار باعث می شود که آنان احساس وجود کنند و در نتیجه با والدین بیشتر احساس دوستی کرده و آنچه در دل دارند با آنان در میان بگذارند.
ایجاد رابطه صمیمانه با نوجوانان باعث می شود که بسیاری از نیازهای فرزند در محیط خانواده برآورده شود و نوجوان دچار کمبود محبت نشود و خانه به پناهگاه عاطفی و امن برای نوجوان تبدیل شود و بدین ترتیب او در این پناهگاه احساس امنیت کرده و آرام می گیرد و بدنبال پناهگاه دیگری نمی گردد.
نبود ارتباط دوستی های خطرناک را به دنبال دارد ؛ بخصوص در دختران که موجب ارتباط با جنس مخالف شده که به علت برخوردار نبودن نوجوان از پختگی لازم به راحتی طعمه حوادث می شود.
استقلال طلبی یکی از ویژگی های بارز نوجوانی است و بدین لحاظ او انتظار دارد که دیگر او را به چشم یک کودک نگاه نکنند و به او شخصیت و بها دهند. هرگونه رفتار والدین ضداستقلال طلبی نوجوان باشد عکسالعملهای روانی پنهان یا آشکار را بدنبال خواهد داشت.
ایجاد رابطه صمیمانه با نوجوانان باعث می شود که بسیاری از نیازهای فرزند در محیط خانواده برآورده شود و نوجوان دچار کمبود محبت نشود و خانه به پناهگاه عاطفی و امن برای نوجوان تبدیل شود
بنابراین لازم است برای تربیت نوجوان به آزادیهای مشروع و معقول آنها احترام بگذاریم. اگر بخواهیم بدون چون و چرا مطیع محض ما باشند در واقع زمینه استعداد و شکوفایی را در آنها از بین برده ایم.
یکی از اهداف مهم تربیت، پرورش روحیه آزادی در فرزندان است. آزادی فرزندان با هدایت و نظارت دورادور باید انجام شود نه بصورت علنی.
گاهی مواقع لازم است تحمل مخالفتهای آنان را داشته باشیم و از پند و اندرز دادن جلوگیری و عیوب آنها را در خفا بصورت غیرمستقیم به آنها یادآوری کنیم.
یکی از مسائلی که در تربیت فرزندان بسیار قابل توجه است توانایی هایی است که آنها دارند بنابراین هرگز نباید آنها را با دیگران مقایسه کرد و ناتوانی هایشان را به رخشان کشید.باید به نوجوانان اجازه دهیم تا از خودشان تصویری مثبت بیافرینند و هرگز نباید بیش از تحمل و توانایی هایشان از آنان توقع داشته باشیم. گاهی لازم است مسئولیت کارشان را بدون کمک دیگران بپذیرند تا احساس خودکفایی کنند و گاهی نیز لازم است تا محرومیت ها و رنج های آنها را تحمل کنیم تا مقاومت روحی و مناعت طبع آنها افزایش یابد؛ زیرا چنانچه محرومیت از روی اعتقاد در میل و رغبت باشد عوارض روانی ایجاد نمی کند.
باید آنچه که نوجوانان را غمزده و اندوهگین می کند شناخت و بلعکس از آنچه که او را شاد می سازد آگاه شد، همیشه نباید بر این باور بود که بهتر از فرزندانمان می دانیم گاهی لازم است تا مجری نظرات آنها باشیم. باید سعی کرد توقعات فرزندان را در حد معمول برطرف ساخت؛ زیرا آنها باید با واقعیتها روبرو شوند و همچنین لازم است احساسات عاطفی خود را به آنها بروز داده تا بدانند دوستداشتنی و قابلاحترام هستند.
اوقات فراغت نوجوانان بسیار مهم و قابل توجه است اگر والدین زمینه تفریحات سالم را بوجود آورند مسائلی همچون بزهکاریها کمتر پیش خواهد آمد و از آنجائیکه بسیاری از انحرافات از کمبودهای عاطفی سرچشمه میگیرد از آثار معجزه آسای محبت نباید غافل بود. گرچه حد اعتدال باید برای نظرات و احساسات نوجوان ارزش قائل شد و هیچگاه نباید بی رویه به وسایل شخصی و حریم خصوصی تعرض کرد.برای خطاب کردن نوجوانان خوب است که همیشه با تعبیر شما خطابشان کنید. بدانیم که زیادهروی در تذکر و سرزنش نیز پیامدی بجز گستاخی ندارد.