یادداشت امروز / حلقه های مفقوده فرهنگ سازی در حوزه حجاب

امروزه پوشش زنان در جامعه به یک معضل تبدیل شده و نمی توان گفت مقصر اصلی کیست ، تاثیر فرهنگ غربی یا کم کاری مسئولین دولتی و اینکه  ایا راه حل هایی که  برای از بین بردن این مشکل ارائه می شود درست است؟ ، و اصلا ایا این واقعا یک مشکل است؟ یا چنانکه روشنفکر نماهای سکولار می گویند زنان باید در انتخاب پوشش خود به هر شکلی و هر قیمتی که برای جامعه تمام شود ازاد باشند؟
دین اسلام حجاب را امر ضروری و راهی برای رستگاری و پاکی دانسته پس قطعا زنان یک جامعه مسلمان باید این امر را رعایت کنند ، ولی ایا وادار کردن انها به این امر راه حل مناسبی است ؟!
سرشت انسان به گونه ای است که اگر به کاری وادار شود نه تنها ان کار را نمی کند بلکه سعی می کند  عکس ان عمل را انجام دهد پس اگر ما زنان جامعه را وادار به رعایت این پوشش کنیم بعید است نتیجه مطلوبی بگیریم.
در اوایل دهه هشتاد طرح ارتقای امنیت اجتماعی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده و پس از تایید مراجع ذی صلاح به نیروی انتظامی ابلاغ گردید.
اما باید گفت از منظر کارشناسی این طرح را می توان آخرین مرحله از زنجیره مطالبه حجاب در جامعه دانست.
زنجیره ای که با تبلیغات در سنین پایین، آموزش در سنین نوجوانی، تامین محیط های تشویق کننده حجاب برای تفریح و اوقات فراغت، عرضه زیبا و متنوع لباس های متناسب با پوشش اسلامی برای جوانان، جلو گیری از عرضه لبباس های نامناسب در بازار، جلو گیری از عرضه تبلیغات و محصولات فرهنگی غربی به جوانان، تهیه و عرضه محتوای تبلیغی فرهنگی جذاب در قالب فیلم و بازی و هزاران مورد از این دست تکمیل می گردد.
اکنون باید پرسید آیا ما این زنجیره صحیح را به پیش برده ایم که اکنون به حلقه آخر آن رسیده باشیم؟
جای تعجب فراوان است از مسئولان شورای عالی انقلاب فرهنگی که بدون تصویب طرحی در باب الزام ارگانهای مسئول در وزارت ارشاد، آموزش و پرورش، صدا و سیما، سازمان تبلیغات و حتی وزارت بازرگانی که موظف است جلوی عرضه لباس های مغایر با پوشش اسلامی را بگیرد؛ طرحی را تصویب کرده اند که تنها در حلقه آخر زنجیره الزام آفرینی عملی آنهم به شکل پلیسی می نماید.
براساس نظرکارشناسان چنین برخورد بازدارنده ای که در گشت ارشاد شاهد آن هستیم قبل از اعمال تمام آن اقدامات پیشگیرانه نه تنها وضع حجاب را بهتر نکرده  بلکه یک حس نا امنی در جامعه به وجود اورده که خود باعث وخیم تر شدن اوضاع می شود . در خواست اجرای امری با جبر پلیسی از فردی که علت اجرای آن را نیز به درستی درک و پذیرش نمی کند چه واکنش هایی را در پی خواهد داشت؟
آیا بروز کمپین های شرم آور و مخرب وجهه نظام اسلامی همچون «#کمپین بی حجابی یواشکی» و امثال آن که همه روزه توسط شبکه های لجن پراکنی غربی نیز تبلیغ می شوند امری است که بتوان آن را نادیده گرفت؟
یا باید این واقعیات را پذیرفت و عوامل موجده آنا را یکی پس از دیگری برطرف کرد؟
پیشنهاد تعطیلی گشت ارشاد و بی توجهی به سراشیبی که روند سیر پوشش در آن افتاده است قطعا جامعه را به قهقرا می برد اما راه حل شتابزده برخورد پلیسی نیز نه تنها اثری نمی بخشد بلکه می تواند سرعت بخش روند مخرب موجود و انگیزه بخش بدحجابان در جدیت و تشکل یافتن و منسجم شدن در فضای حقیقی یا  در فضای مجازی باشد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*