کجای بودی؟ کجا میری؟کی میای؟چرا آنقدر دیر کردی؟ گوشیت رو چرا جواب نمیدادی؟ چرا رمز گوشیت رو عوض کردی؟ و…اینها جملات سخیف و در دید مردان توهین آمیزی است که برخی از زنان مسلسل وار نه یک بار بلکه در طول هفته چند بار با چنین جملاتی همسرشان را به رگبار می بندند.
شاید در نظر زنان پرسیدن چنین سوالاتی عادی و حتی گاهی از روی نگرانی باشد که به فرض مرد با جواب ندادن تلفن باعث نگرانی همسرش می شود اما در دید مردان پرسیدن چنین سوالاتی نشان از بی اعتمادی و کنترل کردن مرد است. آیا میدانید با بعضی از سوال ها مانند تا به حال کجا بودی ، مرد احساس بی استقلالی میکند ؟ شاید بتوان طور دیگری نگرانی را ابراز کرد مثلا خانم میتواند به جای اینکه با لحن تند بگوید تا حالا کجا بودی؟ بگوید از اینکه دیر کردی خیلی نگران شدم خوشحالم که الان پیشم هستی…
شاید فکرش را هم نکنید که مردها حساس تر از آن چیزی هستند که فکرش را بکنید گاهی برخی از جملات در ذهنشان از
این را بدانید که مردها عاشق استقلال هستند اما استقلال از نگاه مردان به چه معناست؟ آنها میخواهند کارهایشان را بدون نظارت و به تنهایی انجام دهند
شما یک هیولا میسازد.هیولایی که میخواهد مادری کند، خود خواه باشد، کنترل کند، استقلال و قدرت مرا از من بگیرد؛ حال اگر نمی خواهید زندگیتان به کامتان تلخ شود و با یک سری ریزه کاری ها خوشبختیتان را از دست دهید نگاهی به رفتارهایتان بیندازید و درصدد تغییر آنها برآیید.
مردها استقلال می خواهند
این را بدانید که مردها عاشق استقلال هستند اما استقلال از نگاه مردان به چه معناست؟ آنها میخواهند کارهایشان را بدون نظارت و به تنهایی انجام دهند. متاسفانه برخی از زنان شدت وابستگی زیادی به همسرشان دارند درست مثل دوقلوهای به هم چسبیده توقع دارند که همسرشان همیشه و در هر شرایطی کنارشان باشد!آنها توقع دارند شوهرشان که خسته از سرکار می آید دربست دراختیارشان باشد و تمام تفریح و شادی خود را با همسرش بگذارند. اصلا چه معنا دارد که کسی که متاهل است با دوستانش به تفریح برود؟!!!این زنان نه تنها زندگی همسرشان را محدود می کنند بلکه زندگی خودشان را هم در چارچوب خاصی قرار می دهند؛آنها گاها اینگونه خود را محدود می کنند که « چون من فقط با تو به تفریح می روم تو هم باید فقط با من به تفریح بروی نه دوستانت!» اما واقعیت این است که کسی آنها را محدود نکرده است بلکه خودشان این راه را انتخاب کرده اند و حقیقت این است که مردان برخلاف این را می پسندند و دوست دارند همسرشان دوستانی داشته باشد تا بتواند گاهی اوقاتش را با آنها بگذراند و این مردان دوست دارند خودشان هم به همین شیوه زندگی کنند. تفریح با دوستان و همسر هر کدام لذت خودش را خواهد داشت اما بیرون رفتن با دوستان و محدودیت ایجاد نکردن در زندگی زناشویی باعث می شود زن و مرد از درکنار هم بودن لذت بیشتری ببرند و قدر یکدیگر را بیشتر بدانند . پس فراموش نکنید که با آزاد گذاشتن همسرتان به آنها خواهید گفت که به علایق آنان احترام می گذارید و مطمئن باشید که اینکار ارزش اعتماد شما را خواهد داشت.
همسری کنید نه مادری!
برخی زنان احساسات و حس علاقه شان به همسرشان را به گونه ای ابراز می کنند که گویی مرد کودکی است که زن باید از او مراقبت کند و مدام به او تذکر دهد. البته این نوع مراقبت بد هم نیست چرا که مرد دیگر مجبور نیست وسایلش را جمع کند، به فکر این باشد که چه لباسی بپوشد، قرارهایش را به خاطر بسپارد و در کل هیچ مسئولیتی نخواهد داشت؛ خب با
شما در صورتی همسر نمونه هستید که تنها وظایف همسری خود را انجام دهید. اینکه شما همه کارهای همسرتان را به او یاد آوری کنید نه نشان دهنده این است که شما همسر بسیار خوبی هستند و نه باعث افزایش علاقه همسرتان به شما خواهد شد بلکه اینکار تنها باعث پایین آوردن اعتماد به نفس و سلب استقلال همسرتان خواهد شد
این اوصاف مردها باید از خدایشان هم باشد که هیچ مسئولیتی نخواهند داشت اما توجه کنید که این مساله به مرورزمان باعث به وجود آمدن مشکلات زناشویی می شود و همانطور که گفته شد مرد احساس می کند هیچگونه استقلالی از خود ندارد و رفتارهای همسرش او را یاد مادرش می اندازد! شما با مادری کردن ،همسر نمونه ای نخواهید شد. شما در صورتی
همسر نمونه هستید که تنها وظایف همسری خود را انجام دهید. اینکه شما همه کارهای همسرتان را به او یاد آوری کنید نه نشان دهنده این است که شما همسر بسیار خوبی هستند و نه باعث افزایش علاقه همسرتان به شما خواهد شد بلکه اینکار تنها باعث پایین آوردن اعتماد به نفس و سلب استقلال همسرتان خواهد شد .اگر مادری کردن جزو عادات شما شده است برای حفظ زندگیتان به شما توصیه میکنیم به شدت از اینکار اجتناب کنید.
نتیجه:
قبل از اینکه باز پرس باشید و به بازجویی همسرتان بپردازید کمی فکر کنید و ببینید از زندگیتان چه می خواهید؟ اگر شما جای همسرتان بودید و مدام تحت کنترل قرار میگرفتید چه حسی پیدا میکردید؟اگر به همسرتان اعتماد دارید و به دنبال جلب رضایت او هستید و میدانید که او از کنترل شدن متنفر است پس چرا سعی می کنید با ایجاد محدودیت نظر او را درباره خودتان عوض کنید؟! آیا می دانید که با این کار زندگیتان را وارد چالش هایی می کنید که از آنها می ترسید؟! یادتان باشد به هیچ وجه به فکر کنترل و تغییر شوهرتان نباشید و بدانید که با اینکار تنها اوضاع را خراب میکنید چرا که اگر قدرت مرد در خانه تخریب شود ، زن نمیتواند جایگاه آن را در خانه پر کند .بهتر است به جای کنترل همسرتان کمی خود را کنترل کنید و دست از کنترل،کنجکاوی یا نگرانی های بی مورد بردارید .کمی واقع بین باشید و با اعتمادسازی پایه های زندگیتان را محکم کنید…