دکتر داود فیض رئیس سابق بنیاد نخبگان استان سمنان در قالب یادداشتی مختصات مدیریت جهادی را شرح می دهد.
در بخشهایی ازین مطلب می خوانید:
“…. مدیریت جهادی یک نوع تفکر و یک نوع نگرش خاص به مسائل است که اگر پذیرفته و نهادینه شود به طور طبیعی عملکرد افراد را هم تحت تأثیر قرار میدهد. شبیه آن اتفاقی که زمان دفاع مقدس رخ داد. برای اینکه یک مفهوم رایج شود و جا بیافتد باید این مفهوم، برای گروهها یا جامعه هدف تفهیم شود و الگوهای عملی معرفی گردد. در مرحله بعد میتوان انتظار داشت که این الگو توسعه پیدا کند و افراد بیایند از این الگوها تبعیت کنند.
شاید به خاطر همین موضوع است که مقام معظم رهبری اصرار دارند که مثلا الگوهای زمان دفاع مقدس در قالب انتشار کتاب داستان، فیلم و… به جامعه معرفی شوند. یا در عرصههای دیگر مدیریت جهادی مقام معظم رهبری از مؤسسهای مثل رویان که یک مؤسسه علمی و پژوهشی است پشتیبانی میکنند و این را ….”
مدیریت جهادی به دور از ناامیدی و ضعف است
بحث مدیریت جهادی بیشتر میتواند یک پارادایم باشد، یعنی یک چارچوب فکری که میتواند خیلی از بسترهای ما را جهت بدهد؛ خیلی از رفتارها را شکل دهد و به خیلی از تصمیمگیریها کمک کند. همان طور که مقام معظم رهبری مطرح کردند، مدیریت جهادی در ابعاد مختلف میتواند موضوعیت داشته باشد؛ هم در فرهنگ و هم در اقتصاد، هم در سیاست و هم در عرصه های مختلف می تواند یاری رسان باشد.
مدیریت جهادی یک نوع تفکر و یک نوع نگرش خاص به مسائل است که اگر پذیرفته و نهادینه شود به طور طبیعی عملکرد افراد را هم تحت تأثیر قرار میدهد. شبیه آن اتفاقی که زمان دفاع مقدس رخ داد. برای اینکه یک مفهوم رایج شود و جا بیافتد باید این مفهوم، برای گروهها یا جامعه هدف تفهیم شود و الگوهای عملی معرفی گردد. در مرحله بعد میتوان انتظار داشت که این الگو توسعه پیدا کند و افراد بیایند از این الگوها تبعیت کنند.
شاید به خاطر همین موضوع است که مقام معظم رهبری اصرار دارند که مثلا الگوهای زمان دفاع مقدس در قالب انتشار کتاب داستان، فیلم و… به جامعه معرفی شوند. یا در عرصههای دیگر مدیریت جهادی مقام معظم رهبری از مؤسسهای مثل رویان که یک مؤسسه علمی و پژوهشی است پشتیبانی میکنند و این را به عنوان یک الگو معرفی میکنند. پس در ادامه تبیین مفهوم ما نیاز داریم که الگوهای عملی از آن مفهوم را به جامعه هدف معرفی کنیم، تا اینکه آن مفهوم در جامعه نهادینه شود. بعد از نهادینه شدن مفاهیم میشود انتظار داشت که گفتمان رفتاری و تفکری در جامعه توسعه پیدا کند.
البته برای تحقق این مهم باید از کانالهای مختلف ارتباطی و رسانهای استفاده کنیم، یعنی این الگوها را بیاییم معرفی کنیم و در مورد آنها تحلیل ارائه دهیم، صحبت کنیم تا این گفتمان تبدیل به یک گفتمان رایج شود.
نکته حائز اهمیت اینکه مدیریت جهادی یک مفهوم قرآنی و اسلامی محسوب می شود و یک مفهومی است که مکتب شیعه به آن پرداخته، به آن ایمان دارد و به آن عمل کرده است. اتفاقی که مثلا در دفاع مقدس در ایران و یا در حزب الله لبنان افتاد از نمونه های آن است. شاید تفاوت سبک مدیریت جهادی با دیگر سبکهای مدیریتی در این باشد که مدیریت جهادی یک نوع مدیریتی است که افراد باید برای تأمین منافع جامعه از منافع فردی و گروهی بگذرند؛ باید کارها برای خداوند باشد، اخلاص در آن باشد، قربت الی الله باشد و نهایت ایثار و از خود گذشتگی در آن دیده شود. مدیریت جهادی دور از ضعف و ناامیدی است و در آن توکل به خدا جایگاه ویژهای دارد. اینها از ویژگیهایی است که مدیریت جهادی را از سایر مدیریتها متمایز میکند.
فاصله گرفتن از مادیگرایی صرف در تلاش ها و کوشش ها نیز از خصیصههای مدیریت جهادی است که اگر در ابعاد مختلف مدیریتی کشور تحقق یابد، اثرات آن بسیار بسیار بیشتر از آن چیزی خواهد بود که در سبکهای دیگر مدیریت اتفاق میافتد. مثلا در بحث تکنولوژی هستهای یا دستیابی انرژی هستهای، ساخت سانتریفیوژها و دستیابی به چرخه سوخت، پیشرفتهایی که در هوا و فضا و حوزه های پزشکی به دست آمده است و موفقیت هایی که در موسسه رویان به دست آوردیم همگی نمونه هایی از موفقیت در پیاده سازی مدیریت جهادی است.