یکی از مهمترین و حیاتی ترین و درعین حال پاشنه آشیل انسجام و وحدت داخلی منافع ملی است که برمبنای آن تمامی گروه ها و دستجات و احزاب و اقوام و تنوع فرهنگ های شناخته شده درون کشوری باید آن را در تمامی زمان ها و مکان ها و در شرایط عادی و یا پیچیده کنونی مرعی و التزام آور دانسته و نه در شعار که در عمل آن را اعاده و عملیاتی کرد. منافع ملی درتعارض با منافع شخصی وگعده ای وحزبی وگروهی می باشد، لذا همگان و با هر اندیشه و مرام و تفکری سعی در رعایت و التزام به آن دارند.اما واقعیت آن است که در کشور ما منافع ملی در ذیل اهداف احزاب و گرایشات سیاسی قرار می گیرد و همگان نیز سعی در القای رعایت آن و اولویت اش دارند اما تجربه چهار دهه از گذر انقلاب گاها عکس آن را به اثبات رسانده است.در بازه تعریف منافع ملی به شاخصه هایی بر می خوریم که بعضا سهل و ممتنع است، جایی که ازنظر عرف دیپلماسی جهانی و تعاریف پذیرفته شده آن یک رابطه سیستماتیک مبتنی بر اصول پذیرفته شده داخلی شکل می گیرد و بازخورد آن می تواند منافع ملی مان را ارتقا و یا تامین کند ممکن است از نظر حزب یا دسته و گروهی ضد منافع ملی تعریف و بر مبنای باورها ودستورات و جهان بینی تزریق شده به آنان باعث تنش و تبعات داخلی و حتی خارجی نیز بشود. مثال روشن آن حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری اش در مشهد بود که به شکلی کاملا هماهنگ و برنامه ریزی شده منجر به اتفاقی شد که در کوتاهترین زمان ممکن جای حاکم و محکوم را عوض کرد!! و نتیجه اش ضربه کاری به منافع ملی بود که بهایش را مردم عادی و بی گناه پرداختند و همچنان دارند می پردازند.منافع ملی مربوط به تمامی مردم است از اویی که در بندر گواتر زندگی می کند تا آنی که در دورافتاده ترین روستای آذربایجان روزگار می گذراند، اویی که در شهرستان سرباز سیستان و بلوچستان است تا اویی که در پنت هاوسی در تهران بر مبلی لمیده، فرق نمی کند، این دیار متعلق به همه ایرانیان است می خواهد شیعه باشد یا تسنن، زرتشتی باشد یا مسیحی وکلیمی و یا هر نوع باور دیگر، کسی که در این مرزوبوم حق زیست دارد ایرانی است و در منافع عام ملی شریک است، مگر در جنگ تحمیلی ۸ساله کم داشتیم شهدای اهل تسنن، مسیحی، کلیمی وزرتشتی، یادمان که نرفته؟!! منافع ملی را باید دوباره بازخوانی کرد تا به باور تمامی سیاستمداران، اندیشمندان، گروه ها و احزاب برسد تا هر کسی، گروهی و حزبی بنا به تعریف خودش با آن بازی نکند تا تبعاتش را مردم بپردازند. منافع ملی را نباید بازیچه ای کرد و با آن از هر تریبونی، محفلی و سخنرانی بر علیه اش و البته برله منافع حزبی و گروهی انجام تا کشور را از درون دچار التهابات تمام ناشدنی قرار داد. متاسفانه در حملات تروریستی چند روز گذشته شاهد زدن چوب حراج به منافع ملی بوده وهستیم و به آنچنان شرایطی نزدیک شده ایم که دولت را به مسلخی نابودکننده سوق داده ایم، منافع ملی را تبدیل به نردبامی برای بالارفتن از احساسات مردم نکنیم تا ازین نمد کلاهی برای خودمان بمالیم. درکشورهای توسعه یافته به لحاظ دموکراسی، اقتصادی و فرهنگی منافع ملی خط قرمز باورهاست و کسی را یارای نزدیک شدن به آن نیست، احزاب و گروهها آن را باور دارند و هیچکس و هیچ ارگانی خود را بالاتر از آن نمی پندارد. مهم مردم اند که باید به شعورشان احترام گذاشت. در بحران ها آن کلیدواژه طلایی همانا ارزش کلمه منافع ملی است و تصمیمی و کلامی و جمله ای که همه برمی گردد به تمامی ایرانیانی که ایران متعلق به آنهاست. نتیجه حفظ منافع ملی می شود انسجام، همگرایی و همدلی داخلی، همانی که درهشت سال جنگ تحمیلی تجربه اش کردیم. حواس مان باشد که در هر تریبونی بنا به سلیقه گروهی مان با قرار گرفتن و مواجه شدن با جمعیتی محدود منافع ۸۰ میلیون ایرانی را بازیچه جملات و دیدگاه هایمان قرار ندهیم.