سرمقاله / جنگ آب ، جنگی محتوم…!!!

تنش های آبی سفره های باقیمانده زیرزمینی در کشورمان واقعیت تلخی است که در گذشته کسی آن را نه دید و نه شنید و نه باورکرد، مردم چه آنکه در روستا تولید می کرد وچه آنی که درشهر مصرف می کرد متوجه ضجه های عمق زمین نشدند، اصلا کسی فکر نکرد که روزی چون اکنون به مرحله ای خواهد رسید که تن فرسوده و نحیف سفره های آبی دیگر چیزی برای عرضه نخواهند داشت.
هیچ ارگانی نفهمید که چه بر سر لایه های پایین زمین آمده، مجوزهایی بدون کارشناسی برای حفر چاه صادر شد، آب ابتدا از چند ده متری گاه چون آرتزین به بالا قهقهه میزد و سرمست می کرد آدمیان دور و برش را، اما تعداد حلقه های حفر شده چاه های عمیق و نیمه عمیق آنقدر زیاد شد که لایه لایه سفره های آب زیرزمینی خشک و خشک شدند و عمق حفاری ها بیشتر و بیشتر و اینک گاه تا بیش از سیصدمتر زمین شکافته می شود تا شاید چند اینچی از باقیمانده آب لایه های بی رمق درونی آن به سطح پمپاژ شود.کشور ما اکثر نقاط اش اقلیم مناسبی ندارد، آنقدر که از زمین اش آب برداشت می شود، آسمان اش تلافی نمی کند و هر سال دریغ از پارسال …!!
روستاها از فرط تشنگی و خستگی و تفتیدگی یکان یکان تخلیه شدند و تبدیل شدند به بیغوله ای که شغالان و باد درآن زوزه می کشند.مردم اصلا نمی دانند مدیریت مصرف آب یعنی چه ؟!! مسئولین هم به این درد ندانستن مبتلایند و گرنه در طی دهه هایی که به بطالت گذشت باید نسل های بعدی می دانست که آب یعنی زندگی و زنده ماندن، یعنی آبادانی، یعنی شادابی و مستانگی زنده ماندن، هیچکس نخواست که فهم کند تا چندی بعد شاهد تخلیه هزاران روستا از فرط خشکسالی خواهد بود.یکی از دلایل زلزله های سهمگین نشست زمین و فعال شدن گسل هایی است که به خاطر خشکیدگی لایه های آب های زیرزمینی فعال می شوند.آب ها شورتر می شوند و زمین های کشاورزی نمک سود و ترک می خورند و می میرند.در آینده نزدیک شاهد جنگ آب خواهیم بود چه در داخل کشور و چه درخارج، ترکیه دارد با سدبندی های بی قواره و خطرناک کشورمان و عراق را به مرز نابودی می کشاند، حق آبه ما از افغانستان به هیرمند قطع و دریاچه ای را تبدیل به نمکزار و مرکز غبار کرده، تالاب های مان یکی پس از دیگری نابود شدند و ما در شعارهای مان غرق شدیم، مردم هنوز خشکسالی های مکرر بیخ گوششان را باور نکرده اند، شرایط بحرانی را باید با آب شور افطارکرد تا شهرها و روستاها بدانند که بی آبی و مدیریت نکردن مصرف آب با کسی شوخی ندارد. دریاچه ارومیه را با هزار و یک ترفند و هزینه های گزاف تازه به مرحله ای رسانده ایم که از طوفان نمک و خطر برای چندین استان جلوگیری شود !!شک نکنیم که با ادامه این روند درآینده نزدیک شاهد منازعات خونین و مرگباری برای تصاحب آب بیشتر خواهیم بود بین روستاها، شهرها و استانها، دلمان را خوش کرده ایم که درآینده ای نامعلوم آب خلیج فارس یا دریاچه چسبیده به شمال کشورمان را پمپاژ کنیم به درون شهرهای تشنه و وامانده کشورمان، که نه کار کارشناسی آن معلوم است و نه سرمایه گذاری اش و نه مسیرهایش و نه کیفیت آبش.
بحران آب خطرش سالهاست که گفته شده اما نه مردم و نه مسئولین آن را نه قبول کردند و نه احساس، شاید دیر شده باشد و یا هنوز اندک شانسی وجود داشته باشد…شاید !!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*