سرمقاله / مناظره ها و یک اصل فراموش شده…!!

تب و تاب مناظره ها هر چیزی داشت ، از ادعای پیامبری در اقتصاد و مچ گیری از دختر وزیر ، از کرامت مردم و چند برابر شدن سقف یارانه ها، ازعصبیت و نبود زبانی پاک و طاهر تا تولید برق از زباله و ادعاهایی که با واقعیت مدیریت همخوانی نداشتند، خلاصه ملغمه ای از راست و دروغ و تهمت و اتهام و…
اما هرچه گوش گذاشتیم که شاهد گفتمانی منطقی و عقلانی در زمینه یکی از مهمترین چالش های سال های اخیر در اقتصاد کشور یعنی بانک ها باشیم متأسفانه حتی اشاره ای گذرا هم به این عامل مهمی که فتنه اصلی کشور است نشد. بیشترین فسادها لانه اش در مجموعه بانک های دولتی و خصوصی و موسسات مالی و اعتباری است و قوانینی که نام اسلام را نیز به یدک می کشند و معروف شده به عملیات بانکی بدون ربا یا بانکداری اسلامی، نامی پر طمطراق اما درون تهی و با عملکردی کاملا ربوی …
بیشترین و با نجومی ترین اعداد و ارقام، اختلاس های تکان دهنده و غیرقابل باوری است که هراز گاهی رسانه ای می شود آن هم از هر چند مورد یک یا دو نمونه آن به شکل قطره چکانی اطلاع رسانی می شود.
زمانی که بانک ها از قالب وظیفه خود خارج و بر ریل بنگاه داری حرکت کردند زمینه و بستر فساد و سو استفاده فراهم گردید که سابقه ای فراتر از سه دهه دارد. شهرها در تسخیر بانک ها درآمدند و جای آنها ساختمان هایی لوکس، پرهزینه و گرانقیمت چونان قارچ های سمی سر از زمین برآوردند. بعدها گردان های بانک های خصوصی و موسسات مالی به لشکر بانک ها افزوده شدند و هریک با داعیه خدمات بانکی بدون ربا و تبلیغات اغواکننده سعی در جذب نقدینگی مردم و فربه کردن خویش از مایملک و جیب آنان کردند.
و این شد که کم کم بانک ها تبدیل شدند به رباخوارانی که مجوز کار از بانک مرکزی گرفتند. سودهایی بزرگ و کمرشکن تا مرز ۳۰درصد که گاه با توجه به دیرکرد در پرداخت و ۶ درصد اضافه بر سود مصوبه و باز حدود ۴ درصد بیشتر بر اقساط مشکوک الوصول درصد بهره را به عدد ۴۰ نزدیک کردند که حتی رباخواران حرفه ای نیز تا این حد فشار کمرشکن را بر بیچارگان و شکارهای خود نمی آورند.
گفتیم حتما در مورد مشکلات اداری وساختاری بانک ها گفتگو خواهد شد که نشد، همه از بیکاری اشک بر چشم آوردند و بغض کردند برای جوانان بیچاره وطن، آقایان مرثیه سرودند بر جنازه بخش صنعت و تولید و لبشان را خشک گرفتند که وا صنعتا و وا جوانها و وا ازدواجا…!!
شاید یکی از دلایل بسته شدن کارخانجات و کارگاه ها و تقلیل در تولید و اخراج کارگران را باید در سیاستگذاری و مدیریت خاص بانکها دانست چراکه تقریبا تمامی صنعت و تولید مان در چمبره انقباضی بانک ها خلاصه می شود. هیچ یک از مشاورین نامزدها در گوش آنان زمزمه نکرد که برادران محترم شهرهای کشور در گرو بانک هاست، زمینها و مایملک و ماشین آلات کارخانجات و کارگاه ها در گرو بانک هاست، آبرو و شخصیت آدم ها در گرو بانک هاست، تا سیستم، مدیریت و نگاه بانکداری در کشورمان تصحیح نشود و بر بستر منطق قرار نگیرد هر دولتی که بر مصدر نشیند همانی خواهد کرد که در چهاردهه قبل تاکنون انجام شده.
بانک ها لانه های زنبوری هستند بی عسل که فقط در انتظار فرصتی برای فروکردن نیش بر پیکر تولیدکنندگانی است که در گروگان دارند تا زهر تلخ پرداخت سودهای کمرشکن را بر روان تولید تزریق کنند.
واقعیت بانک ها آنقدر پیچیده است که شاید در افتادن با آن ها اراده ای خارج از عرف را می طلبد، واقعیت سیستم بانکداری در کشور ما فقط چاق شدن و سرمستی آنان را به همراه داشته و دارد تا حدی که حتی بانک های ورشکسته هنوز بانک باقی مانده اند…!!! بانکداری در کشور ما آنقدر سودآور هست که باز در آینده نزدیک شاهد زایش های دیگر حتی با سزارین باشیم. حیف و صدحیف که هیچ یک از نامزدهای  شرکت کننده در ماراتن خسته و کسل کننده مبارزات انتخاب ریاست جمهوری معادله ای چنین مهم و پیچیده را که بر تمامی ارکان اجتماعی کشور تاثیر گذاشته را ندیدند و یا نخواستند بر مبنای مصلحت اندیشی رایج ببینند، حیف که ندیدند…!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*