انتطار نداشتیم اینگونه تیغ زبان از نیام کام برکشند حضرات و در آبروی هم بگذارند. توقع نداشتیم که کلمات چنین بار ناخوش آیندی بر زمین دل ها بگذارد. قرار این نبود بلکه این بود که هر کدام از حضرات نامزدها، برنامه های اقتصادی خود را تبیین و تشریح کنند اما جز اشارتی برای رفع تکلیف، سخنی از اقتصاد که اصل ماجرا بود به میان نیامد و باز این سیاست بود که لشکریان حروف را به زیر فرمان آورد و روح ماکیاولی را هم تازه کردند و چنان به هدف فتح قدرت چهارساله اندیشیدند که به هر وسیله نه دستاوردهای ۴ساله که میراث ۴۰ساله را هم به چالش کشیدند . آدم یاد مناظرات انتخاباتی آمریکا می افتاد که هیچ حریمی نگه نمی داشتند، اما…. اما اگر آنان چنان می کردند که پیشتر دیدیم اما ما حق نداشتیم چنین کنیم. ما را دین و فرهنگ و تمدن با آن ها یکی نیست که از قضا تضاد آشکار داریم اما در عمل چنین نبود رفتارها و گفتارها. تازه روح «آن مرد رفته» هم کالبدهایی تازه یافته بود برای حلول و چنان شد که دیدیم و دیدند و ثبت تاریخ هم شد.
تاریخ را اما مطمئن می توان بود که از این ماجرا، خاطره ای خوش در یاد نخواهد داشت که شاید دعا کند باد برخیزد و این یادهای ناخوش را ببرد. دعا کند، نسیم مرحم وار برخیزد و زخم ها را التیام دهد. بله، من ناخوشم از حرف هایی که زده شد، پس حرف هایی که کنار هم می گذارم برای نوشتن هم ناخوشند. مرا توقع این بود که بزرگان قوم از برنامه هایی می گفتند که بزرگی آفرین باشد. افق هایی را می گشودند که روشنایی امروز را افزون کند اما…. اما زبان ، دست کردند تا یقه بگیرند از هم تا به زیر کشند دیگری را تا خود جایش بنشینند ، حال آنکه ما مبنایی نمی توانیم با هر وسیله ای به هدف برسیم که مولا علی تعلیم مان داده است که کسی از راه باطل به حق نمی رسد. برای رسیدن به حق باید حق دید و حق گفت و راه حق رفت.
همان طور که خود مولا معلم و عامل به آن بود. بگذریم، شب مناظره، گذشت اما هم فردای انتخاب در پیش است که مومنانه باید بهترین برنامه موجود را انتخاب کنیم و هم فردای بعد انتخاب است که باید به خانه اخوت برگردیم و غبار رقابت را در جویبار زلال رفاقت بشوییم تا بتوانیم دوباره همه برای ایران و انقلاب و اسلام، برخیزیم و کارهای ناتمام و برزمین مانده را به انجام رسانیم. پیش از ما اما باید مسئولان دیده و دل بشویند از این غبارها تا بتوانند برای ایران، برای اسلام کار کنند. تا بتوانند بنیان مرصوص بسازند برای دفاع از وطن. باری، دیروز مناظره با همه تندی هایش گذشت اما امروز است و ایران، فرداست و اسلام و انقلاب. پس به فردا بیندیشیم همه مان و با رعایت اخلاق، حق مطلب و حق انتخاب را ادا کنیم. حرف آخر؛ آمریکایی ها در دوره تبلیغات تو سر هم می زنند که این را متاسفانه، خوب یاد گرفته ایم اما آن ها یک رسم دیگر هم دارند؛ بعد از انتخابات، فراموش می کنند دوران تبلیغات را و پشت فرد منتخب می ایستند برای کشورشان. این را خدا کند یاد بگیریم و روز سی ام اردیبهشت به اول خط همراهی و وحدت و کمک به رئیس جمهور منتخب، برگردیم. این به نفع همه است، هم ملک و هم ملت….