سیزده بدر را با تغییرش بنام روز طبیعت قبول کردند درست به مانند چهارشنبه سوری…مراسمی که باخرافی خواندن آن و با پیشگیرانه هایی غریب و عجیب تبدیلش کردند به افراط کاری هایی که اینک سخت توان پیشگیری عقلانی آن رادارند!! همیشه همینگونه است برای هر امر ساده ای باید بهایی سنگین پرداخت شود تا باعث تفکری شود. نحوست ۱۳را بابیرون رفتن در می کنیم وگره میزنیم سبزه را، ازابتدای سال گره می افکنیم و با نحسی خویش رامواجه میکنیم!!، برخی باورها وسنت ها را باید دوباره بازخوانی کرد ، زعمای فرهنگ دوست و نه فرهنگ ستیز را بایدی را باید که شایدی درآن نباشد. گره باز کنیم و باور نحوست را از ضمیر ناخودآگاهمان بزداییم. دروغ مان نحس است، تهمت مان نحس است، ریا وتدلیس مان نحس است، سواستفاده از غلیان مذهبی مردم نحس است، معاملات سیاسی پس وپیش پرده مان نحس است، خودمحوری وخودشیفتگی های احمقانه مان نحس است، یادنداشتن قاعده بازی مان نحس است، خودبینی و خودخواهی مان نحس است، اینکه کورخود وبینای دیگران باشیم نحس است، رانت دهی ورانت خواری نحس است، اعوجاجات حساب وکتابها نحس است، سرکوب هرحرف ونقدی بنام قانون وهزار توجیه دیگر نحس است، شکستن قلم وقدم نحس است، یک بام و چندهوای اجرای قانون نحس است، آقازاده و سوءاستفاده ازنام پدر و برادر نحس است، بانام مردم وبه کام خورندگان لقمه های چرب نحس است، جنگ زرگری نعمتی و حیدری نحس است، حق مردم را به این و آن هبه کردن نحس است، اما سیزده فروردین بلاشک نحس نیست…