مرضیه صاحبی
با روندی که ما در پیش گرفته ایم، بالاخره دیر یا زود مسئله تغییرات اقلیمی، زهرش را به ما خواهد ریخت، اکنون همین خشکسالی های مداوم، ریزگردها و بحرانی به نام کم آبی، گوشه چشمی از تغییرات آب و هوایی است که باید کمی عمیق تر و با دغدغه بیشتری آن را مورد بررسی و کالبدشکافی قرار داد.
تغییرات اقلیمی به شکل گسترده ای در راه است و هیچ چیز و هیچ کسی به تنهایی جلودار آن نیست، مگر اینکه ما شیوه زندگی خود را عوض کنیم و مسئولان هم با اعمال سیاستگذاری های جدید زمینه مشکلات زیست محیطی و تغییرات آب و هوایی را به حداقل برسانند.
در غیر این صورت با روندی که ما در پیش گرفته ایم، بالاخره دیر یا زود مسئله تغییرات اقلیمی، زهرش را به ما خواهد ریخت، اکنون همین خشکسالی های مداوم، ریزگردها و بحرانی به نام کم آبی، گوشه چشمی از تغییرات آب و هوایی است که باید کمی عمیق تر و با دغدغه بیشتری آن را مورد بررسی و کالبدشکافی قرار داد.
گفته می شود تغییرات اقلیمی ناشی از عوامل طبیعی و انسانی است، عوامل طبیعی در درازمدت بر روی اقلیم کره زمین اثرات سوء خود را می گذارد اما عامل انسانی در کوتاه مدت، شرایط را برای زندگی بر روی این کره خاکی سخت و طاقت فرسا خواهد کرد.
از خشکسالی تا گرد و خاک آسمان
اکنون مدتهاست که اصطلاح زیست محیطی ریزگردها در صدر خبرها جای گرفته و امان بسیاری از مردم را بریده است، علت این مسئله به خشکسالیها بازمی گردد، خشکسالی هایی که سبب خشکیدگی دریاچه ها و تالاب ها شده و به مرور زمان گرد وغبار ته نشین شده در کف دریاچه ها و تالاب های خشک، اسباب پراکندگی ریزگردهای معلق در هوا را فراهم می کند، بنابراین این مسئله ناشی از تغییرات اقلیمی است.
اگر اقلیم ایران اینگونه آرام و بی صدا در حال تغییر نبود، هیچ گاه خشکسالی پایش را به این سرزمین نمی گذاشت و ریزگردها را در آسمان پخش نمی کرد. این روزها وقوع هر عاملی در حوزه آب و هوایی به اتفاقی نامبارک به نام تغییرات اقلیمی ارتباط پیدا می کند، حتی بحران کم آبی هم از این موضوع نشات می گیرد. طبعا وقتی خشکسالی اتفاق می افتد یعنی شاهد کم آبی هم خواهیم بود.
کم آبی بحران قرن ۲۱
گفته می شود، کم آبی بزرگترین بحران قرن ۲۱ است و طی سال های آینده برای بدست آوردن آب بیشتر میان کشورهای مختلف جنگ و نزاع صورت می گیرد، حتی می گویند سالها بعد مهاجرت های گسترده ای به خاطر تامین نیازهای آبی به کشورهایی که دارای آب بیشتری هستند، انجام می شود.
اکنون ما در شرایطی قرار داریم که از هر دری در رابطه با تغییرات اقلیمی جدید سخن گفته می شود، اما در واقع روند این تغییرات به طور کامل مشخص است، زیرا وقتی وضعیت اقلیمی تغییر کند ما با پدیده های ناگوار متعددی روبرو خواهیم شد، یکی دیگر از تاثیرات این مسئله بر روی کشور ایران گسترش بیماری های تنفسی است، وقتی باران نبارد و خشکسالی این پهنه جغرافیایی را به طورکامل فرا بگیرد بیش از بیش شاهد گسترش آلاینده ها خواهیم بود و این مسئله سلامت مردم را تهدید کرده و آنان را به انواع و اقسام بیماری های تنفسی مبتلا می کند.
این مسئله در آینده ای نزدیک ممکن است تعداد گرسنگان و فقرا را در کشور ایران افزایش دهد زیرا گفته می شود روند تغییرات اقلیمی بدترین تاثیر را بر روی کشورهای ساکن در منطقه آسیا خواهد گذاشت چرا که گرم شدن زمین، شرایط مساعد برای کشت بسیاری از محصولات را تحت الشعاع قرار داده و سبب می شود تا بسیاری از گیاهان و محصولات کشاورزی دیگر کشت نشود، به همین علت با این وضعیت به مرور زمان شاهد در خطر افتادن امنیت غذایی خواهیم بود.
البته به این مسئله باید از زاویه ای دیگر هم نگریست، همان طور که همه ما می دانیم کشورمان به علت عدم مدیریت درست منابع آب و تغییرات اقلیمی با کمبود منابع آب روبروست و این کمبود آب برای کشت محصول، فرصتی در اختیارمان نخواهد گذاشت به همین دلیل این مسئله موجب رونق گرفتن بیش از اندازه واردات شده و ما را به کشوری وابسته تبدیل می کند.
تلف شدن گوسفندان و ایجاد مشکل در تهیه و تامین گوشت
خشکسالی و محدودیت منابع آبی سبب می شود تا بسیاری از پوشش های گیاهی که علوفه برخی از حیوانات از جمله گوسفند را تامین می کند، تحت تاثیر شرایط آب و هوایی قرار گرفته و رشد نکنند، این موضوع ما را در تامین غذای حیوانات دچار مشکل خواهد کرد و سبب می شود براثر وقوع این مسئله، گوسفندان و حیواناتی از این دست هم تلف و نابود شوند.
این امر علیرغم نابودی حیوانات، ما را در تهیه و تامین گوشت نیز با مشکل مواجه می سازد، هرچند در شرایط کنونی مردم جهان به کاهش مصرف گوشت تشویق می شوند زیرا این ماده غذایی سهم بسزایی در گرم شدن زمین و تغییر اقلیم دارد به طوری که عنوان می شود، « هر ۳۰ گرم گوشت به اندازه ۱۱۳ کیلومتر حرکت یک ماشین دی اکسید کربن تولید می کند». تحقیقات نشان داده با ادامه مصرف بی رویه گوشت گاو، ظرف ۲۵ سال آینده ۱۲ میلیارد تن دی اکسید کربن تولید می شود. از آنجایی که ما ایرانی ها هیچ گاه مصرف گوشت را از وعده های غذایی خود کم یا حذف نمی کنیم باید این هشدارها را جدی بگیریم و متوجه شویم که رژیم غذایی ما چه سهم بالایی می تواند در تحولات آب و هوایی سرزمین مان ایجاد کند. قطعا مصرف سبزیجات و غذاهای گیاهی در کاهش گرمایش زمین و سلامت آن نقش بسزایی دارد.
دست درازی های بی رحمانه به دشت ها و فرونشست زمین
نوع غذایی که مصرف می کنیم در چرخه و سیستم آب و هوایی کشورمان اثرگذار است اما فارغ از این مسئله باید به این نکته اساسی اشاره کنیم که همزمان با وقوع خشکسالی های شدید، گاو و گوسفندی باقی نمی ماند تا بتوانیم از گوشت آن استفاده نماییم.
با شدت پیدا کردن این روند بیش از گذشته شاهد حملات و دست درازی بی رحمانه به دشت ها و فرونشست زمین خواهیم بود، این امر زمین را در وضعیت غیرایمن قرار داده و با گذر زمان به محض کوچکترین لرزش زمین، منازل آسیب می بینند و ویرانی ها و خسارت های فراوانی به مردم تحمیل می شود. حال تصور کنید اکنون که ساختمان ها در کشورمان به طورکلی مقاومت لازم را نداشته و با جزئی ترین ضربه ها نیز ممکن است، تخریب شوند، در زمان ته کشیدن آب دشت ها، فرونشست زمین و وقوع زلزله چه بلایی بر سرمان خواهد آمد؟
البته بسیاری از متخصصان حوزه آب و هواشناسی مدعی اند که مسئولان کشور ما در زمان بروز خشکسالی های شدید دیگر نباید اجازه حفر چاه داده و یا بگذارند عده ای به کشاورزی روی بیاورند بلکه باید علیرغم واردات سایر کالاها اقدام به واردات آب از سایر کشورها کنند، اما همین مسئله هم مشکلی را از روی شانه های کشورمان برنمی دارد، جز اینکه وابستگی مان را به جوامع پیشرفته بیشتر خواهد کرد. ضمن اینکه مگر کشورهای پیشرفته نیز تا کجا و برای چه مدتی آب خواهند داشت؟ تغییرات اقلیمی پدیده ای است که همه کشورهای جهان را فرا می گیرد، بنابراین این اژدهای سهمگین در نهایت به سراغ جوامع توسعه یافته هم می آید و آنان را درگیر می کند.
وقتی کشوری با خشکسالی روبرو شود با هزار و یک مسئله دیگر هم روبرو خواهد شد، به عبارت دیگر خشکسالی ریشه تمامی آسیب هاست و همان طور که در ابتدا به آن اشاره کردیم این مسئله هم از زمانی شدت پیدا کرده که تغییرات آب و هوایی گسترده تر شده است. اکنون ۸۰ درصد دشت های این سرزمین رو به نابودی است و در واقع به همان نسبت شاهد افزایش بیابان ها هستیم. مطالعات و تحقیقات علمی نشان می دهد، ادامه این وضعیت طی ۱۰ سال آینده ایران را به یک بیابان وسیع و منطقه ای بی آب و علف تبدیل می کند. گسترش بیابان ها در اثر کاهش نزولات آسمانی، گرمای بیش از حد زمین و تبخیر بالای آب و قطع درختان برای تبدیل کردن جنگل ها به زمین های کشاورزی اتفاق می افتد و این موضوع در درازمدت برای همه ما گران تمام می شود.
اکنون چیزی نمانده که تالاب های ارومیه، هامون، بختگان، ارژند، گاوخونی و پریشان خشک شوند، امروزه خشکسالی موضوعی نیست که بتوان با آن ساده برخورد کرد و با چند طرح و برنامه محدود دیو خشکسالی را دست به سر کرد، در حال حاضر این دیو مسبب تمام بدبختی های ماست زیرا با خشک شدن تالاب ها، گرد و خاک ها روز به روز افزایش پیدا کرده و به همان نسبت بیابان های ما نیز وسیع تر شده است.
سیل های مرگبار و طوفان های تخریبگر
با گذر زمان و قوت گرفتن پدیده تغییرات اقلیمی، پیش از اینکه ایران به طورکامل بیابانی شود، شاهد وقوع سیل های مرگبار و طوفان های تخریبگر و غیرقابل پیش بینی هستیم و این امر خانه ها را نابود می سازد و موجب کنده شدن درختان می شود. یعنی ممکن است بعد از مدتی درختی وجود نداشته باشد و دیدن سبزه و گیاه بزرگترین آرزوی آدمی باشد. قطعا در این صورت اثری از زندگی باقی نمی ماند و هر روز یک اتفاق و حادثه طبیعی هزاران قربانی می گیرد. آنگاه شاهد خواهیم بود که در کنار دریاها و رودخانه ها پرنده پر نمی زند چون هر آن ممکن است طوفان و سیلی عظیم، مردم را به کام مرگ بکشاند.
بدون هیچ گونه تردیدی باید عنوان کرد که تغییرات آب و هوایی، میزان سوانح طبیعی را به طرز چشمگیری افزایش می دهد اما اگر این مسئله را به درستی مدیریت کنیم، می توانیم از میزان بحران ها و اتفاقات ناشی از تغییرات اقلیمی، بکاهیم.