رابطه پدر- فرزندی مولا علی(ع) و امت را در حد اعلا می توان یافت.هم در حوزه فردی و هم در حوزه جمعی و هم جهانی. اوج این هم در مدیریت وحدت است و به یقین می توان گفت که علی علیه السلام، نماد وحدت است و امام وحدت نیز هم و این درسی است فراراه و فراروی همه کسانی که می خواهند مشق از سرمشق مولا بنویسند و زندگی بر محور ایشان بنا کنند. اگر نگاهی کاوشگرانه به زندگی مولا داشته باشیم، خواهیم دید ایشان همواره نفر اول وحدت بودند، از خود و از حق مسلم خود گذشتند تا نظام اسلامی و حکومت نوپایش پا بگیرد. این درس را نیز به همه زمان ها و زمین ها و اهلش دادند که هر کس می خواهد سیره ای علوی داشته باشد، باید اول چشم بر خویش و منافع خویش و حزب و جناح خویش ببندد و بر منافع متعالی جامعه و اسلام باز کند. نمی شود با همه وجود خودبین و خودنگر بود و همه تلاش را برای تامین منافع حزبی و جناحی به کار گرفت و از امام علی دم زد.
نمی شود به جای «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» فقط به «من قال» نگاه کرد و «ما قال» را نشنیده گرفت و اگر گوینده را خودی دانست باطل او را جامه حق پوشید و اگر غیرخودی تشخیص داد، حق مبین او را به سنگ باطل شکست. چیزی که متاسفانه در میان برخی ارباب سیاست بسیار به چشم می خورد و دل و دیده را می آزارد. در آن دولت هرچه بود را می ستودند و از پشت دولت در می آمدند و همان واقعه را اگر در این دولت روی دهد نازیبا می گویند به پتک کلام می کوبند و روزنامه ها و رسانه ها پر است از این رفتار و اهالی فضای مجازی هم با کنار هم گذاشتن آن همه چیز را برای داوری مردم مهیا می کنند. برخی افراد اما همچنان گز نکرده ، پاره می کنند و با هزار تاسف و دریغ، برخی از این افراد، رفتار خود را تحت عناوین مقدس هم دسته بندی می کنند. حال آن که مولا علی علیه السلام معیار را به ما ارائه فرموده است تا در داوری هامان اول حق را بشناسیم تا به شناخت اهل حق هم عارف شویم.آن وقت به عینه خواهیم دید که گزافه گویان و دروغ پردازان که از مرده اهل حق هم می ترسند چه کسانی هستند و چه جایگاهی دارند.
در مکتب امام علی(ع) کسی حق ها را، قانون را، معیارها را به افراد نمی سنجد، بلکه این افراد – با هر گرایش و سلیقه ای -هستند که باید به محک حق و قانون سنجیده شوند. سنگ ترازوی داوری حق، معیارها و قوانین هستند نه افراد اما انگار برای برخی ها معیار افراد هستند و جامه قانون را باید به قامت آنکه آنان خواسته اند نوشت. بر اساس آموزه امام برای رسیدن به منفعت کلان وحدت و پرهیز از تفرقه باید از منافع فردی و حزبی به نفع منافع کلان جامعه چشم پوشید و لذا کسی را علی باورتر می دانیم که با همه وجود برای اسلام و منافع کلی جامعه تلاش کند. به باور این قلم اگر می خواهیم خود رستگار شویم و جامعه ای رستگار داشته باشیم، باید در همه شئون به امام علی(ع) اقتدا کنیم و بدانیم مولا همان گونه که امام قیام و تیغ و شمشیر بودند، امام سکوت و مصلحت نیز بودند و آن ایستادن ها و این نشستن ها، آن فریادها و این سکوت ها کامل کننده همدیگر بودند. پس کسی که خود را پیرو امام می داند، باید به هر دو بال مجهز شود تا فرصت پرواز بیابد، چیزی که این روزها بدان سخت محتاجیم و جامعه ما نیز بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد و به مردمانی که از امام خویش سکوت در موضع آن و فریاد به وقت آن را بیاموزند و به عمل در آورند تا مشق ها به فراخور استعداد نویسنده اش به سرمشق ها شبیه شود …