نمی دانم کلمه دموکراسی کجایش اینقدر حساسیت زاست که با خروج آن ازدهان ویا نوشتن اش برکاغذ موجی از اخم و شک و تردید و عکس العمل ایجاد میکند.
شاید عدالت طلبی و آزادیخواهی که به نوعی برگردان فارسی آن است مارا متهم به بیگانه پرستی وغرب زدگی و…نکند وراحت تر بتوانیم منظورودغدغه های مان را بیان کنیم.
بحث انتخابات آنقدر مهم و پررنگ است که بنظر می رسد باید هر روز به آن پرداخت، هر روز مرورش کرد، هر روز تمرین اش کرد، هر روز به او امید بست، و هر روز از اخبارش آگاه شد.
انتخابات تنها راه دستیابی به خواسته هایی است که در این چهار دهه بارها آزموده ایم اش، بارها تجربه اش کردیم و بارها سبک آزمون و خطای اش را بکار گرفته ایم.
گذر حدود ۴۰ سال از انقلاب باید آنقدر به ما بار فرهنگی و علمی و عقلی داده باشد که با تعمیق فکری خودمان دست به انتخابی بزنیم که برای مان چیده اند، این که خویش را از دایره مسئولیت اجتماعی خارج کنیم وبه دلیل عدم علایق خاص به حاکمیت یاگروه و حزبی، حق رای را از خود سلب کنیم و باصطلاح سرمان در لاک خودمان باشد و پنبه خودمان را بزنیم یکی از کنشهای منفی ضد دموکراسی خواهی ویا همان عدالت جویی و آزادی خواهی است.
یکی از راههای اصولی ومنطقی وکم هزینه برای تغییراتی که مردم خواهان آنند همانا شرکت در انتخابات و استفاده ازحق رای خود است.
بی ادعا درسالهای اخیر مردم به آن درجه از فهم و شعور اجتماعی رسیده اند که سره را از ناسره و شعار را از شعور تشخیص دهند، گذشت زمانی که با اطلاعیه ای رای جمع می کردند و فرد یا افراد مشخصی را بر کرسی می نشاندند، گستره اطلاعات واخبار مدعیان انقلاب اسلامی را در اتاقهای شیشه ای قرار داده و افکار عمومی را به شدت تحریک کرده و قدرت تشخیص را بالا برده است.
مردم نیک میدانند که دیگر نمی توان با تهمت و دروغ و پخش شبنامه ترور شخصیت کرد، لااقل در دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری دوره قبل این را باقاطعیت اثبات کرده اند.دیگر نه می توان و نه صلاح است که در خلوت و با انواع ترفندهای نخ نماشده برای مردم تصمیم گرفت و بجای آنان فکر کرد.
مردم یاد گرفته اند که در بزنگاه های خطرناک رای شان را درست هزینه کنند و بی دغدغه و بی بازیچه شدن بهترین گزینه یا گزینه ها را برکرسی حق نشانند.
تنها ابزار ما مردم نه تسلیحات است و نه زور و نه پول و نه تزویر، سلاح ورقه رای ماست و ماحصل آن هموارتر شدن راه سخت گذار به دوره نو با افکاری بدیع و آرمانخواهانه است. برای حضور مردم برسر سفره انقلاب باید جا باز کرد، سفره انقلاب متعلق به عوام است و نه خواص، همین عوامی که خواص را در صدر نشاندند قرار نیست پس زده های خواص را در خارج از سفره انقلاب و با منت وگداپروری تحویل بگیرند.