در زمان امام هادی(ع) نظام وکالت، نقشى اساسى در تثبیت موقعیت سیاسى و فرهنگى شیعه ایفا مىکرد.
امامت امام هادی(ع)
علاوه بر احادیثی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده و در آن اسامی دوازده امام آمده است. امام جواد(ع) نیز در خصوص امامت ایشان فرمودند:«[پس از من] امر امامت به امام على النقى(ع) واگذار خواهد شد، در صورتى که او پسر بچهاى است. دوباره فرمود: آرى و کمتر از هفت ساله، چنان که حضرت عیسى بن مریم(ع) نیز چنین بود.»همچنین آن حضرت فرمود: «امام بعد از من پسرم على است. دستور او دستور من و سخنش سخن من است. فرمانبردارى از او فرمانبردارى از من است و امامت پس از او در فرزندش حسن خواهد بود.»
بنابراین پس از شهادت امام جواد(ع) در سال ۲۲۰هـ.ق فرزندش امام هادى(ع) که هنوز بیش از هشت سال نداشت، به امامت رسید و شیعیان به استثناى معدودى، امامت امام هادى(ع) بدون تردید پذرفتند.
سیره ی علمی امام علی النقی (ع)
علم و دانش امام هادى(ع) همانند دیگر ائمه بزرگوار، علم لدنّی بود؛ یعنی مستقیماً از طریق غیب و همچنین از علوم و معارف قرآن و سنّت رسول الله(ص) و پدران بزرگوارش دریافت مینمود. در این زمینه می توان به یکی از آثار ماندگار و ارزشمند امام هادی(ع) یعنی زیارت جامعه کبیره اشاره کرد.
زیارت جامعه کبیره، متقن ترین متن در «امام شناسی» است. این اثر گران سنگ، دارای مضامین بسیار عالی از زبان امام هادی(ع) است که در پاسخ به خواستۀ یکی از ارادتمندان اهل بیت(ع) صادر شده است. صحت صدور و ارزش سندی این زیارت چنان است که علامه مجلسی(ره) مینویسد: « این زیارت، صحیح ترین زیارت ها از جهت سند و فراگیرترین آنها نسبت به ائمه(ع) است و در مقایسه با دیگر زیارتها از فصاحت، بلاغت و منزلت بیشتری برخوردار است.»
علاوه بر زیارت جامعه، سید محسن امین(ره) تألیفاتی برای امام هادی(ع) بر میشمرد:
۱٫ نامه آن حضرت در ردّ معتقدان به جبر و تفویض و اثبات عدل و امر بین الامرین که در تحف العقول آمده است.
۲٫ پاسخهاى آن حضرت به سؤالات یحیى بن اکثم، که آن نیز در تحف العقول نقل شده است.
۳٫گوشهاى از احکام دین، که ابن شهر آشوب در «مناقب» به آن اشاره کرده است.
از دیگر اقدامات علمی امام هادی(ع) به می توان به مسأله تحریف قرآن اشاره کرد. این مسأله از حملاتی بود که شیعیان در برابر دیگر فرق اسلامی با آن مواجه بودند. در برابر این اتّهام، ائمه شیعه همواره اصالت را به قرآن داده و هر روایت مخالف با آن را باطل اعلام داشتهاند.
امام هادی(ع)نیز ضمن رساله مفصلی که ابن شعبه حرّانی از آن حضرت نقل کرده، به شدت بر اصالت قرآن تکیه فرمود و آن را در مقام سنجش روایات و تشخیص صحیح از ناصحیح به عنوان معیاری دقیق اعلام نمود. و به طور رسمی قرآن را به عنوان تنها متنی که همه گروههای اسلامی بدان استناد میکنند، مطرح کرد.
همچنین از مهمترین بحثهایی که در آغاز قرن سوم، دنیای تسنّن را به خود مشغول کرد، جدال بر سر مسأله خلق قرآن بود که خود موجب پیدایش فرقهها و گروههایی در میان آنها شد. شیعیان با راهنمایی ائمه درباره این موضوع سکوت اختیار کردند. امام هادی(ع) در نامهای، به یکی از شیعیان دستور میدهد در این زمینه اظهارنظر نکرده و جانب هیچ یک از دو نظر حدوث یا قدم قرآن را نگیرد.
در راستای فعالیت های علمی امام هادی(ع)، شیخ طوسی(ره)، دانشمند نامدار اسلامی، تعداد شاگردان و اصحاب آن حضرت را در زمینههای مختلف علوم اسلامی، بیش از ۱۸۰ نفر میداند. برخی از شاگردان و یاران ایشان عبارتند از: عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید، ایوب بن نوح، حسن بن راشد و حسن بن علی ناصر.
سیره ی سیاسی امام هادی(ع)
دوران آخرین امامان شیعه(ع) همراه با اختناق شدید از سوى خلفاى عباسى بود. در عین حال در همین دوران، شیعه در سرتاسر بلاد اسلامى گسترده شده بود. رشد کمّى شیعه در این دوران، از فعالیتهاى ضد شیعى که از این دوره بر جاى مانده و همچنین از اقدامات سیاسى و نظامى حاکمان به منظور جلوگیرى از گسترش روزافزون تشیّع به خوبى روشن است.
میان امام هادی(ع) و شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحى دیگر نیز رابطه برقرار بود. سیستمى که ضامن پیدایش و دوام و استحکام این ارتباط بود مسئلۀ وکالت بود. کسانى که به عنوان وکالت از طرف امام رضا(ع) و پس از آن امام جواد و امام هادى(ع) کار ایجاد و تنظیم ارتباط میان امام و شیعیان را بر عهده داشتند علاوه بر جمعآورى خمس و ارسال آن براى امام، در معضلات کلامى و فقهى نیز، نقش سازندهاى داشته و در جا انداختن امامت امام بعدى، موقعیت محورى در منطقه خود داشتند. گاهى افرادى از این وکلا دستخوش انحراف از خط امام شده و مورد تکذیب آن حضرات قرار مىگرفتند. در این شرایط کسان دیگرى جایگزین آنها مىشدند.
به هر روى در زمان امام هادی(ع) نظام وکالت، نقشى اساسى در تثبیت موقعیت سیاسى و فرهنگى شیعه ایفا مىکرد. هدف اصلی این سازمان، جمعآوری خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا و تحویل آن به امام، و نیز پاسخگویی امام به سؤالات و مشکلات فقهی و عقیدتی شیعیان و توجیه سیاسی آنان توسط وکیل امام بود. این سازمان کاربرد مؤثّری در پیشبرد مقاصد امامان(ع) داشت.
وکلاى ائمه(ع) بیشتر به وسیلۀ نامه، آن هم توسط افراد مطمئن با امام در رابطه بودند. بخش عمدهاى از معارف فقهى و کلامى آن بزرگواران، طىّ نامههایى به شیعیانشان مىرسید که به نقل از نامهها در مصادر حدیثى آمده و امروزه در دسترس ما قرار گرفته است.خلاصه این که امام هادی(ع) که در سامرا تحت نظر و کنترل شدیدی قرار گرفته بود، برنامه تعیین کارگزاران و نمایندگان را که پدرش امام جواد(ع) اجرا کرده بود، ادامه داد و نمایندگان و وکلایی در مناطق و شهرهای مختلف منصوب کرد و بدین وسیله یک سازمان ارتباطی هدایت شده و هماهنگ به وجود آورد که هدفهای یاد شده را تأمین میکرد.
امام هادی(ع) و شیعیان ایران
در زمان امام هادی(ع)، قم، مهمترین مرکز تجمّع شیعیان ایران بود و روابط محکمی میان شیعیان این شهر و ائمه(ع) وجود داشت. درست همان اندازه که میان شیعیان کوفه گرایشهای انحرافی و غلوّآمیز رواج داشت، در قم اعتدال و بینش ضد غلوّ حاکم بود. شیعیان این دیار، اصرار فراوانی در این مسأله از خود نشان میدادند.
در کنار قم، دو شهر آوه یا آبه و کاشان نیز تحت تأثیر تعلیمات شیعی قرار داشته و از بینش شیعی مردم قم پیروی میکردند. در پارهای روایات از محمد بن علی کاشانی نام برده شده که در باب توحید از امام هادی(ع) سؤالی کرده است.
شیعیان دیگر شهرهای ایران نیز، چنین رابطهای با امامان(ع) داشتند.ابو مقاتل دیلمی از اصحاب امام هادی(ع) کتابی روایی و کلامی درباره مسأله امامت تألیف کرد دیلم(شرق گیلان کنونی) از اواخر قرن دوم هجری، شیعیان زیادی را در آغوش خود داشت. افزون بر آن، کسانی از مهاجران دیلمی در عراق نیز به مذهب تشیع گرویده بودند.
لقبهای برخی از اصحاب امام هادی(ع) نشاندهنده ایرانی بودن آنها بوده است؛ به عنوان نمونه میتوان از بشر بن بشار نیشابوری، فتح بن یزید جرجانی، احمد بن اسحاق رازی، حسین بن سعید اهوازی، که در شهرهای مختلف ایران میزیستهاند. جرجان و نیشابور به خاطر فعالیتهای شیعیان، به مرور به صورت مراکز نفوذ شیعه در قرن چهارم در آمد.
خلفای عباسی معاصر با امام هادی(ع)
دورۀ امامت حضرت هادی(ع) در زمان چند تن از خلفای عباسی بود که به ترتیب زمان عبارتاند از:
۱٫عتصم، برادر مأمون (۲۱۷ – ۲۲۷)
۲٫واثق، پسر معتصم (۲۲۷ – ۲۳۲)
۳٫توکل، برادر واثق (۲۳۲ – ۲۴۸)
۴٫منتصر، پسر متوکل (۶ ماه)
۵٫مستعین، پسر عموی منتصر (۲۴۸ – ۲۵۲)
۶٫معتز، پسر دیگر متوکل (۲۵۲ – ۲۵۵)
در زمان خلفای قبل از متوکّل، ایشان در مدینه بودند اما بر اثر سخن چینیها و بدگوییهای پی درپی بریحه؛ متوکّل، امام هادی(ع) را از کنار حرم جدّ بزرگوارش رسول خدا(ص) تبعید کرد.
امام هادی(ع) که به دستور متوکّل و به اجبار او وارد سامرّا شد. در هنگام ورود به سامرا، با استقبال مردم مواجه شد و در خانۀ خزیمه بن حازم سکنا داده شد. اما به نقل شیخ مفید، نخستین روزى که امام وارد سامرّا شد، متوکل دستور داد تا او را یک روز در «خان صعالیک» (محل فرود کاروان ها، مسافر خانه) نگاه داشتند و روز بعد به خانهاى که براى اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند.
امام(ع) تا پایان عمر خود- بیش از بیست سال- در این شهر به سر برد. شیخ مفید با اشاره به اقامت اجبارى امام در سامرّا مىنویسد: «آن حضرت به ظاهر مورد احترام خلیفه بود، ولى در باطن به وسیله متوکل دسیسههایى علیه آن حضرت مىشد که هیچ یک از این نقشهها در عمل موفق نبود.»
امام علی النقی(ع) در ماه رجب سال ۲۵۴ هـ.ق در شهر سامرا به وسیله زهری که به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند. بارگاه ایشان که در سامرا به حرم عسکریین مشهور است. در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش طی حملات تروریستی تخریب شد. ستاد عتبات عالیات ایران از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴ش آن را بازسازی کرده است.