آخرین خبر :

یادداشت امروز / انقلاب اسلامی، انقلاب رضوی

ما هرچه داریم از امام رضا(ع) است. خط های نورانی که در تاریخ ایران تحریر می شود به اشارت های حضرت شمس الشموس(ع) است و به جرات می توان گفت انقلاب اسلامی ، هم در مرحله ایجاد و هم در مرحله اثبات، تحت تاثیر فرهنگ رضوی است. مبنای ظلم ستیزی و حق گویی و حق خواهی را از این مکتب نورانی گرفته است. در حوزه فردی، اجتماعی و سیاسی و نحوه مواجهه با قدرت باطل، درس هایی است که به روشنی در کلام امام رضا(ع) ، انسان های فکور را در کلاس، می نشاند.مثلا، در حوزه فردی می خوانیم از محضر حضرت که؛ با مشروب خوار همنشینى و سلام و علیک نکن. خب این درس فردی به درس جمعی و انقلابی هم تبدیل شد چه در زمان طاغوت، به شراب خواری، رسمیت عام دادند. هم مشروب فروشی ها دایر بود و هم کافه ها و بالاتر از آن در جلسات رسمی سران حکومت، سرو مشروب یک سنت بود. کسی که کلام امام (ره) را می شنید، با این سئوال از خود و جامعه مواجه می شد که اگر قرار است با مشروب خوار همنشینی نکنیم و به سلام بر نخیزیم پس اول باید باعث و بانی این حرام کرداری را از زمین برداریم و از سلامت بیندازیم. چه با دوری از یک فرد شراب خوار، بیماری که فراگیر شده است ، درمان نمی شود. پس باید از هم نشینی و سلام خوانی با بستر سازان این حرام الهی، روی برتافت. رویگردانی مردم از بستر سازان که همان حاکمان بودند نتیجه اش می شود انقلاب و انداختن طاغوت حرام کردار. از دیگر سو، این سخن امام رضا(ع) چراغ راه می شود که؛ «زمانى که حاکمان دروغ بگویند ، باران نبارد و چون زمامدار ستم ورزد ، دولت ، خوار گردد …. » و کم دروغ نمی گفتند حاکمان با مردم و کم قرارداد های محرمانه و عزت سوز نوشته نمی شد لذا ضمیر و ذهن مردم ، شاهد باران هایی نبود که اندیشه ها را شکوفا کند. اجازه شکوفایی هم نمی دادند چنانکه می گویند فرمانده نیروی هوایی ارتش شاه وقتی از یک افسر مخترع شنید که فلان قطعه را ما خود می سازیم و نیاز به آمریکایی ها نیست، به تمسخر پرداخت که هواپیمایی که با قطعه شما پرواز کند بالای خانه من که برسد خواهد گفت: تیمسار! فلان قطعه مرا فلان ایرانی ساخته است! بله باران بر زمین می بارید اما بر ضمیر و ذهن نه،لذا آدم ها بارور نمی شدند. ستم طاغوت هم آنقدر فراگیر بود که یک ملت را به حرکت درآورد و نتیجه این شد که نه تنها دولت، خوار شد که مثل کوه برف، آب شد در شعاع روشنگری مکتبی و چشمان به حق بینا شده مردم. این هم سنت خداست و تغییر ناپذیر و این می تواند هشداری باشد برای همه ما که تمام توان خود را برای نگهداشت انقلاب و نظام از دروغ و ریا و ستم، حتی در جزئی ترین شکل آن به کار گیریم. باری، انقلاب، در کلام حضرت شمس الشموس متبلور بود و از این زبان در جان مردمان نشست و شکوفا شد تا با توکل بر خدا ، ترس را به کلمه ای بی معنی تبدیل کنند و در برابر ستمگران بایستند چه وقتی از امام رضا «علیه السلام» از حقیقت توکل سؤال شد. فرمودند : این که جز خدا از کسى نترسى و مردم ما به حقیقت توکل رسیدند و چون بر صراط خدا گام می نهادند ، از هیچ باطلی ، هراس نداشتند و تیر و تیغ و داغ و درفش طاغوتیان را به بازی می گرفتند و آنان را از بازی خارج می کردند. مردم می دیدند و حاکمان انگار چشم های خود را گرفته بودند و رندانه، پیمان ها را می شکستند چنانکه دل مردم را و با حیله گری رفتار می کردند و انگار به گوششان هم نخورده بود این کلام حضرت شمس الشموس(ع) را که، آدمى نمىتواند از گردابهاى گرفتارى با پیمانشکنى رهایى یابد ، و از چنگال عقوبت رهایى ندارد کسى که با حیله به ستمگرى مىپردازدو انقلاب، ترجمه و تجسم این حدیث بود که در زمان ما باز تازه شد و بنای کهنه ستم را برانداخت و پیمان شکنان ستمگر را با پیمان تاریخ و وعده خدا مواجه کرد. مردم به عقلانیت دینی رسیده بودند و پس از باروری این حجت باطنی به تقابل همه بی عقلی ها و حجت شکنی ها برخاستند چه در کلام امام خویش در یافتند ضرورت مراجعه تام و تمام به حضرت عقل را چه در روایات و گزارش ها خواندند که وقتی ابن سکیت به آن حضرت گفت : امروزه حجت بر مردم چیست ؟ در پاسخ فرمودند: همان عقل است که به وسیله آن شناخته مىشود آن که راستگو است از طرف خدا و از او باور مىکند ، و آن که دروغگو است و او را دروغ مىشمارد، ابن سکیت گفت: به خدا این است پاسخ. مردم در تحلیل کلام حضرت شمس الشموس(ع) با درک درست شرایط به تعریف ارتقا یافته رابطه ملت دولت به رابطه امت امامت رسیدند که در کلام راهنمای ایشان چنین تئوریزه می شود: راستى امامت زمام دین و نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است ، امام بنیاد اسلام نامى ( افزون شو ) و فرع برازنده آن است ، بوسیله امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد درست مىشوند و خراج و صدقات فراوان مىگردند و حدود و احکام اجراء مىشوند و مرز و نواحى محفوظ مىماندبله، نهضت اسلامی ما در همه مراحل تحت تاثیر مکتب رضوی است و نگهداشت آن نیز در همین مسیر نورانی میسر است.ان شاء ا… با تاسی به این مکتب و مرام آفتاب نشان بتوانیم امانت انقلاب را برای همیشه حفظ کنیم. این بزرگ ترین تکلیف است برای نسل امروز و فردا که فرداها را در مدار رضوی تعریف کنند تا سرفرازی جاودانه به نام ایران، ثبت شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*