آخرین خبر :

سرمقاله / باد کاشتیم،بایدطوفان دروکنیم…!!!

واقعیت آموزش وپرورش وبه تبع آن خانواده ها ودرشرایط کنونی جامعه که دچارآسیب های فراوانی گردیده دچار چالش  های بزرگی است که نیاز به آسیب شناسی از منظرجامعه شناسی دارد. متاسفانه وباتوجه به هجوم و تغییرات وسیع و غیرقابل کنترل امواج ومیلیونها صفحه دنیای مجازی وعدم آمادگی اجتماعی و روانی جامعه ایرانی، صدمات وضربات مهلک ونابودکننده ای به ساختار و پایلوت خانواده واردگردید. بالارفتن وصعود حیرت انگیز دامنه طلاق درکشوری که این عمل مذموم ترین باوراجتماعی اش بود اینک به شکل تاسف باری قبح آن ریخته شده و طلاق های عاطفی و توافقی تبدیل به روندی معمول و عرفی گردیده است. متاسفانه مسولین فرهنگی نتوانستند درمقابل سونامی امواج وجهان دیجیتال ودنیای مجازی پادزهری مناسب وپیشگیری به موقع وکافی را در دستور کار قرار دهند واز غافله خزنده کوبش فرهنگی عقب ماندند. واقعیت عریان اجتماعی درکشورما نادیده انگاری اتفاقاتی است که موجب تنش وریزش عرف حاکم برجامعه گردید ، همان عرفی که نقش بازدارنده در فروپاشی اخلاقیات اجتماعی داشت ، همان عرفی که اینک فقط پوسته ای ظاهری ازآن باقی مانده است. بسیاری ازمناسبات اجتماعی دچار ریزش و درعین حال محتوای نویی گردیده که نسل میانه وگذشته رادچارسردرگمی وانفعال نموده ونسل جدید را طلایه داران آن. مدرسه و خانواده دو عنصر پویایی و سلامت جامعه ای است که اینک به زهر مهلکی دچار ایست قلبی شده وبرای نجاتش چاره ای نیست جزاحیای آن، شرایط آنقدر ملموس است که امکان رد یا تکذیب از مسئولین سلب گردیده و بیشتر تبدیل به تماشاگر این سونامی گردیده اند تا نظارت و کنترل، البته نه کنترل به مفهومی که تاکنون به عنوان عامل سلبی و نیروی قهریه معنا یافته است، همان کنترلی که باعث گردید از اتفاقات درون اجتماعی غافل ودل به ظاهری خوش کنیم که نماز را بخشنامه ای و عامل کسب نمره نمود و پوشش را اصلی دانست که از اجبارش جامعه درون نسلی امروزی سر برآورد. سن بلوغ درکشورمابه شدت پایین آمده و رفتارهای خطرناک جنسی درحال گسترش است، سن ازدواج بالا رفته و ازدواجهای سپید در حال ازدیاد وزایش است. رشته کار از دست خانواده بیرون شده و مدارس و وزارت آموزش و پرورش نیز کارزیادی برای انجام ندارند، چراکه جامعه نیز فقط نظاره گری در حد خنثی نگری است !!
به تازگی موج تیغ زنی نیز در بین دانش آموزان دبیرستانی نمود پیدا کرده که به دلیل پذیرفته شدن در گروههای مرجع شان ویا فشارهای عصبی دست یا پای خویش رابا زدن تیغ زخمی وخونین می کنند تا اثربرجای مانده اش بشود امتیاز ورودبه گروهها ویا تخلیه فشارهای روانی. اضافه شود به این مقال، روابط دوستی دختران و پسران حتی درسنین ابتدایی و نفوذ موادمخدر ودخانیات درمقاطع گوناگون تحصیلی، مدارس نیازی مبرم به مشاورینی قوی وپرتعداددارند تا با ارتباطی تنگاتنگ با خانواده توان مواجهه دانش آموزان واولیای آنان با مشکلات و پیچیدگی های روابط درون اجتماعی را آموزش دهند. واقعیت این است که دیگرنمی توان بابخشنامه و کلاس های فوق برنامه بی محتوا وبی خاصیت وکمترین بهره وری وتاثیرگذاری  و نصیحت گرایانه اتفاقات پیچیده روابط اجتماعی در دنیایی چنین سردرگم را سامان داد و به انتظار رسیدن به مدینه فاضله نشست. باعزمی عمومی و گفتن واقعیات بدون مصلحت اندیشی و روشن کردن افکار عمومی و چکاندن تلخ روزمره گی به کام جامعه باید آنان را آماده کارزاری نمود سنگین و سخت با سونامی که دارد جامعه را در خود غرق می کند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*