امروز خراسان جنوبی – مریم شهسواری
فرهنگ، در چندین سال اخیر به یکی از مهمترین ابعاد زندگی بشر تبدیل شده است. فرهنگ ملتها به دست خود آن ملت ساخته میشود، توسط همان ملت نیز حفظ میشود و گاهی ممکن است مورد تهاجم دشمن از طریق جنگ نرم واقع شود. فرهنگ دارای ابعاد مختلفی است اما مهمترین قسم آن مربوط به کمیت و کیفیتهاست. منظور از کمیت در فرهنگ این است که به طور مثال رشد آمار کتاب و کتابخوانی که یکی از مصادیق فرهنگی محسوب میشود، چقدر مورد توجه قرار میگیرد و کیفیت اینکه مثلا اگر فیلمی در کشوری ساخته میشود، کیفیت آن فیلم چگونه است یا چطور میتواند بر زندگی افراد تاثیرگذار باشد.
جایگاه فرهنگ برای هر دورهای که انسانها در آن زندگی میکنند دارای اهمیت بسزایی است و به همین دلیل است که کار فرهنگی باید مورد توجه قرار بگیرد. البته این نکته قابل ذکر است که کار فرهنگی، کار بسیار دشوار و پیچیدهای است زیرا دارای ابعاد متفاوتی است. یکی از مهمترین بخشهای فرهنگ، بخش کمیت است. بخش کمیت در میان آحاد مردم جای دارد. یعنی باید ارادههایی را عزم کرد که بتوان توسط آنها کتابخانه، مدارس و مراکز تربیتی و پژوهشی را برای بردن علم و فرهنگ به زندگی شخصی افراد جامعه وارد کرد و گسترش داد. این انتقال علم و فرهنگ باید به تمام اقصی نقاط کشور باشد؛ چه مراکز مهم و پرجمعیت جامعه و چه کلبههای کوچک روستاییان. یکی از مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیر فرهنگ و و جامعهٔ ما شده است این است که تمام امکانات در نقاط پر جمعیت کشور متمرکز میشود. در حالی که این امکانات، وسایلی نیستند که بتوان انحصارا در اختیار افراد خاص جامعه قرار داد. بلکه باید در دسترس تمام افراد قرار بگیرد تا در آینده بتوان بهترین بهره برداری را از آنها به عمل آورد. مردم در طبقات اجتماعی مختلف، با در اختیار داشتن امکانات، سطح فرهنگی، اقتصادیشان هم گسترش پیدا میکند و این خود باعث توسعهٔ کشور میشود و از پیامدهای مهم آن این است که ایران دیگر به عنوان کشور در حال توسعه خطاب نمیشود، بلکه در ردهٔ کشورهای توسعه یافته قرار میگیرد و تمام افراد جامعه میتوانند از نسیم فرهنگی و امکانات فرهنگی بهرهمند شوند. چرا باید گاهی کیفیت تنها مورد توجه باشد؟ مثلا اگر فیلمی ساخته میشود، کیفیتش مهم است اما این مورد هم باید تحلیل شود که در حال حاضر سینمایی وجود داشته باشد تا فیلم در آن به نمایش درآید. ما باید فیلم خوب بسازیم ولی در امتداد همین کار، امکانات کافی هم برای به نمایش گذاشتن آن وجود داشته باشد و کمیت در فقر قرار نگیرد.
برخی از آمارها نشان دهندهٔ کمبود امکانات و بیتوجهی نسبت به تقاضای مردم است که حتی سهم حداقلی هر فرد را در استفاده از کتابخانهها یا مراکز آموزشی، تربیتی، آموزشگاههای هنری و پرورش خلاقیت یا گالریها شامل نمیشود. این مسئله در شهرستانها و مناطق دور از پایتخت نیز بیشتر به چشم میخورد.
در حقیقت، وقتی صحبت از توسعهٔ فرهنگی به میان میآید منظور توسعهٔ کمی فرهنگ است. مانند مراکز فرهنگی، علمی، پرورش خلاقیت، کتابخوانی، مطبوعات و… که اگر به افزایش آن با توجه به نیازهای جامعه دقت شود به دنبال آن، توسعهٔ کیفی را نیز در بر میگیرد. البته توسعهٔ فرهنگی به معنای ارتقا و اعتلای زندگی فرهنگی جامعه است. بنابراین دستیابی به ارزشهای متعادل و متعالی مورد انتظار است. در توسعهٔ فرهنگی حالا در بعد کمی یا کیفی نیز داشتن انسانهای پویا، سرزنده و آگاه با رفتاری متعادل، گره گشای مشکلات خواهد بود. در حال حاضر باید تمرکز بر روی گسترش کمی فرهنگ صورت گیرد.