سرمقاله / شهرها و حلقه مفقوده…!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد – mohammadraeifard@yahoo.com
نقش و تاثیر متولیان حوزه شهری در هویت زایی و ارتباطات بین بخشی اجتماعی در هزاره سوم آنچنان بی بدیل و حیاتی است که انتخاب و بکارگیری شهرداران در بسیاری از کشورهای پیشرفته کم از انتخاب نمایندگان و ریاست جمهوری ندارد.
چرا که صاحبان فکر و اندیشه نیک می دانند که هویت یک شهر و شناسنامه آن و پیشانی پیشرفت و یا عدم توسعه یافتگی آن متاثر از مدیریت پیچیده شهرداری ها و مسئولین اش است.
تاثیر زاویه نگاه شهرداری در خدمات رسانی به مردم با توجه به تنوع مسئولیتهای تعریف شده درون سازمانی اش آنچنان زیاد و گسترده است که در زندگی روزمره مردم تاثیری ماندگار دارد.
شرایط وجودی شهرداری ها از درب منازل شروع و در چرخشی روزانه دوباره به درون منزل ختم می شود، لذا در باز تعریف وظایف آنها، به مرحله ای رسیده اند که شهرداری ها را حلقه اتصال شهر به خانواده دانسته و برای آن نقشی درحد یک دولت محلی قایلند.
نقش فرهنگ محوری و فرهنگ سازی یکی از پایه  ها و شاخص های مهم اش شهرداری ها هستند که در این زمینه نوع فهم از فرهنگ سازی تا چاپ بنر و تابلوهای تبلیغاتی سیاسی تقلیل یافته و این شهرداریها هستند که متاثر از فرهنگ عامه اند تا این که مردم و خانوارهای شهری متاثر از فرهنگ سازی آنها !! فرهنگ سازی امر بسیار پیچیده ایست که نیاز به حضور و وجود متفکرین جامعه شناس و روانشناس اجتماعی در چارت سازمانی شهرداری هاست.
مبلمان شهری نقش بسیار مهم و حیاتی در شادابی و آرامش نگاه وروح مردم دارد، مردمی که خموده و خسته با دیدن چیدمان المانهای شهری و فضاهای سبز زیبا و نگاره گری بر دیوارهای شهر، خستگی روحی و فشار کار را از خود دور کرده و به نشاط درونی برسند.
خدمات موتوریزه و سرعت در حمل و نقل درون شهری با کمترین پرت زمانی، هویت شهری بنا به سنت های حاکم درمناسبات ساخت و ساز ها و هویت اقلیمی از دیگر وظایف شهرداری در طراحی سازه های شهری است.
بازسازی و باز تولید خیابان هایی که متجاوز از ۶ دهه از ساخت آنها می گذرد اما همچنان با بیشترین ترافیک و آلودگی صوتی و آلاینده های تولید شده همچنان و باهمان بار شصت سال پیش بر زمین چسبیده اند!!
مراکز استان ها و شهرهای بزرگ به عنوان الگو و پیشانی هنر شهرسازی، متاسفانه از بسیاری پارامترهای گفته شده چند سال نوری فاصله دارد و در نگاه ظاهر، مردم بیشتر شهرداری را موظف به رفت و روب و پاکبان های آن می شناسند تا الگویی برای هویت بخشی به شهر فرهنگی شان.  مراکز استان ها که اتفاقا داعیه فرهنگی بودن را نیز دارند برای رسیدن به پایلوت اولیه آن نیازمند به مدیرانی علم محور  دارند که توان استفاده از تمامی چهره های علمی، هنرمندان و گروههای مرجعش را داشته باشند تا بدین وسیله مردم خودپای کار آیند و از پیله صرفا پرداخت عوارض و پایان کار و پرداخت جرایم خارج شوند. شهردار نقشی چون پدر خانواری بزرگ به وسعت  یک شهر را دارد که باید آرامش و آسایش را به خانواده اش بی منت تقدیم کند و گرنه این خانوار از هم خواهد پاشید.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*