یکی از دغدغه های جامعه امروز تشویق و ترغیب جوانان به تشکیل خانواده است چرا که با سخت تر شدن ازدواج، انگیزه جوانان هم افت کرده است.
به گزارش خبرنگار کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران؛ گذشت آن زمان که از هر خانه و هر کوی و برزنی صدای طبل و دهل عروسی می آمد و کوچه ها یکی در میان ریسه کشی و چراغانی شده بودند اما امروزه دیگر مانند قبل خبری از کارتهای عروسی نیست و مراسم این چنینی از رونق افتاده اند.
شرایط کاری سخت این روزهای جوانان علاوه بر بالا رفتن هزینه های تامین زندگی، انگیزه آنها را برای تشکیل خانواده و پذیرفتن مسئولیتهای بیشمار زندگی کاهش داده است به گونه ای که دختران در خانه پدر بودن و پسران زندگی مجردی داشتن را بیشتر می پسندند.
این مسئله در حالی است که همواره به ترویج تشکیل خانواده و تشویق جوانان به ازدواج تاکید می شود چرا که آثار کاهش انگیزه و بی رونق شدن این آداب و رسوم کهن، ابتدا خانواده و سپس جامعه را با مشکلات عدیده ای روبه رو می سازد.
اما کدام مسئله باعث شده که این انگیزه کاهش پیدا کند و دیگر جوانان شور و شوقی برای ازدواج نداشته باشند یا به بیان دیگر چرا ازدواجها انقدر سخت شده است؟
معیارهای اصولی حرف اول را میزنند
مژگان نیکنام دکترای روانشناسی داشتن معیار را یکی از موارد اصلی و اساسی برای ازدواج دانست و بیان کرد: وقتی فرد برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک تصمیم می گیرد، باید معیارهایش را انتخاب و اولویت بندی کرده باشد.
وی ادامه داد: در واقع اگر معیارهای ازدواج فرد، بر اساس اصول اصلی انسانی و ساده زیستی تعیین شود بالطبع نه تنها به راحتی برای تشکیل خانواده آماده می شود بلکه زمینه های خوشبختی خود را فراهم می سازد اما هر چه معیارها مادی و اقتصادی تر باشند به تبع آن ازدواج هم سخت تر می شود.
دختران چشم به راه اسب سفید رویاها نباشند
این دکترای روانشناسی اظهار داشت: متاسفانه نگاههای مادی به ازدواج بسیار در جامعه امروزی باب شده و این اولویت بندی های اشتباه، ازدواج جوانان را سخت تر از قبل کرده است. در حقیقت این امر به گونه ای پیشرفت کرده که در حال فرهنگسازی جدید است در حالی که باید با ساماندهی اولیتهای خود جلوی این فرهنگسازی اشتباه را بگیریم.
وی بیان کرد: وقتی چشم پسران به دنبال یافتن دخترانی با جهیزیه کامل و داشتن ثروت پدری باشد یا حتی دختران جز پسران پولدار با خانه و ماشین را در اولویتهای ازدواج قرار ندهند بدون شک انتخاب همسر و ازدواج به سختی صورت می گیرد و اگر هم مواردی ختم به ازدواج شود با بروز کوچکترین مشکلی، احتمال پاچیدن زندگی از هم زیاد است.
نقش غیر قابل انکار جامعه در ازدواج
بعد از اولویت بندی نیازها و گردش نگاهها برای ازدواج از مادی و اقتصادی به ساده زیستی و انسانی، ردپای جامعه را هم در سختی و آسانی ازدواج ها به خوبی می توان دید.
نیکنام با بیان اینکه در کاهش سخت تر شدن ازدواج جوانان، جامعه هم می تواند نقش موثری را ایفا کند، عنوان کرد: جامعه باید یکسری تسهیلاتی را برای ازدواج جوانان در نظر گیرد و زمینه های آن را فراهم کند چرا که این تسهیلات آن هم از سوی جامعه و دولت نقش بی بدیلی را ایفا می کند.
به گفته وی، اولویت بندی صحیح نیاز جوانان و مشخص شدن تسهیلاتی از جانب دولت تا حد زیادی انتخاب ها را راحت و ازدواج هار ا آسان می کند.
انتخاب همسر یا گذر از هفت خوان رستم؟
نیکنام ازدواج را همانند هندوانه در بسته دانست و با اشاره به این اصطلاح قدیمی بیان کرد: هرچند که از گذشته تاکنون چنین اصطلاحاتی در بین مردم رایج بوده اما در گذشته با چند عامل و آیتم ساده جوانان به خانه بخت می رفتند، در صورتی که امروزه وسواس و سختگیری ها بیشتر شده و جوانان انتخابهای خود را از فیلترهای متعددی عبور میدهند و از آنجا که هیچ فردی ایده آل، کامل و بدون نقص نیست، کار جوانان در گزینش همسر سخت می شود.
وی ادامه داد: ما همواره معتقدیم ازدواج و تشکیل خانواده نه به سادگی گذشته و نه به سختی امروز باید صورت گیرد.
هر سنی تحولات خاص خود را می طلبد
نیکنام با اشاره به دوره های تحولات روانی هر فرد از لحاظ روانشناسی عنوان کرد: از ۱۲ تا ۱۸ سالگی یا سن نوجوانی دوران هویت یابی و بلوغ است. از ۲۰ تا حداکثر ۳۵ سالگی دوران صمیمیت است یعنی فرد پس از کسب هویت، تصمیم به ترکیب آن با هویت فرد دیگری دارد و در این دوران سیر تکامل و رشد روان رخ می دهد.
وی دوران آخر را (بعد از سن ۳۵ سالگی) دوران زایش و باروی دانست، افزود: اگر هرکدام از این مراحل تحول روانی از بین رود و به قولی کور شود، فرد با ورود به مرحه و دوران بعدی با مشکل مواجه شده و انگیزه های خود را از دست می دهد.
یکی از مثالهای این عدم تکمیل دوران تحول روانی، بچه دار شدن در سنین بالا است که باعث می شود والدین صبر و حوصله لازم را برای پرورش کودک نداشته باشند.
این نوع زندگی ها جامعه را با معضل روبه رو می کند
این دکترای روانشناسی با تاکید بر اینکه نباید افراد مراحل رشد روانشان را کور کنند، گفت: در ابتدا لازم است که جوانان را به سمت دسته بندی صحیح اولویت ها سوق دهیم و سپس آنها با طی فرآیندهای اصولی و اساسی ازدواج، شرایطی ساده و تشکیل زندگی راحتی را برای خود رقم زنند.
وی ادامه داد: البته در این میان همانطور که پیشتر هم مطرح شد الگوهای تربیتی خانواده و تسهیلات جامعه هم بسیار موثر است و باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد چرا که همگان به خوبی واقفند که افزایش زندگی های مجردی و اشتیاق جوانان به این سمت، معضلات زیادی را برای خانواده ها و درنهایت جامعه به همراه دارد.
نیکنام تاکید کرد: با توجه به اینکه تمامی جوامع به ضررهای زندگی مجردی آگاه هستند و سلامت روانی یک فرد را در گرو ازدواج و تشکیل خانواده می دانند همواره جوانان خود را به این سمت تشویق می کنند.
جلوی ضربه مهلک سختگیری های خود را بگیرید
با نشستن پای صحبت های عروس خانم هایی که یک سال از شروع زندگی شان می گذرد، همه پشیمان هستند که چرا هزینه های میلیونی را برای یک آلبوم، کلیپ و فیلم عروسی شان صرف کرده اند.
نیکنام با اشاره به تاثیر روند رو به رشد تجمل گرایی در جوامع امروزی اظهار داشت: مادی گرایی اولین معضل تجمل گرایی است و این باعث می شود معیارهای افراد سمت و سویی مادی به خود گیرند و به تبع آن دنبال همسری برای رفع این نیازهای خود باشند.
وی ادامه داد: طبعا تجمل گرایی معیارها را سطحی می کند و فرد با اصل قرار دادن پول برای ازدواج، حاضر است با هرفرد ثروتمندی ازدواج کند در صورتی که با ورود به زندگی از انتخاب خود پشیمان می شود و پرداختن به اولویتهای دیگر را مهم تلقی می کند.
به گفته وی، از نگاهی دیگر فرهنگ تجمل گرایی با بالابردن هزینه های ازدواج، شرایط سختی را برای تشکیل خانواده جوانان رقم می زند و به گونه ای آنها را از ازدواج گریزان می کند.
اولین ضربه سختگیری در ازدواج و شکل گیری آن بر مبنای اصول مادی و تجمل گرایی افزایش تجرد است وقتی دختر و پسر ازدواج را سختتر از دوران مجردی تصور کنند از آن گریزان شده و به تبع حاضر نیستند مسئولیتهای سنگین را برعهده گیرند بنابراین باید هم خانواده ها و هم جامعه در راستای تشویق و ترغیب جوانان به ازدواج هرکاری که می توانند انجام دهند وتا حدممکن ازدواج آسان برپایه اصول اساسی را فرهنگسازی کنند.