آخرین خبر :

سرمقاله/فرزندان، حاکمان نوین

امروز خراسان جنوبی – احمد شریعت
بحث و جدل دربارۀ شیوۀ ادارۀ جوامع و نوع حاکمان آن‌ها از دیرباز در میان جوامع رواج داشته است. یکی از تقسیم‌بندی‌های قدیمی که امروزه تا حد زیادی به تاریخ پیوسته، تقسیم جوامع به جوامع مادرسالار و پدرسالار است. با این حال در عصر مدرن زمزمه‌هایی از پدیده‌ای در خانواده‌ها به گوش می‌رسد که این تقسیم‌بندی‌های قدیمی را به ما یادآوری می‌کند: فرزندسالاری. شاید بتوان مهم‌ترین ویژگی عصر مدرن را در تغییر دیدگاه انسان‌ها و به رسمیت شناختن حقوق دیگران برشمرد. انسان‌هایی که تا پیش از آن «رعیت» نامیده شده و جان و مالشان در اختیار «ارباب» بود، در جامعۀ مدرن به شهروندانی دارای حقوق مشخص و حتی دارای حق تعیین رئیس دولت تبدیل شدند. در حال حاضر به رسمیت شناختن حقوق دیگران تا بدانجا پیش رفته که حقوق حیوانات و محیط زیست نیز در کانون توجه جوامع بشری قرار گرفته است.
به همین منوال، در خانواده نیز دیدگاه‌ها تغییر کردند. فرزندان که در جوامع سنتی حقوق چندانی نداشته و کمک به خانواده مهم‌ترین وظیفۀ آنان تلقی می‌شد، حقوق گوناگونی از جمله حق تحصیل و آموزش یافتند. در سال ۱۹۵۹ بیانیۀ حقوق کودک در سازمان ملل متحد رسما منتشر شد تا کودکان بدون هیچ استثنایی دارای حق رشد، تعلیم و تربیت، سلامت و… شوند. از طرف دیگر در این بیانیه کودکان در برابر هر گونه خشونت، استثمار و حتی کار در سنی پایین‌تر از سن قانونی مورد حمایت قرار گرفتند. بدین‌سان موج تغییر نگرش به سرعت به کشورهای گوناگون جهان رسید و حقوق کودکان به رسمیت شناخته شد. با این حال، این تغییرات بزرگ تنها شروعی برای اتفاقات آینده بود. با افزایش هزینه‌های خانوار و کاهش رشد جمعیت، خانواده‌هایی که پیش از این تعداد فرزندان نسبتا زیادی داشتند، جای خود را به خانواده‌هایی با یک یا دو فرزند دادند و بدین ترتیب، فرزندان به کانون توجه والدین تبدیل شدند. توجه به خواسته‌های آنان شکل فزونی به خود گرفت و به تدریج پدیدۀ اجتماعی فرزندسالاری در خانواده‌ها متولد شد.
فرزندسالاری و آثار اجتماعی آن
امروزه والدین تلاش می‌کنند تا خواسته‌های اغلب پرشمار فرزندان خویش را عملی سازند، اما از آثار منفی آن بر فرزندان -چه از نظر اجتماعی و چه از نظر تربیتی- غافل هستند. چنین فرزندانی در حل مسائل دچار مشکل شده، دارای مهارت‌های لازم برای زندگی موفق نیستند و روانشناسان معتقدند چنین فرزندانی به والدین بسیار وابسته خواهند بود.
مطالعۀ صورت گرفته بر روی جوانان دانشجو نشان داده که این افراد از تنهایی احساس ناخوشایندی داشته و دیگران را منبع شادی و لذت خود می‌دانند. از سوی دیگر، طبق بررسی‌های مجله والدین «باتون روگ»، یکی از مشکلات اجتماعی مهم در خانواده‌های فرزندسالار این است که این فرزندان در بزرگسالی در تشخیص مفهوم مرزها و حدود، دچار مشکل شده و این موضوع منجر به بروز آسیب‌هایی مانند ولخرجی، قماربازی، می‌گساری و پرخوری می‌شود. همچنین این افراد در دوران کودکی به اندازه کافی دارای انگیزۀ پیشرفت نبوده‌اند، توانایی حل مسئلۀ پایینی داشته‌اند و در نتیجه در دوران بزرگسالی از زندگی خود نیز رضایت کافی ندارند و احساس شکست می‌کنند.

  ادامه دارد…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*