سرمقاله/اخلاق نبوی و ماجرای قربت و غربت

 امروز خراسان جنوبی – رضا زنگوئی

به آمار مسلمانان که نگاه می کنیم می گوئیم چه فراوانی دارد امت اسلام و چه قربتی دارد رسالت و ولایت از تقرب این همه یاران غریب اما به معنا که تأمل می کنیم، ماجرای ” اکثر الحجیج و اقل الحجیج” جلوی چشم آدم می آید. حق هم داریم  “ق” را ” غین” بخوانیم و قربت را “غربت” وقتی به نام اسلام و سنت سلف موجوداتی مثل داعش، زمین را آلوده می کنند. وقتی به نام دین زندگی، آدم می کشند. این جاست که با هزار تأسف درمی یابیم که پیامبر (ص) نه فقط در آغاز اسلام که عصر حاضر هم غریب است. حتی همین امروز که از ماذنه ها ، اشهد ان محمد رسول ا…، پس از اشهد ان لا اله الا ا… به اذان آواز می شود…
امام صادق(ع) هم در این قربت در کنار جد بزرگوار خویش است. دلیلش را هم از منظر معرفتی یک چیز می توان دانست؛ انکار بندگی! چه امروز حرف از انکار خدا نیست، از انکار بندگی است، از فرعون شدن برخی از ماهاست که نگفته، به رفتار ادعای الوهیت داریم و نگاه مان به دیگران چنان از بالا به پایین است که دیگران را به بندگی و بردگی می نگریم و از یاد برده ایم که قرار بود ما «بندگی» کنیم نه «انکار بندگی»!
اصلاً فلسفه بعثت انبیا و استمرار جریان نبوت در امامت و جاودانگی جریان ولایت برای همین است؛ بندگی باید کرد، نه در حرف – که بسیاری از حرف ها اگر چه به ظاهر شعار توحید می دهد، اما پشت آن انکار بندگی است – بلکه باید در عمل بندگی کرد و روح بندگی باید در همه اعضا و جوارح مان جاری باشد، چنان که در گفتار و رفتار پیامبر اکرم (صلوات ا… علیه)جاری بود و از آن حضرت اسوه ای زندگی ساز ساخت تا حضرت خداوند ما را به پیروی از این سرمشق بخواند که «ولکم فی رسول ا… اسوه حسنه» سرمشقی است که پروردگار برای هر لحظه ما نوشته است تا در هر زمینه و حتی زاویه ای، حضرت ایشان را الگو برگیریم. اسوه حسنه ما، مهربان است، لبخند به چهره دارد، در عین اجرای حدود الهی برای گناهکاران، شخصیت انسانی آنان را محترم می شمارد. راز نگهدار و کریم و بخشنده است، گناه پدر را به حساب پسر نمی نویسند و به خاطر گناه خواهر، برادر را عقاب نمی کند، هیچ کس سراغ ندارد در خطبه نمازی، او زبان به مذمت و تحقیر حتی کافران گشوده باشد. «الاسلام یجب ما قبله» برای این است که کسی مسلمانی را حتی به خاطر گناهان قبل از اسلام مذمت نکند و شخصیت انسانی امروز او را در هم نشکند و حتی در ماجرای شکوهمند فتح مکه نیز همه دشمنان خونی را می بخشد و روز «ملهمه» که برخی شعار می دهند تا انتقام بگیرند را به روز «مرحمه» تبدیل می کند تا از میان همه دشمنان فقط ۱۰ تن مستثنا شوند و باز از خون همان ها هم که در مرحله اول جان به در برده بودند به وساطت دیگران درمی گذرد و… .آری این رفتار پیامبر ماست که او را به اسوه حسنه تبدیل می کند و دقیقاً همین خصلت کریمانه است که «یدخلون فی دین ا… افواجاً» را در پی می آورد و الا اگر مسلمانی آن باشد که برخی از ماها داریم ماجرا چنان خواهد بود که آن “رند” نزد معاویه خواند «یخرجون من دین ا… افواجاً» و زمانی که معاویه گفت: آیه را اشتباه خواندی، پاسخ گفت: آن یدخلون، مال زمان رسول ا… بود اما زمان تو و با رفتار تو آن چه من خواندم درست است.
آری، رفتار بعضی از تریبون داران ما، مخصوصاً در مواجهه با منتقدان و مخالفان گرایش سیاسی خود چنان سخت است و برای کوبیدن آنان چنان به عتاب سخن می گویند که آدم کمتر عطر رفتار و گفتار پیامبر رحمت را از آن استشمام می کند، وقتی به سخن و خطابه می پردازند. گاه حتی از مخالفان و منتقدان هم عبور می کنند و بر دوست هم اندیش خود که امروز، سخنی بر خلاف مذاقشان بر زبان می آورد چنان می خروشند که آدم درمی ماند.  باید آدرس رفتارشان را در منش چه کسی پیدا کند. و گاه “پای بی ادبی” هم به ساحت بزرگان واجب الحرمه انقلاب می گذارند و در این نوع سخن گفتن هم نه حدی نگه می دارند و نه مرزی. نه زبان پاکیزه دارند و نه قلم از دست “ناپاکیزگی” گفتار شان، در امان است.  جالب اینکه برای ناپاکیزه گویی هایی که مرتکب می شوند از عالم و آدم و حتی خدا هم طلبکار می شوند و… بگذریم، اگر همه “قرآن بدین نمط خوانند”، از “رونق مسلمانی” اگر هم نام بماند “نشان “نخواهد ماند. اما مسلمانی می ماند و “رونق” افزا هم می شود چون کسی دین خود را از روی دست برخی تریبون داران نمی نویسد بلکه مسلمان را و انسان را اسوه ای حسنه چونان “رسول ا…(ص) ” است که تا همیشه چراغ روشن راه است. مسلمان را الگو ،صادق آل محمد است که فرداها هم باید در کلاس دیروز او به تلمذ بنشینند و به نگاه نو برخیزند…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*