به گزارش روزنامه ایران، ماجرای این جنایت به روز ۲۸ مرداد سال ۹۲ بازمیگردد که در پی آن مرد ۶۰ ساله و دختر ۸ سالهاش با ضربات چاقو در خانهشان واقع در یکی از خیابانهای دربند به قتل رسیدند. به دنبال اعلام این خبر، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران و تیم تحقیق راهی محل حادثه شده و با جسد خونین مرد ۶۰ ساله و دختر ۸ سالهاش در آشپزخانه طبقه اول ساختمان چهارطبقه روبهرو شدند که با ضربات متعدد چاقو از پا درآمده بودند.
در ادامه تحقیقات، «کتایون»- دختر بزرگ خانواده- به تیم جنایی گفت: «چند سال قبل از همسرم جدا شدم و در طبقه همکف خانه پدرم با فرزندم زندگی میکردم تا اینکه چندی قبل با مرد جوانی به نام سهراب آشنا شدم و به عقد موقتش درآمدم.
روز حادثه سهراب از ساعت ۷ صبح در خانه بود تا اینکه صدای پدرم را در راهپلهها شنید و برای سلام و احوالپرسی به دیدنش رفت. بعد از آن پدرم و خواهر ناتنیام به خانه ما آمدند و از آنجا که وسایل پذیرایی در خانه نبود، چندین بار به طبقه دوم- خانه پدرم- رفتم و وسایل پذیرایی را از همسر پدرم گرفتم.
بعد از خوردن صبحانه، سهراب خانه را ترک کرد و همزمان دو نفر از دوستان پدرم به سراغش آمدند و او هم رفت.
بعد از آن من هم به خانه یکی از دوستانم رفتم اما ساعتی بعد که برگشتم، متوجه شدم پدرم و خواهر ناتنیام در طبقه دوم کشته شدهاند. تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت ادامه داشت که سهراب به عنوان مظنون اصلی چند روزی بازداشت شد اما از آنجا که مدرکی علیه او نبود، آزاد شد.
بررسیها در این خصوص ادامه داشت تا اینکه پرونده قتل پدر و دختر به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران ارجاع شد و بازپرس ایلخانی، رسیدگی به آن را به عهده گرفت. بازپرس جنایی پس از مطالعه پرونده و تحقیقاتی که انجام داد، به ۵ دلیل رسید که نشان میداد سهراب در این جنایت دست دارد.
این در حالی بود که در تحقیقات پلیسی مشخص شده بود سهراب چند سال قبل هم در پرونده قتل یکی از دوستانش به نام اردشیر نیز بازداشت شده اما به خاطر نبود مدارک لازم، با قرار وثیقه آزاد شده بود. نحوه قتل اردشیر با قتل پدر و دختر به یک شکل بود که کارشناسهای پزشکی قانونی هم این موضوع را تأیید کردند.
از سوی دیگر کتایون-دختر بزرگ خانواده- مدعی شده بود که چندین بار برای بردن وسایل پذیرایی به خانه نامادریاش رفته است در حالی که تحقیقات این موضوع را تأیید نمیکرد.
سومین دلیل بازپرس جنایی مربوط به اظهارات متناقض زن و مرد جوان بود. مرد جوان مدعی بود که موقع خارج شدن از خانه تنها بوده و کتایون به خیابان نیامده است. این در حالی است که دو نفر از کسبه اعلام کرده بودند که کتایون و سهراب را با هم و در حال خروج از خانه دیده بودند.
دلیل دیگر، ادعای مظنون اصلی در رابطه با حضور دو مرد غریبه بود. سهراب مدعی بود که هنگام خروج از خانه مقتول به کوچه آمده و با دو مرد ناشناس شروع به صحبت کرده است و اظهار داشته چهره آنها را ندیده است، اما در تحقیقات محلی هیچ کدام از شاهدان حضور چنین افرادی را تأیید نکردند.اما آخرین دلیلی که بازپرس پرونده به استناد آن سهراب را بازداشت کرد، این بود که طبق گفته همسر دوم مرد خانواده، او آخرین بار دخترش را ساعت ۲ بعد از ظهر دیده و اجساد قربانیان نیز ساعت ۴:۴۰ دقیقه همان روز کشف شدهاند.