صنعت ساختمان در آستانه تعطیلی/ تعطیلی صنعت ساختمان بیکارها را به صف کرد/ صنفِ بیکار!کارگرانی که در فصل کار هم بیکارند.


وقتی پای صحبت های جوانی همدانی که تولید کننده محصولات ساختمانی است می نشینیم.  وی با اعتراض به برخورد مسئولان با صنعت ساختمان و رکود عمیق در این بخش می‌گوید: وقتی که ساختمان با رکود مواجه شد سازندگان مسکن نتوانستند سرمایه خودشان را به پول تبدیل کنند، نتیجه چه بود؟ یا ورشکست شدند یا زندانی! وقتی زندانی شدند دیگر پول تولید کنندگانی مثل من هم وصول نشد و نتیجه نیز همین تعطیلی کنونی است. وی با تأکید بر سیاست‌های نادرست مالیاتی در قبال سرمایه‌گذاران می‌گوید: در این بین اداره دارایی هم با مشکلات پیش آمده ما کاری ندارد و همه مطالبات خود را به هر شکلی که بود از ما گرفت! حالا هم کارخانه ما در شهرک صنعتی تبدیل به یک انبار شده است!

آیا در چنین مواردی، بخشش های مالیاتی و یا تقسیط مالیات نمی توانند به کمک کارآفرینان بیاید؟ تا هم مشکل خود  و هم دردی از درد های استان را حل کنند؟

در ادامه این گزارش می خوانیم:

آجر روی آجر می‌گذاری، با کارگر و جوشکار و بنا سر و کله می‌زنی، سرمایه‌ات را خرج می‌کنی، با هزار امید و آرزو. به امید اینکه شاید خانه‌ات را که کوبیده‌ای برایت بشود سرمایه! این جمله را امیر می‌گوید و ادامه می‌دهد: دو سال پیش خانه پدری‌ام را کوبیدم و شروع کردم به ساختن، هرچه سرمایه داشتم گذاشتم وسط تا کار به آخر رسید، آخر که چه عرض کنم، تازه اول مصیبت بود! حاضر شدم واحدها را به قیمتی بفروشم که برایم تمام ‌شده بود، اما باز هم هیچ!

بازار مسکن در همدان در دوره‌ای رونق خوبی داشت، اما به تدریج در یک سیر نزولی قرار گرفت و به مرور زمان به وضعیتی دچار شد که امروز می بینید! رئیس سازمان نظام‌مهندسی ساختمان استان، در اواخر سال ۹۳در گزارشی می نویسد: میزان ساخت و ساز در استان همدان از یک‌میلیون و ۸۰۰ هزار مترمربع در سال ۹۲ به ۵۲۰ هزار مترمربع در سال جاری رسیده است. این در حالی است که  ۳۰ درصد از این ساخت وسازها از سال گذشته به پایان نرسیده و به امسال منتقل شده است.

متن کامل گزارش:

آجر روی آجر می‌گذاری، با کارگر و جوشکار و بنا سر و کله می‌زنی، سرمایه‌ات را خرج می‌کنی، با هزار امید و آرزو. به امید اینکه شاید خانه‌ات را که کوبیده‌ای برایت بشود سرمایه! این جمله را امیر می‌گوید و ادامه می‌دهد: دو سال پیش خانه پدری‌ام را کوبیدم و شروع کردم به ساختن، هرچه سرمایه داشتم گذاشتم وسط تا کار به آخر رسید، آخر که چه عرض کنم، تازه اول مصیبت بود! حاضر شدم واحدها را به قیمتی بفروشم که برایم تمام ‌شده بود، اما باز هم هیچ!

بازار مسکن در همدان در دوره‌ای رونق خوبی داشت، اما به تدریج در یک سیر نزولی قرار گرفت و به مرور زمان به وضعیتی دچار شد که امروز می بینید! رئیس سازمان نظام‌مهندسی ساختمان استان، در اواخر سال ۹۳در گزارشی می نویسد: میزان ساخت و ساز در استان همدان از یک‌میلیون و ۸۰۰ هزار مترمربع در سال ۹۲ به ۵۲۰ هزار مترمربع در سال جاری رسیده است. این در حالی است که  ۳۰ درصد از این ساخت وسازها از سال گذشته به پایان نرسیده و به امسال منتقل شده است.

این سیر نزولی در سال جاری به جایی رسیده که مدیر کل سازمان تأمین اجتماعی استان با استناد به آمار بیمه‌شدگان در پروژه‌های ساخت و ساز می‌گوید: سال گذشته پرونده وصولی ما از ساخت و سازها ۱۲ درصد بود درحالی‌که اکنون به حدود یک درصد رسیده است و ۱۱ درصد باقیمانده باید با بیمه‌شدگان جدید جبران شود. این آمارها به این معنا است که ساخت و ساز در استان همدان تقریباً به صفر رسیده و در حال تعطیلی است!

اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود که بدانیم تشدید رکود و به صفر رسیدن فعالیت در صنعت ساختمان، در یک زنجیره اقتصادی مؤثر بوده و علاوه بر تاثیر بر زندگی کارگر و بنا و کاشی‌کار و گچ کار ؛ زندگی سرمایه‌گذار و صاحبان زمین را نیز، زیر و رو می‌کند؛ علاوه بر اینکه با کاهش ساخت و ساز نیاز به مصالح ساختمانی کاهش یافته و کارخانه های تولید گچ، سیمان، آهن آلات، کاشی و موزاییک و کابل برق و…. را تعطیل می‌کند و این زنجیره به همین شکل ادامه خواهد داشت!

وهاب که در دوره‌ای مدیر یک کارگاه تولید سیم و کابل بوده است، وی درباره اوضاع کاری خود در سال ۹۲ می‌گوید: سه سال پیش کارگاه تولیدی ما ماهانه نزدیک به ۳۰۰ میلیون تومان تولید و فروش داشت و حداقل پنج نفر به صورت مستقیم درآن مشغول به کار بودند. مشتریان اصلی ما هم شرکت‌های ساختمان سازی و بساز و بفروش ها بودند…. این در حالی است که وقتی از او اوضاع فعلی کارخانه را جویا می شوم جوابش فقط یک کلمه است: تعطیل! “همه کارهایمان را تعطیل کرده‌ایم و کارخانه را برای انبار به یک شرکت اجاره داده‌ایم!” وهاب با اشاره به اینکه حدود یک سال و نیم است که کارخانه را تعطیل کرده‌ است، می‌گوید: الآن هم خودم و هم کارگران دیگر بلاتکلیف مانده‌ایم.

مسئله ارتباط بخش تولید با بانک‌ها و سازمان امور مالیاتی یکی دیگر از مشکلات همیشگی صاحبان کارخانه‌ها بوده است. وام‌های با بهره‌های بالا و مصادره کارخانه ها و اموال آنها از طرفی و نظام بی چون چرای مالیاتی که صرفا به دنبال دریافت مالیات است از طرف دیگر بلای جان صنایع شده است.

وقتی پای صحبت های جوانی همدانی که تولید کننده محصولات ساختمانی است می نشینیم.  وی با اعتراض به برخورد مسئولان با صنعت ساختمان و رکود عمیق در این بخش می‌گوید: وقتی که ساختمان با رکود مواجه شد سازندگان مسکن نتوانستند سرمایه خودشان را به پول تبدیل کنند، نتیجه چه بود؟ یا ورشکست شدند یا زندانی! وقتی زندانی شدند دیگر پول تولید کنندگانی مثل من هم وصول نشد و نتیجه نیز همین تعطیلی کنونی است. وی با تأکید بر سیاست‌های نادرست مالیاتی در قبال سرمایه‌گذاران می‌گوید: در این بین اداره دارایی هم با مشکلات پیش آمده ما کاری ندارد و همه مطالبات خود را به هر شکلی که بود از ما گرفت! حالا هم کارخانه ما در شهرک صنعتی تبدیل به یک انبار شده است!

آیا در چنین مواردی، بخشش های مالیاتی و یا تقسیط مالیات نمی توانند به کمک کارآفرینان بیاید؟ تا هم مشکل خود  و هم دردی از درد های استان را حل کنند؟

این سرنوشتی است که نصیب خیلی از شرکت‌ها و کارخانه‌های استان شده است. آن‌گونه که معاون اجرایی سازمان نظام‌مهندسی ساختمان همدان می‌گوید: ۸۰۰ شرکت پیمانکاری و ۴۰۰ انبوه‌ساز در استان همدان حضور دارند. این آمار از شرکت‌ها، یعنی تعداد زیادی از جوانان و نان‌آوران خانه‌های همدانی! البته باید کارخانه‌های تولید محصولات مرتبط به صنعت ساختمان و کارگران آنها را نیز به این آمارها اضافه کنیم. این‌ها همه کسانی هستند که معاون اجرایی سازمان نظام‌مهندسی درباره آن‌ها این‌گونه ادامه می‌دهد: رکود در بخش ساخت و ساز عامل ورشکستگی شرکت‎های پیمانکاری بوده است! متأسفانه رکود مشکلات بسیاری را برای این افراد ایجاد کرده است.

شاید بتوان گفت که آسیب‌پذیرترین قشر در این بین، کارگران و بناهای ساختمانی وکارگران کارخانه های سیمان سازی و مصالح ساختمانی هستند. افرادی که با کار مشقت بار مشغول تأمین روزی خانواده خود هستند و حالا در شرایط فعلی از همان دستمزدهای ناچیز هم محروم مانده‌اند. اوستا رحمان یکی از این افراد است. رحمان که کاشی‌کار ساختمان بوده در مورد شرایط ساخت و ساز در استان همدان می‌گوید: زمانی در همدان کار داشتم و مشغول کاشی‌کاری در ساختمان‌ها بودم اما رفته رفته کارم کم شد. امسال مجبور شدم به تهران مهاجرت کنم در آنجا خانه بگیرم و با یکی از دوستان دنبال کار بروم. رحمان در ادامه با بیان اینکه تابستان هم گذشت اما در تهران هم به نتیجه‌ای نرسیدیم می‌گوید: حالا دوباره به همدان برگشته‌ام و می‌خواهم یک مغازه راه بیاندازم. حرفه‌ای را که سال‌ها یاد گرفته‌ام و از آن درآمد داشتم دیگر به کارم نمی‌آید و باید مغازه‌دار شوم.

همه این شرایط در حالی است که کم نیستند خانواده‌هایی که بعد از سال‌ها زندگی هنوز صاحب خانه نشده‌اند. گویا در این بین حلقه مفقوده‌ای وجود دارد. حلقه‌ای که قرار بوده است این رابطه را مدیریت نماید! حالا نبود مدیریت درست در این صنعت باعث شده است که صنف ساختمان‌سازی بیکار و ورشکسته باشند و در طرف دیگر، مردمی به دنبال خانه و سرپناه!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*