به مناسبت هفته دفاع مقدس شهیدان؛ سند افتخار و شناسنامه هویت ایران

هفته دفاع مقدس همه ساله از ۳۱ شهریور همزمان با سالروز آغاز جنگ تحمیلی از طرف رژیم بعث عراق علیه ایران آغاز می شود. یکم مهر برابر با دومین روز از هفته دفاع مقدس با عنوان «شهیدان، ایثارگران، سربازان و فخرآفرینان» نامگذاری شده است که در آن با تجلیل از شهیدان و ایثارگران دفاع مقدس و مدافعان حرم پرداخته می شود.
هشت سال جنگ تحمیلی فرصتی بی نظیر بود برای جوانانی که با دستانی خالی اما اراده ای استوار به رویارویی با دشمن متجاوز بشتابند و نیروهای بعثی را به عقب نشینی از خاک وطن وادارند و اینک پس از گذشت سال ها از پایان جنگ جوانان این مرزوبوم با تاسی و الگوبرداری از اسطوره های ایثار و شهادت به جنگ اندیشه های الحادی و انحرافی رفتند و در قامت استوار مدافعان حرم، پرچم دار دفاع از حریم ولایت و آرمان های ناب اسلام شدند.
جوانانی که در دفاع از اسلام و برای انجام دادن رسالت خویش مرزهای جغرافیایی را بی معنا و بی اثر می دانند. شهیدان مدافع حرم که با نثار جان خود پیام مبارزه با ظلم را به همه جهان مخابره می کنند.
گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت فرا رسیدن هفته دفاع مقدس به بررسی و محوریابی زندگی نامه و دلنوشته های برخی از شهیدان والامقام هشت سال جنگ تحمیلی اقدام کرده است تا با تجلیل از مقام شامخ این قهرمانان عرصه ایثار به نهادینه شدن فرهنگ شهادت در جامعه کمک کند و با ترسیم اندیشه ها و باورهای این دلاورمردان برای جوانان و آینده سازان این مرزوبوم الگویی شایسته را به تصویر بکشد.

در متن زیر به گوشه ای از زندگی نامه و دلنوشته های برخی از شهدا پرداخته شده است:
**شهید عباس بابایی
عباس بابایی از خلبانان شجاع و تیزپرواز این مرزوبوم بود که در دوران جنگ تحمیلی با عشق به مام وطن به پیکار با دشمن بعثی پرداخت و اینگونه روایتگر ایثار و شجاعت در تاریخ دفاع مقدس شد.
وی در طول سال های دفاع مقدس با ایثار و از خودگذشتگی و ثبت بیش از سه هزار ساعت پرواز بیشتر اوقات خویش را در پرواز های عملیاتی و قرارگاه ها و جبهه های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد و سرانجام در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ برابر با روز عید قربان در حالی که برای شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرای عملیات با یک فروند هواپیمای آموزشی اف ۵ از پایگاه هوایی تبریز وارد آسمان عراق شده بود و پس از پایان ماموریت در آسمان خطوط مرزی، مورد اصابت گلوله های تیربار ضد هوایی دشمن قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح و بدین ترتیب ردای زیبای شهادت برازنده قامت وی شد.
**دل نوشته:
«…خدایا، خدایا، تو را به جان مهدی (عج) تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار. به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت می کشم وصیت نامه بنویسم. حال سخنانم را برای خدا در چند جمله انشاالله خلاصه می کنم. خدایا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده. خدایا، همسر و فرزندانم را به تو می سپارم. خدایا ، در این دنیا چیزی ندارم، هرچه هست از آن توست. پدر و مادر عزیزم، ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم…»
** شهید باقری
غلامحسین افشردی مشهور به حسن باقری از فرماندهان دوره دفاع مقدس بود که به دلیل محبت و صمیمیتی که نسبت به نیروهایش ابراز می داشت، لقب سقای بسیجیان را ازآن خویش کرد.
این سرباز دلاور جنگ با آغاز تجاوز رژیم بعث به مرزهای ایران در مهر ۱۳۵۹ خورشیدی با شماری از همرزمانش به جبهه های جنوب رفت و در بدو ورود به اهواز به راه اندازی واحد اطلاعات و عملیات رزمی برای دستیابی به اطلاعات دقیق از موقعیت دشمن اقدام کرد. توان، هوش و استعداد بی نظیر او در تحلیل اطلاعات دشمن سبب می شد تا در بیشتر مواقع، تحرکات احتمالی دشمن را پیش بینی کند و با استفاده از تجربه هایی که در زمینه خبرنگاری داشت به جمع آوری اطلاعات و نقشه های عملیاتی در جبهه های ایران پرداخت و این سندها را به گزارش های سازمان یافته تبدیل کرد. بایگانی اسناد جنگ، ترجمه اسناد و بخش شنود بی سیم های دشمن، از اقدام های بسیار موثر باقری بود.
این شهید والامقام با طرح ریزی و اجرای موفقیت آمیز عملیات محرم در قرارگاه کربلا به عنوان جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه منصوب شد و سرانجام در نهم بهمن ۱۳۶۱ هجری خورشیدی و در ۲۷ سالگی هنگامی که در منطقه فکه در حال شناسایی منطقه دشمن و آماده سازی عملیات والفجر مقدماتی بود در سنگر دیده بانی مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و به آرزوی دیرین خود شهادت نایل آمد.
**دل نوشته:
«…فعلاً انقلاب ما همچون تیر زهرآگینی برای تمام مستکبران در آمده است و یاوری برای همه مستضعفین جهان … ما با هیچ دولت و کشوری شوخی نداریم و با تمام مستکبرین جهان سرجنگ داریم و در رابطه با این هدف، جنگ با صدام یزید فقط مقدمه است… در این موقعیت زمانی و مکانی، جنگ ما جنگ کفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت، خیانت به پیامبر اکرم ( ص ) و امام زمان ( عج ) و پشت پازدن به خون شهداست. ملت ما باید خودش را آماده هر گونه فداکاری بکند… در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پاافتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام را با خلوص نیت پیدا کنیم…»
**شهید محمودکاوه
محمود کاوه از فرماندهان شجاع دفاع مقدس بود که با شروع جنگ تحمیلی به همراه شماری از همرزمانش راهی جبهه های نبرد در جنوب کشور شد و با تشکیل تیپ ویژه شهدا از هیچ کوششی برای آموزش، سازماندهی و آماده سازی نیروهایش دریغ نورزید و به عنوان فرمانده عملیات این تیپ انتخاب و در زمان خدمت وی در این مسوولیت، بسیاری از منطقه های اشغال شده از وجود دشمن پاکسازی شد. او در این مسوولیت در عملیات های والفجر ۴، بدر، قادر و والفجر ۹ با دشمن متجاوز جنگید که هر کدام از این عملیات ها نشانی از دلاوری ها و حماسه آفرینی های شهید کاوه و یارانش را در خود ثبت کرده است.
سرانجام ردای زیبای شهادت در ۱۰ شهریور ١٣۶۵ خورشیدی و در جریان عملیات کربلای ٢ برازنده قامت استوار این فرمانده دلاور سپاه اسلام شد.
**دل نوشته:
«…دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه ای را که علیه انقلاب طرح ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچ گاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود…»
**شهید محمد ابراهیم همت
محمد ابراهیم همت از فرماندهان و رزمندگان دلاور جنگ تحمیلی محسوب می شود؛ سردار دلیر خیبر که در جزیره مجنون حماسه هایی جاوید آفرید و نام خویش را در تاریخ دفاع مقدس ماندگار کرد. این رزمنده شجاع سپاه اسلام در جریان تجاوز نیروهای متجاوز به مرزهای ایران به طرف جبهه های جنگ شتافت و به همراه احمد متوسلیان به تشکیل تیپ محمد رسول الله(ص) در منطقه جنوب اقدام کرد.
شهید همت و همرزمانش محاصره جاده شلمچه و خرمشهر را در عملیات بیت المقدس شکستند و به دلیل شایستگی هایش به عنوان فرمانده تیپ محمد رسول الله(ص) برگزیده شد و در عملیات رمضان در شرق بصره، عملیات مسلم بن عقیل و محرم به عنوان فرمانده قرارگاه ظفر حضور داشت.
در «والفجر مقدماتی» مسوولیت سپاه ۱۱ قدر را که شامل«لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول الله (ص)، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر پنجم نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع)» بود، بر عهده گرفت و سرانجام در عملیات خیبر در جزیره مجنون، در ۱۷ اسفند ۱۳۶۲، دعوت حق را لبیک گفت و به مقام شهادت رسید.
**دل نوشته:
«…هر شب ستاره ای را به زمین می کشند و باز این آسمان غم زده غرق ستاره است، مادر جان می دانی تو را بسیاردوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت. مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسان ها را به تباهی می کشد و حکومت های طاغوت مکمل های این جهل اند و شاید قرن ها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زاییده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است… از طرف من به جوانان بگویید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود نه شرقی – نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی … ای کاش ملت های تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می مالیدند.
**شهید علی اکبر شیرودی
علی اکبر شیرودی از خلبانان شجاع و دلاور هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی بود که با ثبت بالاترین ساعت پرواز در طول جنگ تحمیلی از نام آوران این عرصه لقب گرفت.
همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ خورشیدی در جریان یکی از ماموریت های خود با سرپیچی از فرمان بنی صدر مبنی بر تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه به همراه دو خلبان همفکر خود با ۱۲ ساعت پرواز بی نهایت حساس و خطرناک به عنوان تنها موشک انداز، به قلب دشمن حمله کرد و موفق شد تا جنگ افزارهای دشمن را در هم بکوبد و خسارت های سنگینی را بر رژیم بعث وارد ساخت.
صاحب نظران جنگ های هوایی شیرودی را «نامدارترین خلبان جهان» نامیده اند. وی هنگام هجوم به دشمن با بالگرد به صورت مایل شیرجه می رفت و دشمن را زیر رگبار گلوله می گرفت و مثل جت جنگنده فانتوم مانور می داد. وی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را دارا است و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد برخورد گلوله به بالگردش اما باز سرسختانه می جنگید و با روحیه ای پایدار و استوار در میدان نبرد حضوری فعال داشت.
سرانجام این امیر سرافراز سپاه اسلام در هشتم اردیبهشت ۱۳۶۰ خورشیدی به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت نایل آمد و در منطقه بلندی های بازی دراز به رویارویی با لشکر زرهی عراق که برای بازپس گیری این منطقه به طرف سرپل ذهاب روانه شده بودند، پرواز کرد و با انهدام چند تانک و جنگنده از پشت مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و این گونه حماسه بی بدیل دیگری در دفتر تاریخ دفاع مقدس ثبت شد.
**دل نوشته:
«…وقتی که پرواز می کنم حالتی دارم همانند یک نفرعاشق که به طرف معشوق خود می رود. هر لحظه فکر می کنم که به معشوق خودم نزدیک تر می شوم و به آن آرزوی قلبی که دارم می رسم ولی وقتی برمی گردم هرچند که پروازم موفقیت آمیزبوده باشد باز مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز آنطوریکه باید خالص نشدم تا مورد قبول دعوت خدا قرار بگیرم…»