ترویج نگاه غربی به زنان در کشور با اجرای برنامه ششم توسعه
ماده ۳۱ برنامه ششم توسعه با آوردن عبارت عدالت جنسیتی بحث های فراوانی را برانگیخته است. عملکرد معاونت امور زنان دولت نشان می دهد که دولتیان بیشتر به دنبال تحقق برابری جنسیتی هستند تا عدالت جنسیتی و گویا آوردن این عبارت تنها برای حفظ ظاهر و بستن دهان منتقدین است. کبری خزعلی در خصوص ماده ۳۱ و برابری جنسیتی با ما به گفت و گو نشسته است. در بخش هایی از این مصاحبه می خوانیم:
«ماده ۳۱ قرار بود که به بحث زن و خانواده بپردازد اما در عمل، این ماده ابتدا بر اساس قانون اساسی اصل ۱۰، ۲۰ و ۲۱ و سیاست های کلان و سند چشم انداز و سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری در دو خط به این سیاست ها اشاره کرده است و بلافاصله وارد برنامه آینده که نامش را “توسعه پایدار متوازن و عدالت جنسیتی” گذاشته، شده است که به نظر من ربطی به این سیاست های کلان نظام و مسائلی که در برنامه ششم آمده وجود ندارد. بر اساس کلی گویی برنامه ششم، کار بسیار وسیعی در این برنامه خواسته شده اما زمانی که این جمله ها در برنامه ششم توسعه تمام شده بدون هیچگونه ارتباطی با جمله بعدی، توسعه توازن پایدار مطرح شده است و به دنبال آن هم عدالت جنسیتی آمده است که همین عدالت جنسیتی به دو صورت تعریف می شود و باید مشخص شود با توجه به مجریان شهرها و روستاها که مقرر شده استانها مطابق با نیازهای خود یک برنامه ای را مشخص کنند و هر استانی ممکن است از عدالت جنسیتی یک موضوع را برداشت کند.»
«آن چه در ماده ۳۱ برنامه ششم آمده می تواند عدالت جنسیتی را محقق کند؟ خداوند حکیم با توجه به تفاوتها برای ما تقسیم نقش و وظایف قرار داده و همه انبیاء الهی هم بر این امر مقدس تاکید داشته اند و ما هم باید این تفاوت ها را حفظ کنیم چنانچه غیر از این باشد یعنی همه بار مسئولیت ها به دوش زن باشد یا بالعکس که در این صورت به خانواده و فرزندان ظلم میشود که در دنیای امروز این مساله تجربه می شود. آنچه ما مدعی هستیم این است که به زن به دلیل داشتن نقشی خطیر یعنی مادری، باید به او و نقشش احترام گذاشته شود و برای حضور اجتماعی و تحصیل باید امکانات در نظر گرفته شود و فشار و کار اجتماعی به دوش زن نباید اجباری باشد بلکه با لطف و فضل خود در عرصه کار حضور داشته باشد، بنابراین با این قوانین و برنامهریزیهایی که قرار است از الگوهای غرب گرفته شود یعنی هر کاری که از عهده مرد بر می آید باید از عهده زن هم بر بیاید، مشکلاتی اساسی را در جامعه شاهد خواهیم بود.»
اعظم سادات هراتی
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کرد
ترویج نگاه غربی به زنان در کشور با اجرای برنامه ششم توسعه
به گزارش خبرنگار مرکز محتوای مطبوعات، برنامه ششم توسعه از ۳۵ ماده خود، تنها یک ماده را به موضوع زنان اختصاص داده که آن یک ماده هم تنها در خصوص موضوع حمایت از زنان در دستگاه ها و ادارات صحبت می کند که همان هم به صورت غیرشفاف مطرح شده است. اساس نگاه برنامه ششم زنان، نگاهی فرد محور و منهای خانواده و وظایف اصلی زن است. نگاهی که می توان گفت بیشتر به نسخه های تاریخ مصرف گذشته غربی نزدیک تر است تا مبانی ناب اسلامیو سیاست های ابلاغی رهبر معظم انقلاب. در همین رابطه گفتگویی با کبری خزعلی رئیس سابق شورای فرهنگی و اجتماعی زنان داشته ایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
*اشکالات فنی برنامه ششم توسعه را در چه می بینید؟
برنامه ششم توسعه باید به صورت لایحه به مجلس می رفت در حال حاضر آن لایحه به صورت احکامی است که در مجلس مطرح هستند، برنامه ششم هنوز ابهاماتش آنطور که باید برطرف نشده و هنگامی که برنامه ها به اسناد پشتیبان برسند میتوان گفت که چه اقدامات اجرایی برای برنامه ششم خواهیم داشت.
*ماده ۳۱ این برنامه پنج ساله با چه ابهاماتی روبرو است؟
ماده ۳۱ قرار بود که به بحث زن و خانواده بپردازد اما در عمل، این ماده ابتدا بر اساس قانون اساسی اصل ۱۰، ۲۰ و ۲۱ و سیاست های کلان و سند چشم انداز و سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری در دو خط به این سیاست ها اشاره کرده است و بلافاصله وارد برنامه آینده که نامش را “توسعه پایدار متوازن و عدالت جنسیتی” گذاشته، شده است که به نظر من ربطی به این سیاست های کلان نظام و مسائلی که در برنامه ششم آمده وجود ندارد.
بر اساس کلی گویی برنامه ششم، کار بسیار وسیعی در این برنامه خواسته شده اما زمانی که این جمله ها در برنامه ششم توسعه تمام شده بدون هیچگونه ارتباطی با جمله بعدی، توسعه توازن پایدار مطرح شده است و به دنبال آن هم عدالت جنسیتی آمده است که همین عدالت جنسیتی به دو صورت تعریف می شود و باید مشخص شود با توجه به مجریان شهرها و روستاها که مقرر شده استانها مطابق با نیازهای خود یک برنامه ای را مشخص کنند و هر استانی ممکن است از عدالت جنسیتی یک موضوع را برداشت کند.
*عدالت جنسیتی که در برنامه عنوان شده است، چه هدفی را دنبال میکند؟
عدالت جنسیتی گاهی به معنایی است که از دیدگاه اسلام مطرح می شود و گاهی نیز به معنی تساوی از همان دیدگاه غرب و سکولاریسم است و همان معاهداتی که در کنوانسیون ها مطرح میشود که زن را مشابه مرد نشان میدهند و ارزش زن را در مشابهت با مرد ارزیابی میکنند.
اما در نگاه اسلام، انسانها چه زن و چه مرد، از اصل ثابتی به نام لفظ واحده که همان روح الهی است ارزیابی می شوند و فرقی بین آنها وجود ندارد. اما در عرصه ایفای نقش یک تقسیم کاری برای آنها در نظر گرفته شده همچنین تفاوت های حکیمانه ای وجود دارد که باید آنها را مد نظر قرار داد. تعریف عدالت در بیان حضرت علی(ع) قرار دادن هر کس در جایگاه خودش است، بنابراین کسی که دارای جایگاهی است که نقش تربیتی بیشتری دارد باید امکانات تربیتی در اختیارش قرار بگیرد و به تناسب استعدادها و نقش آفرینی ها و همچنین توانایی ها باید تفاوت هایی وجود داشته باشد.
*آن چه در ماده ۳۱ برنامه ششم آمده می تواند عدالت جنسیتی را محقق کند؟
خداوند حکیم با توجه به تفاوتها برای ما تقسیم نقش و وظایف قرار داده و همه انبیاء الهی هم بر این امر مقدس تاکید داشته اند و ما هم باید این تفاوت ها را حفظ کنیم چنانچه غیر از این باشد یعنی همه بار مسئولیت ها به دوش زن باشد یا بالعکس که در این صورت به خانواده و فرزندان ظلم میشود که در دنیای امروز این مساله تجربه می شود.
آنچه ما مدعی هستیم این است که به زن به دلیل داشتن نقشی خطیر یعنی مادری، باید به او و نقشش احترام گذاشته شود و برای حضور اجتماعی و تحصیل باید امکانات در نظر گرفته شود و فشار و کار اجتماعی به دوش زن نباید اجباری باشد بلکه با لطف و فضل خود در عرصه کار حضور داشته باشد، بنابراین با این قوانین و برنامهریزیهایی که قرار است از الگوهای غرب گرفته شود یعنی هر کاری که از عهده مرد بر می آید باید از عهده زن هم بر بیاید، مشکلاتی اساسی را در جامعه شاهد خواهیم بود.
ما، هم موافق عدالت جنسیتی هستیم هم موافق تساوی جنسیتی از جمیع جهات منهای تفاوت هایی که خدای حکیم در خلقت و فطرت بشر قرار داده است. یعنی حرف بسیار زیبای شهید مطهری که فرموده اند “تساوی آری اما تشابه نه”
باید برنامهریزیهای دولت، متفاوت و متناسب با شان هر یک از عناصر خانواده و جامعه باشد.
در این موضوع مقام معظم رهبری علاوه بر سیاست های ابلاغی که برای هر برنامه داشتند و برای برنامه ششم هم ارائه دادند، سیاست های ابلاغی برای خانواده هم در روزهای اخیر ابلاغ کردند که بسیار دقیق به ۵ محور اساسی اشاره کرده اند و جامعه را خانواده محور خواستند، یعنی با همان نگاه به قانون اساسی که خانواده واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه است، کانون رشد و تعالی انسان هاست همچنین سلامت، بالندگی و اقتدار و اعتلای معنوی کشور و نظام از خانواده بر می خیزد
بنابراین همه نظام باید در خدمت خانواده باشد و خانواده پایگاه اصلی و اساس جامعه شود. سیاست های ابلاغی خانواده می تواند برنامه ششم را دربه تجولات مثبتی برساند.
با خصوصی سازی در امر آموزش هیچ توفیقی حاصل نشد/ تصویب برنامه ششم هزینه های خانوار را افزایش می دهد
اینکه مدارس دولتی نماد عدم ارایه خدمات و بخش خصوصی نماد ارایه خدمات آموزشی شود به این معنی است که هرکسی پول دارد خدمات بهتر و مطلوب تری دریافت کرده و خانواده های کم بضاعت نتوانند از حداقل امکانات مورد نیاز استفاده کنند که خود این موضوع موجب می شود بخشی از جامعه به واسطه نداشتن پول و بضاعت کافی از ادامه تحصیل محروم شوند.
جملات بالا بخشی از گفتگو با محمد صالح جوکار نماینده سابق مجلس درباره مفاد برنامه ششم توسعه است. جوکار در دیگری از صحبت های خود درباره لزوم توجه دولت به سیاست های اقتصاد مقاومتی می گوید: متأسفانه از آنجا که این لایحه حالا به هر دلیلی در صحن مجلس مطرح نشد. مجددا با تغییر اعضا ونمایندگان مجلس ما شاهد بودیم که همان لایحه قبلی به مجلس ارایه شد که قطعا مشکلات جدی در زمینه بحث حمایت از اقتصاد مقاومتی دارد که باید ، قبل از تصویب آن از سوی مجلس حل و فصل شود.
در بخش دیگری از این گفتگو می خوانیم:
گسترش این مدارس در بخش مسائل تربیتی و فرهنگ چه تاثیری داشته است؟
در راستای رشد و تعالی هم ما چیزی را مشاهده نمی کنیم، اگر فضا به سمت خصوصی سازی مدارس برود قطعا در آینده ما بین وزارت دولتی و وزارت خصوصی تفاوت هایی را شاهد خواهیم بود. اینکه مدارس دولتی نماد عدم ارایه خدمات صحیح و درست و بخش خصوصی نماد ارایه خدمات شود به این معنی است که هرکس پول دارد خدمات بهتر و مطلوب تری دریافت کرده و خانواده های کم بضاعت نتوانند از حداقل امکانات مورد نیاز استفاده کنند که خود این موضوع موجب می شود بخشی از جامعه به واسطه نداشتن پول و بضاعت کافی از ادامه تحصیل محروم شوند یا استعدادهای فرزندان این گونه خانواده ها هرگز شکوفا نشود که خود این موضوع نوعی تضییع حقوق شهروندان محسوب می شود.
اینکه مدارس دولتی نماد عدم ارایه خدمات و بخش خصوصی نماد ارایه خدمات آموزشی شود به این معنی است که هرکسی پول دارد خدمات بهتر و مطلوب تری دریافت کرده و خانواده های کم بضاعت نتوانند از حداقل امکانات مورد نیاز استفاده کنند که خود این موضوع موجب می شود بخشی از جامعه به واسطه نداشتن پول و بضاعت کافی از ادامه تحصیل محروم شوند.
جملات بالا بخشی از گفتگو با محمد صالح جوکار نماینده سابق مجلس درباره مفاد برنامه ششم توسعه است. جوکار در دیگری از صحبت های خود درباره لزوم توجه دولت به سیاست های اقتصاد مقاومتی می گوید: متأسفانه از آنجا که این لایحه حالا به هر دلیلی در صحن مجلس مطرح نشد. مجددا با تغییر اعضا ونمایندگان مجلس ما شاهد بودیم که همان لایحه قبلی به مجلس ارایه شد که قطعا مشکلات جدی در زمینه بحث حمایت از اقتصاد مقاومتی دارد که باید ، قبل از تصویب آن از سوی مجلس حل و فصل شود.
جناب جوکار! در ماده ۱۷ برنامه ششم توسعه آمده است: وزارت آموزش و پرورش مجاز است در جهت ارتقاء کیفیت، عدالت آموزشی و بهره وری نسبت به خرید خدمات از بخش خصوصی و تعاون اقدام نماید. و ارائه خدمات آموزشی در این گونه مدارس با استفاده از نیروی انسانی، تجهیزات و امکانات بخش خصوصی و تعاونی صورت گیرد. آیا این موارد باعث افزایش هزینه های تحصیلی نبوده و به نوعی باعث خصوصی سازی و عدم تمایل افراد به تحصیل نمی شود؟
آنچه به صراحت در قانون اساسی ما بر روی آن تاکید شده است موضوع آموزش رایگان برای آحاد مردم ایران است، اما به هر حال بحث مدارس غیرانتفاعی مقوله ای بود که در سال های گذشته مجوزهای لازم را اخذ کرده و تبدیل به یک موضوعی قانونی شده که بخش خصوصی نیز در این زمینه ورود کرده و در راستای تعلیم و تربیت دانش آموزان اقداماتی را انجام داده و برنامه ریزی هایی در این زمینه دارد. ضمن اینکه وزارت آموزش و پرورش طرح جدیدی را تحت عنوان نظارت حمایتی مطرح کرده که مدارس طبق آن به صورت تعاونی یا به بخش خصوصی واگذار می شود.
البته این اقدامات اگر در راستای ارتقاء سطح تعلیم و تربیت در کشور باشد مناسبت دارد اما ما در حال حاضر هیچ نشانه ای دال بر این موضوع و اینکه تفاوتی در امر آموزش و تربیت ایجاد شود مشاهده نمی کنیم. ضمن اینکه در طول این سال ها به هیچ یک از اهداف و شاخص هایی که در نظر گرفته شده است دست پیدا نکردیم و تنها اتفاق رخ داده در این سال ها این بود که فقط مردم باید هزینه بیشتری در زمینه آموزش فرزندانشان متحمل شوند که چاره ای هم چاره ای هم ندارند، لذا با افزایش مدارس پولی یک طرح اجباری برای خانواده ها و یک هزینه اضافی در سبد خانوار ایجاد شد.
گسترش این مدارس در بخش مسائل تربیتی و فرهنگ چه تاثیری داشته است؟
در راستای رشد و تعالی هم ما چیزی را مشاهده نمی کنیم، اگر فضا به سمت خصوصی سازی مدارس برود قطعا در آینده ما بین وزارت دولتی و وزارت خصوصی تفاوت هایی را شاهد خواهیم بود. اینکه مدارس دولتی نماد عدم ارایه خدمات صحیح و درست و بخش خصوصی نماد ارایه خدمات شود به این معنی است که هرکس پول دارد خدمات بهتر و مطلوب تری دریافت کرده و خانواده های کم بضاعت نتوانند از حداقل امکانات مورد نیاز استفاده کنند که خود این موضوع موجب می شود بخشی از جامعه به واسطه نداشتن پول و بضاعت کافی از ادامه تحصیل محروم شوند یا استعدادهای فرزندان این گونه خانواده ها هرگز شکوفا نشود که خود این موضوع نوعی تضییع حقوق شهروندان محسوب می شود.
*به نظرتان لایحه برنامه ششم چه تناقض های مشخصی با سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی دارد؟
آنچه مشخص است، این است که لایحه برنامه ششم که دولت در ابتدا آن را برای بررسی به مجلس نهم ارائه داد. مواد این لایحه از سوی کمیسیون های تخصصی مجلس مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته و اصلاحات لازم روی آن انجام شد. ولی متأسفانه از آنجا که این لایحه حالا به هر دلیلی در صحن مجلس مطرح نشد. مجددا با تغییر اعضا ونمایندگان مجلس ما شاهد بودیم که همان لایحه قبلی به مجلس ارایه شد که قطعا مشکلات جدی در زمینه بحث حمایت از اقتصاد مقاومتی دارد که باید ، قبل از تصویب آن از سوی مجلس حل و فصل شود.
*جنابعالی برنامه فعلی را قابل اجرا می دانید و فکر می کنید با چند درصد تغییر به تصویب نمایندگان مجلس دهم برسد؟
به هر حال نمایندگان عزیز باید به این نکته ها توجه داشته باشند و نظرات آحاد جامعه را در نظر گرفته و بعد از آن مفاد این برنامه را تصویب کنند، لذا من هم امیدوارم نمایندگان توجه لازم را به این نکته ها داشته باشند. در هر صورت ما نباید در کشور و میان مردم تبعیض آموزشی قایل باشیم. یعنی باید کاری کنیم که همه آحاد مردم بتوانند از آموزش هایی یکسان، با بهره گیری از وسایل کمک آموزشی و بهترین معلمان استفاده لازم را ببرند.
در انتها اگر نکته ای دارید بفرمایید؟
امیدوارم وقتی مواد مختلف این لایحه برای بررسی بیشتر به کمیسیون های تخصصی یا کمیسیون تلفیق می رود. تمام این موارد از سوی نمایندگان محترم لحاظ شده و مورد بررسی قرار گیرد.
برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده در برنامه ششم گنجانده شود/نمایندگان زن مجلس غفلت دولت را جبران کنند
هنوز بسیاری از بندهای ماده ۲۳۰ برنامه پنجم توسعه که در خصوص زنان و خانواده است با گذشت سه سال از عمر دولت به مرحله اجرا نرسیده و مواد برنامه ششم هم نشان می دهد که دولت قصدی برای انتقال بندهای اجرا نشده برنامه پنجم به برنامه ششم ندارد. در همین زمینه با لاله افتخاری عضو هیئت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس نهم به گفت و گو نشسته ایم. در بخش هایی از این مطلب می خوانیم:
«این نماینده مجلس نهم با تأکید براینکه باید در برنامه ششم توسعه مصوبات برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده دیده میشد، ادامه میدهد: در این لایحه باید اصلاح برخی از قوانین مورد نیاز در حوزه خانواده صورت میگرفت و موانع موجود بر سر راه زنان و مادران و مسائلی در خصوص تحکیم بنیان خانواده باید در این لایحه گنجانده میشد ولی مورد غفلت قرار گرفت…..افتخاری تأکید میکند: البته دولت گذشته در جهت اجرای ماده ۲۳۰ قانون برنامه پنجم توسعه اقداماتی انجام داد و راهبردهایی را برای اجرای آن استخراج کرد؛ اما ما نتیجهای از اجرای آن مشاهده نکردیم….وی میگوید: اجرای ماده ۲۳۰ قانون برنامه پنجم توسعه برعهده دولت یازدهم بود. هم اکنون ۳ سال و نیم از عمر دولت میگذرد و ما انتظار داریم آنها گزارش جامعی در مورد بند بند برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده ارائه دهند.»
«این نماینده مجلس نهم عنوان میکند: در لایحه برنامه ششم توسعه، دولت مواردی در خصوص زنان و خانواده و بیمه آنها تدوین نکرده بود؛ لذا ما در مجلس نهم پیشنهاداتی در این خصوص ارائه دادیم اما برنامه ششم به عمر مجلس نهم قد نداد لکن انتظار میرفت حداقل پیشنهادات ما در مورد تقویت بنیه علمی و مهارتی زنان و رفع مشکلات آنها و تحقق ماده ۲۳۰ برنامه پنجم توسعه در لایحه برنامه ششم گنجانده میشد.»
افتخاری در گفتگو با مرکز تأمین محتوای مطبوعات:
برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده در برنامه ششم گنجانده شود/نمایندگان زن مجلس غفلت دولت را جبران کنند
نماینده مجلس نهم شورای اسلامی با بیان اینکه باید برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده در برنامه ششم گنجانده شود، میگوید: نمایندگان زن مجلس غفلت دولت را در این خصوص جبران کنند.
لاله افتخاری عضو هیئت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس نهم در گفت وگو با خبرنگار مرکز تأمین و تحلیل محتوای مطبوعات با اشاره به لایحه احکام برنامه ششم توسعه در خصوص زنان و خانواده میگوید: ما در برنامه پنجم توسعه مادهای تحت عنوان “برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده” گنجانده بودیم و برای تصویب این ماده تلاشهای زیادی کردیم؛ دولت دهم نیز تا حدود زیادی مقدمات اجرای این ماده را فراهم کرد؛ اما بعد از آن شاهد اقدام چندانی نبودیم.
وی در خصوص علت عدم توجه معاونت امور زنان به اجرای “برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده” میافزاید: ما چندین بار از معاونت امور زنان و خانواده این موضوع را پیگیری کردیم و چندین جلسه در همین خصوص با آنها برگزار کردیم ولی خبری از اجرای این مصوبات به دست نیاوردیم.
این نماینده مجلس نهم با تأکید براینکه باید در برنامه ششم توسعه مصوبات برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده دیده میشد، ادامه میدهد: در این لایحه باید اصلاح برخی از قوانین مورد نیاز در حوزه خانواده صورت میگرفت و موانع موجود بر سر راه زنان و مادران و مسائلی در خصوص تحکیم بنیان خانواده باید در این لایحه گنجانده میشد ولی مورد غفلت قرار گرفت.
افتخاری تأکید میکند: البته دولت گذشته در جهت اجرای ماده ۲۳۰ قانون برنامه پنجم توسعه اقداماتی انجام داد و راهبردهایی را برای اجرای آن استخراج کرد؛ اما ما نتیجهای از اجرای آن مشاهده نکردیم.
وی میگوید: اجرای ماده ۲۳۰ قانون برنامه پنجم توسعه برعهده دولت یازدهم بود. هم اکنون ۳ سال و نیم از عمر دولت میگذرد و ما انتظار داریم آنها گزارش جامعی در مورد بند بند برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده ارائه دهند.
این نماینده مجلس نهم عنوان میکند: در لایحه برنامه ششم توسعه، دولت مواردی در خصوص زنان و خانواده و بیمه آنها تدوین نکرده بود؛ لذا ما در مجلس نهم پیشنهاداتی در این خصوص ارائه دادیم اما برنامه ششم به عمر مجلس نهم قد نداد لکن انتظار میرفت حداقل پیشنهادات ما در مورد تقویت بنیه علمی و مهارتی زنان و رفع مشکلات آنها و تحقق ماده ۲۳۰ برنامه پنجم توسعه در لایحه برنامه ششم گنجانده میشد.
افتخاری خاطرنشان میکند: به نظر ما اگر دولت نسبت به گنجاندن ماده ۲۳۰ برنامه پنجم توسعه در خصوص تقویت بنیه علمی و مهارتی زنان غفلت کرده است، باید نمایندگان به خصوص نمایندگان زن مجلس دهم این موضوع را جبران کنند.
برنامههای خوبی در اداره امور زنان داریم، اما متولی اجرا نداریم!/ محرومیت زنان سرپرست خانوار از حقوق اولیه خود
معاونت امور زنان، متولی اصلی حوزه زن محسوب شده و به همین علت در تدوین برنامه ششم، بسیاری از انتقادهای موجود به عملکرد این معاونت بر میگردد. در همین خصوص با دو تن از زنان مجلس، سهیلا جلودار زاده و زهرا سعیدی، به گفت و گو نشسته ایم. جلودار زاده که خود به نوعی از مهره های پشت پرده معاونت امور زنان محسوب می شود به صورت نه چندان مستقیم به نقد عملکرد این معاونت پرداخته است. در بخش هایی از این مصاحبه می خوانیم:
«سهیلا جلودارزاده عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی در خصوص نوع عملکرد معاونت امور زنان ریاست جمهوری در تدوین برنامه ششم توسعه به خبرنگار مرکز محتوای مطبوعات میگوید: اگر ما از دید استراتژیهایی که جامعه زنان کشور به آن اعتقاد دارند، عملکرد معاونت امور زنان را بررسی کنیم، مشاهده میکنیم که یک ایستادگی و تلاشی برای اجرای این استراتژیها داشتهاند اما اگر از دید آمار و نتایج فعالیتها به این قضیه نگاه کنیم، می بینیم که هنوز از لحاظ اجرایی کاری صورت نگرفته و این پروسهای است که در همه جای دنیا نیاز به زمان و حمایت دارد.»
«زهرا سعیدی نماینده مردم مبارکه در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتگو با خبرنگار مرکز محتوای مطبوعات میگوید: از نظر بودجه و اعتبارات باید نگاهها را به سمتی برد که قلبا این اعتقاد نهادینه شود که بانوان بیش از نیمی از جامعه را تشکیل داده و از نظر رشد علمی و دیگر حوزهها جایگاهی مناسب و مطلوب دارند….سعیدی در ادامه میافزاید: متأسفانه اکثریت زنان سرپرست خانوار در کشور از حقوق ابتدایی خود محروم شدهاند که این موضوع نکتهای سیاه در کارنامه امور زنان ریاست جمهوری است. این موضوع میطلبد تا دولت محترم در سال جاری که سال مهمی در نتیجه عملکردش میباشد فکری اساسی و اقدامی مؤثر برای رفع مشکلات زنان سرپرست خانوار انجام دهد.»
برنامههای خوبی در اداره امور زنان داریم اما متولی اجرا نداریم!/ محرومیت زنان سرپرست خانوار از حقوق اولیه خود
به گزارش خبرنگار مرکز محتوای مطبوعات، ماده سی و یکم برنامه ششم توسعه به موضوع «تقویت نهاد خانواده و جایگاه زن در آن و استیفای حقوقی شرعی و قانونی زنان در همه عرصهها و توجه ویژه به نقش سازنده آنان» پرداخته است که این ماده از برنامه ششم، تحقق اصول دهم و بیستم و یکم قانون اساسی را نیز دنبال میکند.
بر اساس ماده ۳۱ برنامه ششم توسعه، به منظور بهره مندی جامعه از سرمایه انسانی زنان در فرآیند توسعه پایدار و متوازن، کلیه دستگاههای اجرایی موظفند با سازماندهی و تقویت جایگاه سازمانی امور زنان و خانواده در دستگاه، نسبت به اعمال رویکرد عدالت جنسیتی در سیاستها، برنامهها و طرحهای خود و ارزیابی آثار تصمیمات خود در آن چارچوب، براساس شاخصهای ابلاغی ستاد ملی زن و خانواده اقدام نمایند. همچنین معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری موظف است ضمن ارزیابی و تطبیق سیاستها، برنامهها و طرحهای دستگاهها و رصد مستمر ارتقای شاخصهای وضعیت زنان و خانواده، گزارش آن را به طور سالانه به هیات وزیران ارائه نماید.
سهیلا جلودارزاده عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی در خصوص نوع عملکرد معاونت امور زنان ریاست جمهوری در تدوین برنامه ششم توسعه به خبرنگار مرکز محتوای مطبوعات میگوید: اگر ما از دید استراتژیهایی که جامعه زنان کشور به آن اعتقاد دارند، عملکرد معاونت امور زنان را بررسی کنیم، مشاهده میکنیم که یک ایستادگی و تلاشی برای اجرای این استراتژیها داشتهاند اما اگر از دید آمار و نتایج فعالیتها به این قضیه نگاه کنیم، می بینیم که هنوز از لحاظ اجرایی کاری صورت نگرفته و این پروسهای است که در همه جای دنیا نیاز به زمان و حمایت دارد.
وی میافزاید: حمایت، مطالبه گری و تلاش جامعه زنان برای اجرائی شدن این سیاستها را نیاز داریم اما از طرف دیگر خود بدنه دولت و سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور هم باید حمایت بیشتری درخصوص این قضیه داشته باشند و همچنین از ارائه امکانات بیشتر در این حوزه غافل نشوند، متأسفانه از ابتدای کار دولت یک مقاومت مبهم و زیرکانه در سازمان مدیریت وجود داشت که در طول سه سال گذشته فعالیت دفاتر امور زنان در وزارتخانهها را مختل کرده بود و برای ما هم عجیب بود که با توجه به نگاه ویژه آقای روحانی به مسئله عدالت جنسیتی چطور چنین موضوعی در سه سال مرتفع نشده است!
جلودارزاده معتقد است دولت در حق معاونت امور زنان کوتاهیهایی انجام داده که عدم تخصیص بودجه کافی برای راه اندازی سیستم نظارت و پایش در سراسر کشور نیز یکی از نشانههای این کوتاهی دولت است.
وی ضمن تأکید بر لزوم حضور زنان در عرصههای مختلف جامعه، میگوید: عدالت جنسیتی که هدف ماده ۳۱ برنامه ششم است زمانی میتواند موفقتر و کاملتر شود که ایفای نقش زنان در اقتصاد، فرهنگ و مسائل و آسیبهای اجتماعی کشور پررنگتر شود و مطمئناً از این طریق میتوانیم به نتیجه برسیم که هم یک ساختار مدیریتی دولتی و حاکمیتی خوب داشته باشیم و هم حمایت و مشارکت مردم را با خود همراه کنیم، در همین زمینه هم مجلس و هم مردم باید حمایت کنند تا یک ساختار خوب مدیریتی داشته باشیم، در واقع بدون برنامه کار کردن، اتلاف منابع و به هدف نرسیدن را به دنبال دارد اما اگر ساختار مدیریتی قوی و برنامه ریزی شدهای وجود داشته باشد و همچنین مشارکت مردم را هم ایجاد کند ما به نتیجهای مطلوب میرسیم.
عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی ضمن انتقاد از عدم اجرای بیمه زنان خانهدار، میگوید: بیمه زنان خانه دار یکی از بیشنهادات ۱۰ الی ۱۵ سال گذشته بوده که حتی به تصویب هم رسیده اما هنوز به مرحله اجرا نرسیده است که دلیل این موضوع مشخص نیست. در صورتی که این هدف محقق شود، موجب استقلال اقتصادی زنان خانه دار و زنان سرپرست خانوار میشود، ما اوایل انقلاب برای زنان شاغل قانون خوبی داشتیم بر این اساس که بانوان شاغلی که کودکان خردسال داشتد ساعت کاری کمتری برای آنان با وجود سوابق کاری در نظر گرفته می شد، اما این رویه رفته رفته در قوانین کشور کمرنگ شد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی میافزاید: در کمیسیون اجتماعی مجلس در بحث دیگر که در خصوص آسیبهای اجتماعی بود جدولی را مطرح کردیم که میزان کاری که دولت در ۵ سال آینده انجام خواهد داد از نظر کمی مشخص شده و اینها پیشنهاداتی است که در کمیسیون اجتماعی تصویب شده و بعد در بحث ماده ۳۱ برنامه ششم گنجانده شده است. متأسفانه یکی از ضعفهای ساختاری که در سیستم دولتی داریم این است که در همه وزارتخانهها باید یک اداره امور زنان تشکیل شود تا هم به مسائل بانوان داخل آن نهاد و هم به مسولیت های اجتماعی وزارتخانهها در قبال بانوان بپردازد و این در حالی است که بیش از سه دهه است که به این موضوع رسیدگی نشده است و از دیدگاه زنان به این امر توجه نشده است. ما امیدواریم که این اداره امور زنان شکل بگیرد و بتواند انجام وظیفه کرده و وعدههای رؤسای جمهور را عملی کند، چراکه برنامههای خوبی در امور زنان داریم اما متولی برای اجرا وجود ندارد در حالیکه امور زنان با بیست و چند نفر کارمند و تعدادی داوطلب بی اختیار و بی بودجه نمیتواند عملکرد مثبتی داشته باشد.
زهرا سعیدی نماینده مردم مبارکه در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتگو با خبرنگار مرکز محتوای مطبوعات میگوید: از نظر بودجه و اعتبارات باید نگاهها را به سمتی برد که قلبا این اعتقاد نهادینه شود که بانوان بیش از نیمی از جامعه را تشکیل داده و از نظر رشد علمی و دیگر حوزهها جایگاهی مناسب و مطلوب دارند.
سعیدی در ادامه میافزاید: متأسفانه اکثریت زنان سرپرست خانوار در کشور از حقوق ابتدایی خود محروم شدهاند که این موضوع نکتهای سیاه در کارنامه امور زنان ریاست جمهوری است. این موضوع میطلبد تا دولت محترم در سال جاری که سال مهمی در نتیجه عملکردش میباشد فکری اساسی و اقدامی مؤثر برای رفع مشکلات زنان سرپرست خانوار انجام دهد.
بی توجهی برنامه ششم به اسناد بالا دستی و سیاست های ابلاغی
برنامه ششم توسعه بر اساس آن چه در مواد اجتماعی خود خصوصا ماده ۳۱ که در خصوص زنان کشور است آورده، فاصله زیادی با اسناد بالا دستی و سیاست های ابلاغی دارد. در خصوص این مساله با حجتالاسلام احمد سالک کاشانی نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به گفت و گو نشسته ایم. در بخش هایی از این مصاحبه می خوانیم:
«رهبر معظم انقلاب ۱۶ سیاست خانواده را ابلاغ کردند، بنابراین چنانچه قرار باشد در برنامه ششم توسعه به موضوع زن و همچنین هسته اولیه اجتماع که همان خانواده است بپردازیم ضروری است که این سیاستها در متن برنامه ششم توسعه اعمال شود که این نکته اصلی موضوع اصلاح برنامه است. متاسفانه سیاستهایی هم که رهبر معظم انقلاب در خصوص برنامه ششم توسعه ابلاغ کردهاند، که آن هم ۶ ماده است، ما حتی در این برنامه ششم توسعه هیچ کدام از این ۶ ماده را ندیدیم، فقط یک عنوان کلی اول آن قرار دادند و آن هم در ماده ۲۳ است و نوشتهاند که ” تعالی و مقاوم سازی فرهنگی ” و توضیح بیشتری در این خصوص ندادهاند.»
«موضوع عدالت جنسیتی مساله بسیار مهمی بود که در کمیسیون فرهنگی با حضور خانم ملاوردی در مورد آن بحث شد، ایشان معتقد است که عدالت جنسیتی باید باشد. این موضوع از دو کلمه تشکیل میشود یکی کلمه عدالت و دیگری کلمه جنسیتی است، کسی مخالفتی با اصل فرهنگ عدالت ندارد اما بحث جنسیتی موضوعی است که در دنیا امروزه مورد توجه است. به اعتقاد من این یک نوع الگوبرداری از نوع نگاه غربیها نسبت به زن و مرد و همچنین دختر و پسر است.
»
ماده ۳۱ برنامه ششم توسعه به امور زنان و بانوان کشور اختصاص پیدا کرده است، اما هنگامی که ابلاغیات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص عدالت جنسیتی را مورد بررسی قرار میدهیم، با نقاط ابهام و تضادی مواجه میشویم که گویی دولت پیش از تدوین برنامه، سیاستهای کلان نظام در حوزه زنان را مطالعه نکرده است. در همین زمینه با حجتالاسلام احمد سالک کاشانی نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفتگویی داشتهایم که در ادامه آن را میخوانید:
*نظر شما در خصوص میزان لحاظ سیاستهای ابلاغی در برنامه ششم توسعه چیست؟
متأسفانه در برنامه ششم توسعه نسبت به مسائل فرهنگی ارزشی و دینی، نگاه حداکثر اسلامی وجود ندارد که این خود یک نکته اصلی است و تنها سه ماده فرهنگی در این برنامه وجود دارد ماده ۲۳،۲۴ و ۳۱ که ماده ۳۱ مربوط به خانواده است.
در اصل ۱۰، ۲۰ و ۲۱ قانون اساسی اولویت نخست از نظر ارزشهای اسلامی برای زنان مأموریت مادر بودن و تربیت فرزندان خوب متناسب با مجموعه ارزشهای دینی و اسلامی است، پس از آن اشتغال زنان اولویتهای بعدی محسوب میشود، ما مخالف اشتغال زنان نیستیم اما آنچه از نگاه اسلام، ارزش محسوب میشود مادر بودن و تربیت فرزندان است. در ماده ۳۱ به ذکر یکسری کلیات در این خصوص پرداخته شده است و پیشنهادات متعددی هم برای آن ارائه شده است و به کمیسیون تلفیق فرستاده شده و در حال حاضر منتظر نتیجه هستیم.
*یعنی در حال حاضر میتوان گفت متن ماده ۳۱ در تضاد با سیاستهای ابلاغی است؟
آنچه برای ما مورد توجه است اجرایی شدن و احیای مطالبات رهبری در بحث خانه و خانواده است به ویژه اینکه ۱۶ ماده را در ارتباط با سیاستهای خانواده، در روز اول ماه ذی الحجه توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد. وقتی مجلس شروع به کار کند بر روی این سیاستها در کمیسیون فرهنگی صحبت میکنیم و همچنین کمیسیون تلفیق را توجیه میکنیم که موضوع ماده ۳۱ را بر اساس این ۱۶ سیاست قرار دهند.
رهبر معظم انقلاب ۱۶ سیاست خانواده را ابلاغ کردند، بنابراین چنانچه قرار باشد در برنامه ششم توسعه به موضوع زن و همچنین هسته اولیه اجتماع که همان خانواده است بپردازیم ضروری است که این سیاستها در متن برنامه ششم توسعه اعمال شود که این نکته اصلی موضوع اصلاح برنامه است.
متاسفانه سیاستهایی هم که رهبر معظم انقلاب در خصوص برنامه ششم توسعه ابلاغ کردهاند، که آن هم ۶ ماده است، ما حتی در این برنامه ششم توسعه هیچ کدام از این ۶ ماده را ندیدیم، فقط یک عنوان کلی اول آن قرار دادند و آن هم در ماده ۲۳ است و نوشتهاند که ” تعالی و مقاوم سازی فرهنگی ” و توضیح بیشتری در این خصوص ندادهاند.
*برنامه فعلی برای اجرایی کردن تعالی و مقاوم سازی فرهنگی راهکاری را پیشنهاد داده است؟
اینکه این تعالی و مقاوم سازی فرهنگی بر چه اساسی و چگونه و با چه ساز و کاری است و باید منتظر نتیجه باشیم تا ببینیم در آینده چه اتفاقی در این خصوص خواهد افتاد.
* نگاه اولیه به ماده ۳۱ نشان میدهد که عدالت جنسیتی تنها سرپوشی است برای اجرای همان برابری جنسیتی، عبارت عدالت جنسیتی که در ماده ۳۱ آمده را چه فرد یا دستگاهی باید تفسیر کند؟
موضوع عدالت جنسیتی مساله بسیار مهمی بود که در کمیسیون فرهنگی با حضور خانم ملاوردی در مورد آن بحث شد، ایشان معتقد است که عدالت جنسیتی باید باشد. این موضوع از دو کلمه تشکیل میشود یکی کلمه عدالت و دیگری کلمه جنسیتی است، کسی مخالفتی با اصل فرهنگ عدالت ندارد اما بحث جنسیتی موضوعی است که در دنیا امروزه مورد توجه است. به اعتقاد من این یک نوع الگوبرداری از نوع نگاه غربیها نسبت به زن و مرد و همچنین دختر و پسر است.
*واکنش مجلس به این عبارت قابل تفسیر چه بوده است؟
ما هنگامی که این عدالت جنسیتی را در کمیسیون مطرح کردیم بلافاصله به عدالت جنسیتی بر اساس ارزشهای اسلامی اشاره کردیم به این معنی که این موضوع در یک چهارچوب خاص دیده شود، تا در هنگام اجرا به برابری جنسیتی تبدیل نشود.
دولت و نقطه چینهای علم و فناوری در برنامهی ششم توسعه
در این یادداشت نویسنده انتقاداتی را متوجه برنامه ششم توسعه در حوزه علم و فناوری کرده است. در بخش هایی از این یادداشت می خوانیم:
«در این بند ذکری از سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نشده است یا دست کم راه کارهایی برای تسهیل اجرایی شدن این سند جامع ارائه نشده. سند تحول بنیادین در پاسخ به کمبودهای این حوزه تدوین شد و در صدد بوده است آموزش و پرورش را در راستای اهداف و ارزشهای”حیات طیبه قرار دهد”. با اینکه پنج سال از ابلاغ این اسناد میگذرد تاکنون اقدام مؤثری در مدارس برای تحول مورد نظر انجام نشده است. با این تفاسیر و وجود چنین سند جامع، برنامههای مصوب سالانه (بودجه) در مجلس شورای اسلامی و برنامه توسعه پنجم، تفاوت قابل توجهی نکرد و تنها در سال اول و دوم اجرای سند، مبلغ کمتر از دو میلیارد تومان در نظر گرفته شد و در سالهای اخیر با عنوان کیفیتبخشی مبلغ ۲۵۰ میلیارد تومان پیش بینی گردید و میانگین اعتبارات آموزش و پرورش نسبت به اعتبارات دولت از ۱۲ درصد تجاوز نکرده است»
«همچنین در جای دیگری از برنامه ششم آمده است: ب-مشارکت با دانشگاههای معتبر بین المللی برای ایجاد شعب یا ایجاد واحدهای آموزش عالی خارجی در داخل کشور.
در اصل سوم مادهی ۱۶ برنامهی پنجم توسعه همین موضوع به صورت دیگر آمده است: گسترش ارتباطات علمی با مراکز و نهادهای آموزشی و تحقیقاتی معتبر بین المللی از طریق راه اندازی دانشگاههای مشترک، طرحهای پژوهشی مشترک و تبادل استاد و دانشجو با کشورهای دیگر با ” تاکید بر کشورهای منطقه و جهان اسلام…..” به نظر میرسد در این زمینه برنامهی پنجم توسعه! یعنی برنامهای که جای خودش را به برنامهی ششم داده است، نگاهی تفصیلیتر و نزدیکتر به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری داشته است و برنامه ششم بی توجهی زیادی نسبت به سیاستهای ابلاغی و اسناد بالادستی داشته است.»
نرگس سادات اصفا
کارشناس ارشد روابط بین الملل
یکی از مفاد برنامهی ششم توسعه موضوع آموزش و توسعهی علم و فناوری است. در سایر برنامههای توسعه نیز این سرفصل به چشم میخورد و در واقع یکی از مهمترین سرفصلهاست که با نرخ بیکاری در جامعه ارتباط تنگاتنگی دارد. در مقایسهی لایحهی برنامهی ششم توسعه با برنامهی پنجم علیرغم اهمیت بسیار بالای آن تفصیل و تدقیق کمتری مشاهده میشود که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد.
یکی از مهمترین مشکلات در حوزهی دانش و فناوری این است که ظرفیتهای تولید علم در کشور به درستی هدایت نمیشود و در نتیجه انتظارات جامعه را متناسب با بازار کار و تحولات اجتماعی و سبکهای زندگی رو به گسترش، برآورده نمینماید. برنامههای پنج سالهی توسعه که به عنوان اسناد بالادستی نقش فرماندهی و هدایت این مسائل را بر عهده دارند، تلاش میکنند، چشم اندازها و راهکارهای مناسبی برای تنظیم اینگونه اهداف تدارک ببینند.
اما وضعیت سرفصل علم و فناوری در لایحهی پیشنهادی برنامهی ششم توسعه چگونه است؟
برای واضح شدن مسئله بایستی به سراغ سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در رابطه با برنامهی ششم توسعه رفت. رهبر معظم انقلاب در سال ۹۴ در نامهای به حسن روحانی، سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه را ابلاغ کردند که این سیاستها در بخش علم و فناوری به قرار زیر است:
- دستیابی به رتبه اول منطقه در علم و فناوری و تثبیت آن با اهتمام به تحقق سیاستهای کلی علم و فناوری.
- اجرای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش و تاکید بر دوران تحصیلی کودکی و نوجوانی.
- افزایش سهم آموزشهای مهارتی در نظام آموزشی کشور.
- توسعه علوم پایه و تحقیقات بنیادی، نظریهپردازی و نوآوری در چارچوب سیاستهای کلی علم و فناوری و نقشه جامع علمی کشور.
-ساماندهی نظام ملی آمار و اطلاعات علمی، پژوهشی و فناوری جامع و کارآمد.
-تحول و ارتقای علوم انسانی بهویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی.
– تنظیم رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسبسازی سطوح و رشتههای تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیازهای تولید و اشتغال.
– گسترش همکاری و تعامل فعال، سازنده و الهامبخش در حوزه علم و فناوری با سایر کشورها و مراکز علمی و فنی معتبر منطقهای و جهانی بهویژه جهان اسلام و توسعه تجارت و صادرات محصولات دانشبنیان.
– توسعه و ساماندهی نظام ملی نوآوری و حمایت از پژوهشهای مسالهمحور و تجاریسازی پژوهش و نوآوری و توسعه نظام جامع تأمین مالی در جهت پاسخ به نیاز اقتصاد دانشبنیان.
اما در مقایسهای کوتاه میتوان جای خالی بندهای سیاستهای ابلاغی از جانب مقام معظم رهبری را در این برنامه توسعه ششم مشاهده کرد. در ابتدای فصل مربوط به علم و فناوری برنامهی ششم توسعه آمده است:
“به منظور تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی موضوع اقتصاد دانش بنیان، افزایش بهرهوری، تنظیم رابطه متقابل تحصیل و اشتغال، گسترش همکاری و تعاملات فعال بینالمللی و افزایش نقش مردم در مدیریت علمی و فناوری کشور:
وزارت آموزش و پرورش مجاز است در جهت ارتقاء کیفیت، عدالت آموزشی و بهرهوری نسبت به خرید خدمات از بخش خصوصی و تعاونی با اولویت روستاها و مناطق محروم اقدام نماید. ارائه خدمات آموزشی در اینگونه مدارس با استفاده از نیروی انسانی، تجهیزات و امکانات بخش خصوصی و تعاونی و یا با مشارکت در استفاده از امکانات و تجهیزات بخش دولتی و نیروی انسانی خصوصی و تعاونی براساس ضوابطی که به تصویب هیئت وزیران میرسد، صورت میگیرد. آموزش عمومی دولتی در طول سالهای برنامه ششم توسعه رایگان میباشد.
“در این بند ذکری از سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نشده است یا دست کم راه کارهایی برای تسهیل اجرایی شدن این سند جامع ارائه نشده. سند تحول بنیادین در پاسخ به کمبودهای این حوزه تدوین شد و در صدد بوده است آموزش و پرورش را در راستای اهداف و ارزشهای”حیات طیبه قرار دهد”. با اینکه پنج سال از ابلاغ این اسناد میگذرد تاکنون اقدام مؤثری در مدارس برای تحول مورد نظر انجام نشده است. با این تفاسیر و وجود چنین سند جامع، برنامههای مصوب سالانه (بودجه) در مجلس شورای اسلامی و برنامه توسعه پنجم، تفاوت قابل توجهی نکرد و تنها در سال اول و دوم اجرای سند، مبلغ کمتر از دو میلیارد تومان در نظر گرفته شد و در سالهای اخیر با عنوان کیفیتبخشی مبلغ ۲۵۰ میلیارد تومان پیش بینی گردید و میانگین اعتبارات آموزش و پرورش نسبت به اعتبارات دولت از ۱۲ درصد تجاوز نکرده است. و همانطور که مشخص است سند جامع آموزش و پرورش در برنامهی ششم توسعه نیز علیرغم تاکید مقام معظم رهبری محلی از اعراب ندارد.
همچنین در جای دیگری از برنامه ششم آمده است:
ب-مشارکت با دانشگاههای معتبر بین المللی برای ایجاد شعب یا ایجاد واحدهای آموزش عالی خارجی در داخل کشور.
در اصل سوم مادهی ۱۶ برنامهی پنجم توسعه همین موضوع به صورت دیگر آمده است:
گسترش ارتباطات علمی با مراکز و نهادهای آموزشی و تحقیقاتی معتبر بین المللی از طریق راه اندازی دانشگاههای مشترک، طرحهای پژوهشی مشترک و تبادل استاد و دانشجو با کشورهای دیگر با ” تاکید بر کشورهای منطقه و جهان اسلام…..”
به نظر میرسد در این زمینه برنامهی پنجم توسعه! یعنی برنامهای که جای خودش را به برنامهی ششم داده است، نگاهی تفصیلیتر و نزدیکتر به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری داشته است و برنامه ششم بی توجهی زیادی نسبت به سیاستهای ابلاغی و اسناد بالادستی داشته است.
با توجه به اینکه این سرفصل نقش بسیار مهمی در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشور دارا میباشد، دولت تدبیر و امید بایستی متناسب با وضعیت فعلی، خصوصاً با توجه به سند بنیادین تحول آموزش و پرورش به بازنگری در این سرفصلها و مفاد بپردازد. اگر سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری را فارغ از هر موضوع دیگری به عنوان مرجع سنجش برنامهی ششم توسعه در نظر بگیریم، بهتر آن است که دولت برای قوام برنامهی ششم توسعه، نقطه چینهای از قلم افتاده را پر نماید.