خیلی دویده است اما خسته نیست، تا جایی که توانسته اند مانع سر راهش گذاشته اند اما به خوبی همه را رد کرده، با تمام ناملایمتی ها خوب رشد کرده است به فراتر از این استان فکر می کند، مقدماتش را هم چیده است، آخر او یک نخبه است!
دیابت، مادرش را از او گرفت، بزرگترین ثروتش را ، تمام لحظه های لطیفش را و این نداری عاطفی از مهدی خادمی یک نخبه ساخت، جوانی که توانست با تحقیق و بررسی و پژوهش دستگاه هوشمند دیابت را اختراع کند، دستگاهی که می تواند برای دیابتی ها بسیار مفید و ارزشمند باشد، اما افسوس و دو صد افسوس که برخی مدیران بیرجندی به جای نردبان ترقی ساختن برای این جوانان یا موجبات فرارشان از استان را رقم می زنند یا زندانی شدن افکارشان را و در نهایت همانی می شود که نباید، نخبه پر!
او فوق لیسانس مدیریت دولتی است و از دیدگاه جزیره ای برخی به اصطلاح مدیران، این اولین ایراد مهدی خادمی به عنوان فردی که یک دستگاه در زمینه پزشکی اختراع کرده محسوب می شود.
انگیزه
این مخترع ۲۵ ساله با تکیه بر استعداد درونی و انگیزه ای که بعد از فوت مادرش می گیرد شروع به انجام تحقیقات ویژه ای درباره بیماری دیابت می کند.
او می گوید: با توجه به مشکلاتی که برای مادرم براثر بیماری دیابت به وجود آمد از نزدیک با نیازهای یک بیمار دیابتی آشنا شدم.
این موضوع باعث شد تحقیقات ویژه ای در این باره انجام دهم که مشاوره با پزشکان بخشی از این تحقیقات بود، در نکاتی مانند افت قند، مصرف انسولین، نوع تغذیه و … بررسی هایی انجام دادم تا بتوانم بهتر و بیشتر روی طرح و ایده ام کار کنم و برای اینکه بتوانم بهتر آن را به نتیجه برسانم به پارک علم و فناوری مراجعه کردم.
چراغ های خاموش
کمی مکث می کند و ادامه می دهد: اجازه دهید اول بگویم که این اختراع در حال حاضر سطح ۳ بنیاد ملی نخبگان را به دست آورده است علاوه براین برگزیده جشنواره رویش، برگزیده جشنواره حرکت کشوری دانشجویی کشور و نیز افتخار دانشجوی برگزیده، مخترعین و مبتکرین بسیج علمی را برای من به ارمغان آورده است.
این قصه را می گوید تا به این نکته برسد که همین ایده در پارک علم و فناوری بیرجند رد می شود، طرحی که می تواند در این استان با توجه به رشد دیابت بسیار موثر واقع شود حالا فقط در حد یک قاب روی تاقچه خاک زمانه می خورد.
نه این که بشود آینه دق مهدی خادمی اما این اختراع که ۲ سال به خاطرش خون دل خورده الان نباید گوشه اتاقش انتظار میکشید که تاریخ ثبتش چه زمانی به سر می رسد تا شاید مهدی دیگری در گوشه دیگری از این کشور دست به تولید انبوه آن بزند.
خادمی تصمیمش را گرفته می گوید: پارک علم و فناوری استان دیگری که اختراعم را در جشنواره کشوری مخترعین و مبتکرین دیده بود برایم نامه ای ارسال کرد وخواست اختراعم را در استان آن ها به تولید انبوه برسانم و زیر مجموعه آن جا باشد وقتی او این موضوع را مطرح می کند، ناگهان دلم می گیرد به خاطر همه آن چیزهایی که میتوانیم داشته باشیم اما عده ای فقط به دلیل نداشتن درک این داشته ها ما را از آن محروم کرده اند.
مدیران نزدیک بین
این مخترع جوان معتقد است در خراسان جنوبی که دیگر نه آبی برای کشاورزی است و نه صنعت آنچنانی برای رونق اقتصاد توجه به نخبه ها و پدید آورندگان آثار با ارزش تنها گزینه مورد تأیید برای ادامه حیات نخبه پروری است، این در حالی است که برخی مدیران در مرکز استان دید متفاوتی نسبت به این موضوع دارند. به نظر می رسد حمایت از نخبه ها نیازی به روایت یکی بود یکی نبود داشته باشد چون دنیا شاهد است پدر علم سم شناسی، پدر علم ارتباطات و پدر علم جغرافیا از کدام خطه این خاک کشور بوده اند. خادمی یکی یکی آن ها را نام می برد پروفسور گنجی، معتمدنژاد و … حال نه این که فقط ایراد از مدیران باشد چرا که عده ای از مدیران همین شهر حمایتی بیشتر از وسع را به این جوانان ارائه داده اند، اگرنه او و ۳۰ نفر از دوستانش امروز نمی توانستند مدرسه علمی تحقیقاتی راه اندازی کنند. نمی دانم هدف بعدی نزدیک بینی برخی مدیران ما چه چیز خواهد بود اما امروز با آنچه همترازهای خادمی می گویند، بسیاری از نخبه های شهر ما کاغذ بازی را خوب یادگرفته اند و این که آخر این کاغذ بازی برابر است با مرگ ایده در اتاق ذهن و بعدش را همه می دانیم.
مخترعان بیکار
مشکلات زمانی خود را پر رنگ تر نشان می دهد که می گوید: امروز در استان و شهر ما تعداد زیادی از آن ها که ایده و طرحی داشته اند و با هزینه شخصی توانسته اند آن را به ثبت برسانند بیکارند. در حالی که اگر روی آن ها سرمایه گذاری کنیم به طور حتم در بسیاری از تصمیم گیری های کلان تأثیر گذار خواهند بود.
خادمی انتظار دارد حداقل مسئولان پژوهشی برخی ادارات، شرکت های دولتی و خصوصی از میان نخبگان انتخاب شوند.
او ادامه می دهد: این که استان ما و شاید شهر بیرجند در برخی موارد از دیگر استان ها عقب افتاده به دلیل قوانین و مقررات نیست بلکه این طرز فکر برخی مدیران ما است که پیچ و خم های اداری زیاد میشود و آخر هم می رسیم به هیچ.
اگر جز این است پس چرا طرحی که نمونه خارجی ندارد و در استان دیگری مقام می آورد اینجا رد می شود؟
مهدی خادمی تا جایی که توان داشته است دویده است با تمام تیپا خوردن ها برای خودش آرمانی گذاشته که شایسته تقدیر است.
او توانسته در این شهر دهکده خلاقیت و اختراع را راه اندازی کند و تمام افرادی که در این بین به او کمک کرده اند همان هایی هستند که از پله های پارک علم و فناوری پایین آمدند و با کاغذ بازی های برخی مدیران به ناامیدی نرسیده اند. مهدی خادمی توانسته با کمک دوستانش در این دهکده استعدادیابی انجام دهد، آنها به دانش آموزان طرح ایده را آموزش داده اند، در روستاها نخبه های نهفته را کشف کرده اند، طرح تحول آموزش را پیاده کرده اند و به آن ها که ایده و طرحی دارند مشاوره رایگان می دهند تا مخترعانی در حد اعلا باشند. او مسئول امور فرهنگی اداره کل ورزش و جوانان، رئیس بسیج علمی پژوهشی استان و رئیس بنیاد نخبگان را به عنوان پلاک دوستی در این استان معرفی می کند و ادامه می دهد: برخی آدم ها هم هستند که از همه داشته هایشان می گذرند تا شاید این شهر و استان همانی شود که بوده است.
تصمیم این پژوهشگر و نخبه بیرجندی برای رفتن قطعی است می گویم از همین ها که می گویید به شما کمک کرده اند کمک بگیرید، پاسخ می دهد: برای هر بخش نیاز به حمایت ویژه در همان بخش را داریم وقتی دعوتنامه از جای دیگری دارید و از رفتار میزبان راضی نیستید رفتن، بهترین گزینه است وقتی این پاسخ را می شنوم از خود می پرسم او چندمین نخبه خراسان جنوبی است که از این استان می رود؟؟