به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر علی اکبر ولایتی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به تشریح چرایی و روند نامگذاری روز ۳۱ اردیبهشت به نام روز «پیوند اعضا» توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداخت.
در ابتدا به موضوع سابقه «پیوند اعضا» در علم پزشکی بپردازیم؟
موضوع پیوند اعضا به معنی معاصر آن که همان جایگزینی یک عضو با عضوی مشابه است، در طب ایران سابقه ای بیش از ۸۰ سال دارد که پیوند قرنیه بود و توسط شادروان دکتر شمس در تهران پایه گذاری شد و سپس این راه توسط شاگردان این استاد برجسته ادامه یافت.
در سال های اخیر هم دکتر خدادوست استاد جراحی چشم دانشگاه شیراز که از اساتید مجرب و شناخته شده در جهان است، به صورت فعال پیگیری شد و پیوند قرنیه در حال حاضر که بسیار هم برای بیماران ضروری و لازم است در بیشتر بخش های کشور در حال انجام است.
تاکنون در کشور ما ده ها هزار نفر پیوند قرنیه انجام داده اند و به صورت دقیق تر این آمار افزون بر ۵۰ هزار نفر بوده است که رقم قابل توجهی محسوب می شود و در این میان از نقش مهم دکتر حمید سجادی هم نمی توان به راحتی عبور کرد و تلاش های وی نیز در این راستا بسیار مثمرثمر بوده است.
علاوه بر پیوند قرنیه ما پیوند کلیه را نیز در سال های اواخر دهه ۵۰ در کشور انجام دادیم که این عمل نیز در شیراز و در بیمارستان نمازی و به دست دکتر دکتر “سنادی زاده” انجام شد که به واقع نقطه عطفی در پیوند اعضای بدن در کشور محسوب می شود.
اقدام دکتر سنادی زاده در پیوند اعضا در بیمارستان نمازی شیراز، خیلی زود به سایر نقاط کشور هم تسری پیدا کرد و در عرض ده سال ۸۰ مودر عمل پیوند کلیه در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه تهران انجام شد.
البته در آن مقطع دشواری های بسیاری نیز وجود داشته است. به عنوان مثال بیماران ناگزیر بودند برای کلیههای مورد استفاده هزینه زیادی پرداخت کنند و این کلیه ها غالبا با قیمت گزاف از شبکه “یوروترانسپلانت” خریداری میشد که در مواردی هم باعث انتقال بیماری و مرگ بیماران دریافت کننده کلیه می شد.
این روند پس از پیروزی انقلاب اسلامی چگونه ادامه پیدا کرد؟
در آذر ماه سال ۱۳۶۲ ش در بیمارستان شهید مصطفی خمینی در اولین عمل پیوند عضو، کلیه یک برادر به خواهر ۲۱ ساله او پیوند شد و خوشبختانه این پیوند کلیه بدون عارضه بود.
پس از آن چند مورد مشابه پیوند به همین ترتیب انجام شد و با جلب توجه همکاران نفرولوژیست و اظهار علاقه آنها به مشارکت در این امر، طی سالهای ۱۳۶۱ش تا ۱۳۶۳ ش تعداد ۵۰ عمل پیوند در بیمارستانهای مختلف از جمله شهید مصطفی خمینی، سامان، شرکت نفت و طالقانی انجام شد و با تحلیل نتایج رضایتبخش آن برنامه اساسی پیوند کلیه در ایران طراحی شد که اصول اساسی این برنامه جمله لزوم انجام عمل پیوند در بیمارستانهای دانشگاهی، آموزش گسترده تیم های پیوند و استفاده از دهنده فامیل بود و بر اساس این برنامه برای اولین بار درسال ۱۳۶۳ ش عمل پیوند کلیه در بیمارستان هاشمی نژاد به مورد اجرا گذاشته شد.
استقبال جامعه پزشکی کشور از این موضوع چگونه بود؟
از همان آغاز کار، پزشکان علاقمند جهت آموزش دراین برنامه پذیرفته شدند و پایه کار برای شروع اعمال پیوند در شهرستانها از جمله شیراز و اصفهان و سایر شهرها گذاشته شد.
البته لازم به ذکر است که در شروع این برنامه تبلیغات منفی وسیعی از طرف شبکه های معرفی بیمار به خارج و به خصوص انگلستان که منافع مالی آنها به خطر افتاده بود، به راه افتاد؛ ولی موفقیت درخشان عمل های پیوند این تبلیغات را خنثی کرد و هرروز نامهای جدیدی به فهرست تقاضا کنندگان عمل های پیوند افزوده شد.
در ادامه این روند در سال ۱۳۶۴ ش دومین مرکز پیوند کلیه در بیمارستان لبافی نژاد به همت دکتر ناصر سیم فروش به راه افتاد و یک سال بعد اولین مورد پیوند کلیه از دهنده غیر فامیل در این مرکز انجام شد.
همچنین اولین پیوند موفق روده باریک در چهاردهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۱ ش توسط دکتر ایرج فاضل در بیمارستان آیت الله طالقانی انجام شد.
با توجه به موفقیتهای کسب شده در این مسیر، اولین پیوند موفق کبد در ایران در روز چهاردهم خرداد ماه سال ۱۳۷۲ ش توسط دکتر ملک حسینی استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد و از آن زمان به بعد این دانشگاه به عنوان یک مرکز موفق پیوند کبد به فعالیت گسترده خود ادامه داده است.
با توجه به لزوم وجود یک نهاد مسئول در این زمینه، در سال ۱۳۷۴ ش انجمن پیوند اعضا ایران تاسیس شد و درسال ۱۳۷۹ ش نیز اولین پیوند موفق ریه توسط دکتر احمدی استاد دانشگاه در بیمارستان امام خمینی (ره) دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد و با کوشش قابل توجه دکتر عباسی در بیمارستان مسیح دانشوری ادامه پیدا کرد و اولین پیوند پانکراس توسط دکتر نیک اقبالیان در فروردین ۱۳۸۵ در دانشگاه شیراز انجام شد.
تاریخچه فراهم آوری عضو پیوندی در کشورمان چگونه است؟
تاریخچه پیوند اعضا حاصل از مرگ مغزی در ایران به حدود ۵۰ سال پیش باز میگردد و همگام با توسعه چشمگیری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه پیوند کلیه صورت گرفت، متخصصین و مسئولین برای ایجاد زمینه مناسب جهت پذیرش عمومی و کسب مجوز های شرعی و به تبع آن تصویب قوانین لازم در این مسیر تلاش کردند.
بعد از فتوای راهگشای رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) – که متن کامل آن به این شرح است- “بر فرض مذکور چنانچه حیات انسان دیگری متوقف بر این باشد با اجازه صاحب قلب یا کبد و امثال آن جایز است” به صورت موردی پیوندهای قلب، کلیه و کبد افرادی که دچار مرگ مغزی شده بودند، در دانشگاه علوم پزشکی شیراز و بیمارستانهای شریعتی، امام خمینی (ره) و سینا وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت.
در سال ۱۳۷۲ش لایحه اجازه پیوند اعضای بدن فوت شدگان در موارد خاص تقدیم مجلس شورای اسلامی شد ولی به تصویب نرسید، تا اینکه در پی فتاوی مراجع معظم تقلید مبنی بر مجاز بودن این امر و بر اساس نیاز جامعه، مجلس شورای اسلامی کلیات طرح پیوند اعضاء از مرگ مغزی را در آبان ماه ۱۳۷۸ به تصویب رساند و در ۱۷ فروردین ماه ۱۳۷۹ ش این طرح از تصویب نهایی گذشت و در تاریخ ۲۴ خرداد همان سال این قانون ابلاغ شد.
بعد از تصویب قانون مذکور، آئین نامه اجرایی این قانون نیز تنظیم و تصویب شد و در طی فاصله تصویب قانون و آئین نامه اجرایی آن، بنا به حکم وزیر بهداشت، درمان وآموزش پزشکی و با همکاری مرکز مدیریت پیوند، دانشگاه علوم پزشکی تهران در بیمارستان امام خمینی (ره) تهران طرح پایلوت پیوند از جسد را اجراء کرد و متعاقب آن در همان سال تشریفات (پروتکل) مرگ مغزی نیز به دستور وزیر بهداشت، درمان وآموزش پزشکی تدوین و ابلاغ گردید.
همچنین دانشگاه علوم پزشکی شیراز فراهم آوری عضو و پیوند کبد و کلیه که از سال ۱۳۷۲ ش توسط دکتر سید علی ملک حسینی آغاز شده بود را با سرعت بیشتری ادامه داد و با تصویب آئین نامه اجرایی قانون “پیوند اعضای بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی آنها مسلم است” زمینه توسعه آن فراهم و در سال ۱۳۸۱ ش شبکه فراهم آوری اعضای پیوندی ایران طراحی و به تدریج اجزای آن در تهران و شهرستان ها شکل گرفت.
در سال بعد نیز این آئیننامه در اجلاس روسای دانشگاههای علوم پزشکی مطرح و با تصویب قطعنامههایی در رابطه با همکاری دانشگاهها و ایجاد واحد شناسایی مرگ مغزی و واحدهای فراهم آوری اعضاء پیوندی، زمینه برای توسعه کشوری و انسجام آن فراهم شد.
ظاهرا خود شما نخستین فردی هستید که در کشور دارای کارت اهدای عضو شدهاید؟
بله همین طور است. بنده به عنوان یک عضو جامعه پزشکی کشور و به منظور ترویج این امر خداپسندانه اولین دارنده کارت اهدای عضو در کشور هستم.
در مرکز تحت مدیریت جنابعالی چه اقداماتی در این زمینه انجام شده است؟
از میان ۵۰ عضو شبکه فراهم آوری اعضای پیوندی در کشور، واحد فراهم آوری اعضا پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی یکی از فعالترین واحدهای شناخته شده در امر اهدای عضو است که رتبه اول را در این زمینه به خود اختصاص داده است.
این واحد از سال ۱۳۸۳ ش با ۵ مورد اهدا در سال فعالیت خود را شروع کرد و تا به حال در مجموع ۱۴۱۵ مورد اهداکننده داشته که توانسته موجب اهدای ۳۶۴۳ عضو شود.
البته باید توجه داشت پیوند عضو عمل پیچیدهای است که نیازمند مهارت خاص در جراحی می باشد و به علت نیاز یه مهارت و تجهیزات ویژه ای که نتیجه پیوند را به شدت متاثر میکند و نیازمند صرف هزینه و وقت زیاد میباشد و به همین علت کمتر مرکز پزشکی در دنیا وارد این میدان شده و جراحان محدودی حاضر به پذیرش این جراحی به علت خطرات بالا میباشند.
رتبه بندی فعلی میان دانشگاههای علوم پزشکی کشور چگونه است؟
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در مرکز آموزشی و پژوهشی و درمانی دکتر مسیح دانشوری در جایگاه اول پیوند ریه است و دانشگاه علوم پزشکی تهران در بیمارستان امام خمینی جایگاه اول در پیوند قلب را دارد.
همچنین دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در بیمارستان لبافی نژاد و مدرس جایگاه اول پیوند کلیه و دانشگاه علوم پزشکی شیراز در بیمارستان نمازی جایگاه اول پیوند کبد را به خود اختصاص داده و دانشگاه علوم پزشکی تهران در بیمارستان شریعتی جایگاه اول در پیوند مغز استخوان را دارد.
البته گفتنی است که در بحث پیوند از حیث تنوع و تعداد در کل کشور بالاترین پیوندها مربوط به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است.
در مورد روند ثبت روز ۳۱ اردیبهشت به نام «روز پیوند اعضا» هم توضیحاتی داشته باشید؟
متاسفانه هر ۲.۵ ساعت یک ایرانی که به دلیل بیماری های پیشرفته قلب، ریه، کلیه و کبد در لیست انتظار پیوند عضو است به علت نرسیدن عضو مناسب جان خود را از دست می دهد و این در حالی است که تقریباً معادل همین تعداد موارد مرگ مغزی که میتواند اهداکننده عضو باشد و جان بیماران را نجات دهد، وجود دارد.
هر مورد مرگ مغزی در صورت اهدای عضو در زمان مناسب می تواند ۶ بیمار را نجات دهد، اما به دلیل آشنا نبودن عموم مردم با مفهوم غیرقابل نجات بودن بیمار مرگ مغزی و رضایت ندادن به اهدای عضو، نه تنها مورد مرگ مغزی فوت می کند بلکه شانس زندگی ۶ ایرانی نیازمند به پیوند عضو را با خود به زیر خاک میبرد.
واحد فراهم آوری اعضا و نسوج پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با هدف ارج نهادن به بینش و پیشتازی امام راحل (ره) که به این امر وجاهت شرعی دادند و به منظور ترویج فرهنگ اهدای عضو از موارد مرگ مغزی ضرورت این نامگذاری مهم و فرهنگ ساز را برای نخستین بار مطرح کرد.
تردیدی نیست که این نامگذاری علاوه بر ایجاد توجه در اذهان جامعه و فرهنگسازی که منجر به کاهش زمان رضایتدهی خانوادههای افراد دچار شده به مرگ مغزی و در نتیجه نجات جان بیماران لیست انتظار پیوند اعضا میشود، از جانب دیگر میتواند پزشکان، فقها، حقوقدانان، روانشناسان را بیشتر متوجه این امر کند تا این افراد بتوانند با توجه به تخصص خود در این زمینه راهگشا باشند.
با این هدف اینجانب و سرکار خانم دکتر صادق بیگی (رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی) در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ طی نامهای به دکتر پیوندی رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درخواست کردیم تا ۳۱ اردیبهشت، مصادف با سالروز صدور فتوای تاریخی امام راحل(ره) مبنی بر جایز بودن اهدای عضو و تقارن سال ۹۴ به عنوان هشتادمین سالگرد اولین پیوند عضو در ایران به عنوان ” روز ملی اهدای عضو ” نامگذاری شود.
متعاقب این درخواست دکتر پیوندی از وزیر بهداشت تقاضا کردند تا با مساعدت ایشان، موضوع در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شود.
خوشبختانه در جلسه ۷۸۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ ۲ شهریور ماه جاری، بنده به عنوان عضو این شورا، موضوع را از ابعاد مختلف تبیین کردم و با اشاره نجات زندگی حداقل ۳ هزار نفر و همچنین جایگاه کشورمان، که در رتبه سوم جهان از حیث میزان رضایت در مرگ مغزی را دارد -با توجه به اختیاری بودن اهدای عضو در کشور ما و عدم اجبار، این موضوع بسیار حائز اهمیت است- و با عنایت به صدور حدود ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار کارت اهدای عضو در کشور، خوشبختانه اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی نامگذاری روز ۳۱ اردیبهشت به عنوان «روز ملی پیوند عضو» را تصویب کردند و ضمن سپاس از دکتر مخبر دزفولی دبیر شورا، دبیرخانه و همه اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی امیدواریم این تصمیم راهگشا بتواند این کار خداپسندانه را بیش از پیش تسهیل و ترویج کند.