یادداشت شهروند/آیا استاندار جدید انتصابات اتوبوسی را متوقف خواهد کرد؟!

«حسین افضلیان»
اینک که در آستانهٔ سیزدهمین سال تأسیس استان خراسان جنوبی قرار گرفته ایم، رسانه ها حکایت از انتصاب پنجمین استاندار خراسان جنوبی دارند. در طول این ۱۲ سال گذشته شاید کمتر کسی فکر می کرد که حتی یک نیروی بومی هم نتواند فرصت سکانداری مدیریت عالی استانش را پیدا کند و این در حالی است که از گذشته های دور سرمایه های انسانیِ متخصص و متدیّن، باسواد و کارآمد، با اخلاق و پاک دست، برخوردار از توانایی های بالای مدیریتی و برنامه ریزی ، بزرگترین سرمایهٔ مردم این گوشه از میهن عزیز بوده است. اثبات این مدعا با استناد به ذکر نام مدیران ارشد، توانمند و سرشناس هم استانیِ مان در گستره ملّی و منطقه ای و نیز چهره های شاخص علمی و فرهنگی در طول دهه های دور و نزدیک و نیز بیان اثر گذاری های ماندگار ایشان، کار چندان دشواری نمی نماید. با این توصیف از ۲۲ مردادماه ۱۳۸۳ که با معرفی آقای ابراهیم رضایی بابادی توسط وزیر کشور وقت، قانون تأسیس خراسان جنوبی وارد مرحلهٔ اجرایی خود گردید، تاکنون ۴ استاندار غیر بومی مقدّرات این استان نوبنیاد را در دست داشته اند. حال فارغ از میزان ظرفیت اجرایی این چهار نفر و نیز فارغ از حدود آشنایی ایشان با الزامات، ضرورتها و نیازمندی های اساسی این خطهٔ محروم، میزان علاقه و دلبستگی آنان به رشد و توسعهٔ حقیقی (نه آماری) استان، میزان خلاقیت های عالی مدیریتی ایشان برای برون بُرد این استان کم برخوردار از محاق بی بهره گی و مهجوریت، میزان بضاعت علمی، فنی و اجتماعی آنان، میزان آشنایی با سرمایه های انسانی و استعدادهای سیاسی و اقتصادی این استان و ده ها مورد دیگر از این دست که ابتدایی ترین نیازمندیهای یک فرد برای تصدّی منصب و جایگاه نمایندگی عالی دولت در یک استان است و نیز فارغ از پژوهش و تحلیلِ میزان توفیق و یا ناکامی این چهار تن در رشد و توسعهٔ جوانب مختلف استان که انجامش را به فرصتی دیگر و به زمانِ همراهی صاحبان اندیشه و قلم و اهالی خردمند و پر توانِ عرصهٔ تحقیق و تحلیل های علمی، آماری و پژوهش های میدانی موکول می کنم ؛ در این مجال صرفاً به ذکر این نکته اکتفا می نمایم که در جدول رتبه بندی میزان توسعه و رشد یافتگی استانهای کشور، خراسان جنوبی سالهای سال است که در کف این جدول در رتبهٔ سی و یکم جا خوش کرده است بی آنکه هیچ احساس شرمی برانگیخته شود که از همین مجمل می توان حدیث مفصلٍ عملکرد این آقایان را خواند!!!
و نیز فارغ از میزان قصور خواصِ منطقه به ویژه نمایندگان مردم استان در ۳ دورهٔ اخیر مجلس در ایجاد و ابقای این وضعیت اسفناک و پر مخاطره ، فقط به منظور دفاع از حقوق مردم به ویژه جوانان تحصیل کردهٔ این دیار که به سبب هجوم سیل آسا، اتوبوسی و بی محابای تعداد بیشمار نیرو از کارگر ساده گرفته تا سطوح عالی اجرایی از زادگاه و خاستگاه استاندارانِ پیشین، متأسفانه بیکار مانده و در کمال حیرت تنها نظاره گر غصب فرصتهای شغلی خود توسط این مهاجمین بوده اند، بسنده می کنم. متأسفانه موضوع وارد کردن اتوبوسی نیرو از نخسین روزهای شکل گیری استان و انتصاب آقای ابراهیم رضایی بابادی شروع شده و در زمان آقای سید صولت مرتضوی باباحیدری گسترش بیشتری یافت. تعلق خاطر آقای رضایی بابادی به گروهی از مدیران خوزستانی و چهار محال و بختیاری و بکارگیری ایشان در مناصب مهم استان نوپای خراسان جنوبی در زمان آقای مرتضوی شدت بیشتری یافته و به اوج خود رسید. با جایگزینی آقای قهرمان رشید به جای سید صولت مرتضوی باباحیدری دورهٔ گذر از نیروهای لُر و چهارمحالی و جایگزینی نیروهای «خراسان غیر جنوبی» آغاز شد و با جایگزینی آقای وجه ا… خدمتگزار در آغاز به کار دولت جدید جذب مدیران غیر بومی با شدت فزاینده تری به سمت ورود گستردهٔ مدیر از خراسان شمالی که سکونتگاه قدیمی قوم (کرمانج) است سوق پیدا کرد.
حال که به ۱۲ سالِ گذشتهٔ این استان با دقت و تأمل بیشتری می نگرم، سئوالی اساسی در ارتباط با علت و یا علل عدم انتصاب یک استاندار بومی ذهنم را به خود مشغول داشته است:
اساساً دلیل اصلی این عدم بکارگیری آن هم از میان خیل عظیم نیروهای کارآمد این استان که به جرأت می توان ادعا نمود که ضعیف ترین آنها می توانستند به مراتب از ۴ استاندار قبلی، قوی تر و کارآمدتر باشند، چیست؟
اکنون امیدواریم با انتصاب هم استانی دیگر آقای خدمتگزار یعنی آقای سید علی اکبر پرویزی بازنشستهٔ جهاد کشاورزی و اهل اسفراین، دیگرشاهد ورود مدیران اتوبوسی به استانمان نباشیم ؟!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*