یادداشت امروز/سفری از شمال به جنوب …!

محمد راعی فرد-mohammadraeifard@yahoo.com
ادب و آداب حکم می کند که قدوم میهمان را پاس داشت و بر او خوش آمدی نثار کرد، خصوصاً مردم این منطقه که نان سفره شان همواره تقدیم است به میهمان، میهمانی که اینک خود میزبان است.
لازم است که گپی دوستانه و مشفقانه با استاندار محترم داشته باشیم که ایشان در ابتدای کاری بس دشوار و پر از فرود و فراز رابطه حسنه تر و دوستانه تری را نسبت به سایرین در بوته آزمایش نهند و فضای شفاف و دلپذیری را در رابطه با مطبوعات استان بیازمایند!
جناب آقای پرویزی استاندار محترم! شاید زمان بی مرزی برایتان فراهم نباشد که آنچه را در سر داشتید و در دستور کار، بتوانید سامانش دهید، امامهم این است که ادارات استان طعم شیرین مدیریت هایی که تاکنون شاید نه تلخ که بیشتر گس بوده را بچشند و بدانند برنامه ریزی چه مفهومی دارد و قانون مداری چه معنایی! بدانند که این استان مدیرانی مدیر می خواهد نه فقط نامی و پستی سازمانی و ساختمانی و رئیس دفتری و ظواهری چشم نواز.
جناب آقای استاندار! اینجا استان خراسان جنوبی است و بسیار توفیر دارد با نوع شمالی اش، چه به لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، سومین استان از نظر وسعت و آخرین استان از نظر توسعه یافتگی، هفتصد هزار جمعیت دارد، بسیار روستای خالی از سکنه، طبیعتی بسیار خشن و کم باران و گاه بی باران، دشت های بحران زده و فروکش کرده، جایی که ادارات و مردمش هنوز نمی دانند بحران آب چه فاجعه ای را به دنبال دارد، برخی روستاهایش به زور تانکرهای آب آشامیدنی، تشنگی رفع می کنند چرا که دیگر چشمه جوشان مفهومش را از دست داده برخی دیگر از روستاهایش هم با آبهای عاریتی کمی از سبزینگی اش را حفظ کرده اند.
جناب آقای پرویزی! این دیار کهکشانی از فرهیختگان را در خود پرورانده که برخی از آنان برای همیشه به خاموشی گراییده اند که چهره هایی ملی و حتی جهانی بودند و هستند. پاسداشت اینان و استفاده از داشته های علمی شان وظیفه ای است حداقلی، آنان را از سایه بیرون بکشید و از حاشیه به متن آورید. اینان نیاز به مراسم بزرگداشت ندارند، شرایط و زیرساخت لازم برای حضور آنان فراهم کنید، کاری که استانداران چهارگانه قبلی نتوانستند یا نخواستند، کار سختی نیست جمع کردن این همه نخبه در گعده ای خانوادگی آن هم در استان خودشان!
جناب آقای استاندار! خراسان جنوبی را شرایط دیگری می طلبد، نمی توان با قوانین جاری و ساری سایر استان ها اینجا را از چسبندگی در رتبه آخر فروهانید، اینجا فضای ویژه ای دارد، نه صنعت و نه معدن و کشاورزی اش در حد استاندارد معمول هم نیستند، به لحاظ ژئوپلتیک منطقه ای، مدیریتی ویژه را می طلبد، بودجه هایی خاص و ردیف هایی خاص، نظارت دایم می خواهد و کاری ۲۴ ساعته، از راه دور نمی توان کنترلش کرد همانگونه که از پشت میز نمی توان …!
جناب آقای پرویزی! استانداردهای تحصیلی در آموزش و پرورش این استان که یکی از شاخصه های مهم اش صادرات معلم بوده به سایر نقاط کشور، درهم ریخته و از سالهای طلایی اش فاصله ها گرفته، از کارکرد مدرسه شوکتیه اش پرسید و کمی کنکاش کنید تا به عمق این آشفتگی آموزشی پی ببرید. مرکز این استان خود از عقب ماندگی های فراوانی رنج می برد، شاخصه توسعه یافتگی را نمی توان فقط در بلندمرتبه سازی و چند بلوار جستجو کرد. زیر ساخت های نداشته فراوانی دارد این شهر و به تبع آن استان، بخشی که به یکباره تبدیل به شهرستان می شود قهراً و طبیعتاً فرسنگ ها فاصله دارد با تعریفی که از شهرستان می شود.
جناب آقای استاندار! به شهرک ها و مناطق صنعتی استان سری بزنید، آمار واقعی بگیرید، از کشاورزی استان احوالی بپرسید، از معادن رها شده، خیل عظیم جوانان بیکار، اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، قاچاق سوخت، فقر و … پرسشی کنید و آماری دقیق به دست آورید، قانون گریزی ها، دور زدن قانون، بی قانونی با ابزار قانون و با بسیاری از شاخصه های نبود زیر ساخت بیشتر آشنا شوید. از مشاورانی قوی بنیه به لحاظ علمی و مدیریتی بهره برید.
جناب آقای پرویزی! اتاق های فکر را راه اندازی کنید، نه فقط نمایشی که یکی از پشتوانه های علمی و عملیاتی شما همین اتاق های فکری هستند که تاکنون فقط میز و صندلی از آن در فضاهای خالی چیدمان داشته، بها بدهید به جوانان روشنفکر و اساتیدی که به حاشیه رانده شدند به دلیل سیاسی بازی و سیاسی کاری، با نمایندگان اربعه استان ارتباطی همیشگی و تنگاتنگ داشته باشید. مدیران تان را توجیه کنید که پاسخگو باشند، پاسخگویی به افکار عمومی یکی از پیش پا افتاده ترین اصول مدیریت است. مردم را قانع کنید که اعتماد کنند، بدون اعتماد مردم هر طرحی و هرکاری مشتی است بر سندان کوبیدن!
جناب آقای استاندار! مردم این دیار نیاز به شعار ندارند، باورکنید سروگوش شان پر است، کمی طعم توسعه می خواهند با مزه شیرین مدیریت، کمی انگیزه می خواهند با طعم شفافیت، این مردم انتظار دارند به شعورشان احترام گذاشته شود و به حساب آیند. اینان خسته هستند از بس که نقش مهره های سوخته را بازی کردند … !!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*