بررسی سیر نزولی ورزش در گفت و گو با پیشکسوتان بیرجندی/ تیشه تخلفات بر ریشه ورزش استان /مدیریت؛ زخمی که ورزش بیرجند را عفونی کرد

پس از بروز برخی تخلفات، اداره ورزش و جوانان استان روی نمودار سینوسی بحران قرار گرفت. حالا نارضایتی ها و گلایه های جامعه ورزش فقط کم کاری های معمول نیست، نگرانی های جدی تری بر فضا ورزش استان سایه افکنده است.

تیم مان نایب قهرمان شد، تقدیر و تشکر پیشکش حتی حاضر نشدند یک بنر برای بچه ها نصب کنند، پرسیدم چرا یک بنر نمی زنید که دلمان خوش باشد. اداره ورزش و جوانان استان نایب قهرمانی مان را تبریک گفت، پاسخ دادند یک سری مسائل در اداره وجود دارد از زدن بنر معذوریم، این درد را به که گویم و این غم را به کجا برم که اداره ورزش و جوانان برای نصب بنر تبریک به جوانانی که نایب قهرمان شدند معذوریت دارد.

چند سالی است ورزش خراسان جنوبی با وجود جوانان قهرمان و پر تلاش به جای این که روند صعودی در نگه داشت حیثیت و رونق ورزش داشته باشد روندی کند و حتی در مواردی تعطیلی هیأت ورزشی و از هم پاشیدگی را یدک می کشد. البته در این میان تعدادی از ورزشکاران خراسان جنوبی مانند نجمه خدمتی بودند که یکه تازی شان نام خراسان جنوبی را در جهان مطرح کرد. اما نکته این جاست که اگر تلاش های خانواده اش نبود امروز خراسان جنوبی نجمه خدمتی هم نمی داشت. این جملات را یکی از پیشکسوتان ورزش خراسان جنوبی در بیرجند مطرح می کند، ورزشکاری که خود به تنهایی تلاش کرد هیأت موتورسواری را در بیرجند راه اندازی کند و البته موفق هم شد اما به گفته خودش تنگ نظری هایی که تنها ریشه در مدیریت بحران زده و ضعیف حوزه ورزش استان دارد باعث شد جوان کشاورزی که جذب این هیأت شده بود و مقام هفتم آسیا را کسب کند امروز با خطی برآرزوهای زیبایش در دریغ هایی که اداره ورزش استان موجب آن بود روز را به شب های تاریک پر از افسوسش پیوند می زند.

نبود ثبات مدیریتیphoto_2016-07-10_18-39-26

اکبرپور خاک خورده، زمین های آبی ورزش خراسان جنوبی به خصوص بیرجند است خاک خورده ای که به مقام مربی گری رسید، اما امروز به تنها چیزی که فکر می کند دوری از ورزش استان است، استانی که با نبود ثبات مدیریتی و نبود درایت های لازم امروز به رکود ورزش افتاده و اگر این روند به همین شکل ادامه یابد در سال های آتی دیگر نام و نشانی از قهرمانان بیرجندی وخراسان جنوبی نخواهد بود.

دلسوز ورزش نیستند

به اعتقاد این پیشکسوت ورزش مدیرانی که در اداره ورزش و جوانان استان فعالیت می کنند دلسوز ورزش نیستند . او تأکید می کند: بحث نبود اعتبار برای هر درخواستی مطرح می شود اما با کمی واکاوی می بینید اگر همان اعتبار کم هم درست مدیریت می شد کار به جایی نمی رسید که حتی هزینه یک سکه برای تقدیر از نفر هفتم آسیا برایشان مشکل باشد. اکبرپور مدیرانی که در حال حاضر امور ورزش استان را به عهده دارند را ورزش دوست نمی داند چرا که به نظر هیچ توجهی به استعدادهای ورزشکاران استان نمی شود علاوه براین نه تنها کمک به رشد ورزشکاران نمی کنند بلکه سنگ اندازی هم می کنند.

او از سرمایه گذاری می گوید که قرار بود برای راه اندازی پیست موتورسواری در بیرجند اقدام کند اما اداره کل ورزش و جوانان از ارائه زمین به او خودداری کرد و مثال های دیگری که جز افسوس و حسرت سودی نداشت.

کار هیأت و اداره حکایت صف و ستاد است۱۳۹۳۰۸۱۶۱۱۰۹۳۰۷۰۷۴۰۲۵۷۵۴

رئیس هیأت ورزش های پهلوانی و زورخانه ای استان نیز با ابراز گلایه از وضعیت ورزش استان به خصوص رکودی که در مرکز استان حاکم شده است می گوید: کار هیأت و اداره کل ورزش و جوانان به مانند صف و ستاد است، ما هیأتی ها صف و اداره ورزش و جوانان ستاد است، وظیفه ما جذب جوانان و استعدادیابی آن هاست و وظیفه اداره کل حفظ و نگه داشت آن هاست که متأسفانه با یک آمارگیری ساده از میزان نسبت جذب و نگهداری، آن نتیجه ای که نباید گرفت را به دست می آورید.

قمری می افزاید: اداره کلی که یک خودرو برای جابجایی ورزشکارانی که اعزام می شود ندارد چطور می خواهد دلش به حال نگهداری بازیکنان بسوزد.

او با بررسی کارنامه ورزشی استان چیزی جز رکود البته به جز چند صباحی از دوران مدیریت… هیچ نقطه روشنی نمی بیند و ادامه می دهد: اداره کل ورزش و جوانان استان تاکنون نتوانسته دغدغه مربی و بازیکن را کم کند، نتوانسته دلواپسی های یک ورزشکار را بفهمد و این کوتاهی ها جز دوری کردن ما از هدفمان به عنوان رئیس هیأت ثمر دیگری نداشته است.

به نظر او نه تنها در بحث حمایت های مالی و معنوی عقب مانده ایم بلکه به لحاظ زیرساختی نیز در استان حرفی برای گفتن نداریم و در اینجا چند پروژه ورزشی ناتمام به خصوص ورزشگاه ۱۵هزار نفری بیرجند و استخرها و سالن های ناتمام چند شهرستان را مثال می زند.

قمری با انتقاد از آنچه به عنوان کمبود منابع مالی مطرح می شود، تصریح می کند: چرا در استانی دیگر مربی می تواند با بازیکنان قراردادهای ۲ تا ۷ میلیون تومانی امضا کند اما رقم قراردادهای بازیکنان من که نایب قهرمان کشور شده اند صفر ریال است.

او این موضوع را جز به مدیریت ضعیف و پایه های سست حمایتی در اداره کل ورزش نمی داند و می افزاید: تا کی می توانیم پشت نمونه های تک استان مانند خدمتی ها پنهان شویم و موفقیت آن ها را به پای استان گره بزنیم و می پرسد آقای نماینده آیا به تازگی آمار هیأت هایی که از هم پاشیده اند و دیگر نمی توان آن ها را به قبل برگرداند را گرفته اید؟ آیا به تازگی آمار اعتیاد را در استان گرفته اید؟ و آیا تیتر اعتیاد به ۱۳ رسید را دیده اید؟

قمری پریشان از روزهایی که چنین ناگوار از جلوی رویش می گذرد می گوید: چرا به آرا و نظر مردم و مسئولان استان در کلان کشور بی توجهی می شود، چرا نظر ۴ کارشناس ورزشی و پیشکسوت را در انتخاب مدیریت ورزش استان جویا نمی شوند، یا اگر هم جویا می شوند عمل نمی کنند.

او حالا با گذشت این همه سال از تک دو زدن در گود زورخانه وقتی ناملایمتی ها را در ورزش استان نسبت به ورزشکاران می بیند از این که در این استان و در این شهر مانده کمی از خود مکدر است و می گوید: کاش چند سال پیش از بیرجند رفته بودم.

اما قمری راه عشق را رفته است راهی که هر عاشقی را به آن می کشد و حالا موهای سفیدی که حاصل یک عمر تجربه در این مسیر است را با قلبی اندوهگین نشان می دهد و ادامه می دهد: همه دلسوزان ورزش در این شهر اگر کاری می کنند رایگان است و برای دل خودشان؛ تمام عشق و زندگی من هم جوانی است که روی سکو می رود اما همه این عشق وقتی نتوانی جوان را نگه داری هر روز کوچک و کوچک تر می شود.

 اجاره سالن های بخش خصوصی به کجا می رود

 سؤال مهم دیگری که او مطرح می کند حساب و کتابی است که هیچ وقت برای هیچ رئیس هیأتی روشن نمی شود. این که پول اجاره سالن هایی که به بخش خصوصی واگذار می کنند کجا می رود؟

چرا شفاف سازی نمی شود و آیا در جایی درست مصرف شده است؟ تمام سؤال های قمری پاسخ هایی با سند و مدرک بود که هر کدام پرونده ای قطور از مشکلات پیچیده در بدنه ورزش استان است. از سالن هایی که به جای تکمیل باید تخریب شود و پروژه هایی که امکاناتش خاک می خورد و هنوز استفاده نشده نو شده است.

ادامه صحبت های این دو پیشکسوت ورزشی به استاندار و فرماندار می رسد مسئولانی که در رأس استان و شهرستان می توانند ورزش را از این ورطه خطرناک نجات دهند اما وقتی برای یک ملاقات با استاندار باید چند ماه در نوبت ماند از دیگر مسئولان انتظاری نیست.

امروز قمری و عده زیاد دیگری از رؤسای هیأت های ورزشی به افسردگی افتاده اند. پهلوانان و قهرمانانی که در تاریکی حمایت ها فقط از جیب گذاشته اند و تاکنون هیچ ندیده اند حالا آژیر رفتن می کشند و نتیجه این گزارش ها را برای مسئولانی که یک گوششان در وگوش دیگر دروازه است را چیزی جز اتلاف وقت نمی دانند

برای تقدیر مشکل داریم

گلایه این دو پیشکسوت از بی توجهی ها به جایی رسیده که گفته شد اداره کل ورزش و جوانان استان حتی از نصب بنر برای تقدیر از ورزشکاران زورخانه ای استان که نایب قهرمان شده اند هم دریغ کرده و بهانه آن ها هم وجود مشکلات داخلی بوده است، مشکلاتی که ربطی به اعتبار نداشته چون شهرداری حاضر بود در هرجای شهر که آن ها می خواستند بنر تقدیر و تشکر را حتی به صورت رایگان نصب کند.

 صحبت فایده ای ندارد

ابوالفضل جباری یکی دیگر از پیشکسوتان ورزش استان که دل پر دردی از وضعیت مدیریت دارد و آنچه تاکنون در اداره ورزش و جوانان می گذرد فقط به بیان این ابیات بسنده می کند که «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/آنچه نگفته به جایی برسد فریاد است.»

این تنها بخشی از گفته های پیران و ریش سفیدان ورزش استان است، گلایه هایی که بخش زیادی از آن فقط شنیده شده و نتیجه این فقط شنیدنی ها چیزی جز بحران و ویرانی در ورزش استان به خصوص در حوزه مدیریت نبوده است.

هرچند سابقه نشان داده است برای این که یک مدیر بادرایت در استان بر صندلی بنشیند باید خون دل خورد اما حالا دیگر خون دل پیشکسوتان ورزش استان هم رنگ به رخسار ندارد و هیچ کدامشان به آینده ای روشن در ورزش استان امید ندارند.

 تعیین مدیر شایسته photo_2016-07-10_18-40-14

علی دقتی پور یکی دیگر از پیشکسوتان ورزش استان که سالها در دانشگاههای خارج از استان تدریس داشته است بحث بومی یا غیر بومی بودن مدیر را مطرح می کند و می گوید:گاهی فردی که در اداره ورزش و جوانان سابقه کاری درخشانی دارد حتی با این که ساکن تهران بوده اما می تواند با توجه به کارنامه درخشانش مؤثر باشد.

وی اعتقاد دارد: هدف در تعیین مدیر شایستگی او در برقراری ارتباط با مسئولان وزارتخانه و قدرت لابی است، مدیری که قدرت ارتباط نداشته باشد چه بومی و چه غیر بومی، دردی از ورزش استان دوا نمی کند.

دقتی پور به سالهای مدیریت یکی ازمدیران اشاره کرد و گفت : حداقل در افزایش سرانه ورزشی حرفی برای گفتن داشتیم . اما در این سالها پروژه هایی در استان ایجاد شده که مدیریت استان به درستی باید پاسخگوی آن ها باشد، از چمن کاری هایی که گرفتار بی آبی و خشک  سالی شد تا پروژه هایی که با هر دلیلی نیمه تمام ماند و هر روز فرسوده تر می شود.

این پیشکسوت ورزش با ارائه آماری از رکودهایی که در ورزش استان در هر زمینه ای از پروژه ها تا وضعیت هیأت ها به وجود آمده، تصریح می کند: با این روند مدیریتی تیشه به ریشه ورزش استان زدند.

وی می گوید جبران این عقب ماندگی ها تنها با وجود مدیری قدرتمند که با مشورت و نظر پیشکسوتان و آرای آن ها انتخاب شود، فراهم خواهد شد.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*