محمد راعی فرد
همین چند روز پیش بود که معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد پرده های واقعیت تیراژ و شمارگان مطبوعاتی کشور را کنار زد و اعداد و ارقامی را ارائه کرد که جای تأمل، تأسف و تأثر داشت. مطبوعات از جنس کاغذ که بوی ناب جوهر چاپ بدهد و با دست لمس و ورق زده شود با تمام پیشرفت ها و به اصطلاح انفجار اخبار و اطلاعات در دنیای واقعی و مجازی، هنوز جایگاه ویژه خود را کماکان و در سطحی بالاحفظ کرده است. یکی از پایه ها و شاخص های مهم درتوسعه یافتگی جوامع درجهان کنونی که دهکده جهانی اش هم می نامند، سطح مطالعه و خوانش مردمی است که حتی در جوامع توسعه یافته، سخت درگیر زندگی و روزمرگی خودشانند. سرانه مطالعه نشانه ای است مهم و حیاتی از جامعه ای در حال توسعه و قانونمند و قانون مدار، هر قدر این سطح از مطالعه سرانه به لحاظ زمانی و کیفی پایین تر آید، به همان نسبت شرایط عقب ماندگی و فساد اجتماعی چه به لحاظ اخلاقی، مالی و اداری فراهم خواهد آمد. هر قدر سطح بینش و آگاهی مردم و پرسشگری و فهم آنان بالاتر رود، قانون گریزی آنان نیز به همان میزان کمتر و پای بندیشان به قانون مداری بیشتر خواهد شد. بهتر است آمارهای تکان دهنده چندین میلیونی ورودی پرونده های گوناگون حقوقی و کیفری به ایستگاه قوه قضائیه را یادآور شویم، و باز هم بهتر است انواع فسادهای مالی را که هر روز شاهد اخباری قطره چکانی از آن هستیم را نیز یادآوری کنیم. انواع و اقسام اختلاس های ریز و درشت، رشوه، انواع رد و بدل شدن پول های زیرمیزی و رومیزی و گشادی جیب کارچاق کنها و قس علیهذا… معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در مصاحبه ای اذعان داشت که در کل کشور میزان شمارگان یا تیراژ روزنامه ها ۹۰۰ هزار نسخه می باشد که ۴۰۰ هزار آن عودت داده می شود و فقط ۵۰۰ هزار خواننده را به خود مشغول می کند، فقط ۵۰۰ هزار برای کشوری که داعیه فرهنگی چند هزار ساله دارد. بهترین روش برای پی بردن به عمق فاجعه و پرداختن به این درد بزرگ که هیچ کس حس اش نمی کند، ورود به آمار و ارقامی است که خواننده را وادار به قیاس و ملاحظه شرایط حال جامعه اش کند. در ژاپن در حال حاضر ۱۲۱ روزنامه به شکلی روزانه چاپ می شود که هر روز بالغ بر ۷۱ میلیون نسخه از آن را مردم مطالعه می کنند. روزنامه یومیوری سه میلیون، ماینی چی و آساهی هر کدام ۴ میلیون و… در ژاپن ۹۰ درصد روزنامه ها برای مشتریان فرستاده می شود و به نوعی مردم این کشور به مطالعه روزنامه و کتاب معتادند. روزنامه آساهی شیمیون سالانه حدود ۵/۴ میلیارد دلار فروش دارد و سایر روزنامه ها نیز در همین چارچوبه اعداد و ارقام ، یعنی هر روز دهها تن کاغذ و مرکب صرف تولید و پخش میلیونها نسخه روزنامه ورساندن آن به دست مردم است . مثال فوق از این بابت عرضه شد که دریابیم برای رسیدن به آمال و آرزوهای یک جامعه باید راهکارها و زیرساخت ها را مهیا نمود تا توان رسیدن به اهداف پیش بینی شده را در آن فراهم آورد. هیچ پیشرفت و توسعه ای ، شانسی و تصادفی و باری به هر جهت بوجود نیامده که کشورما نیز از آن بهره برد. برای رسیدن به نقطه اوج و خواسته های یک ملت راهی بس دشوار و پر پیچ وخم وپر ازسنگلاخ وجود دارد که با عافیت طلبی و راحت طلبی و بی زحمت یک شبه راه صد ساله را غیر ممکن می نماید و فقط باید به شرایط موجود بسنده کرد و هیچ اعتراضی هم نکرد چرا که هر اعتراض ابتدا از خویشتن خویش باید شروع شود و اینکه تک تک آحاد مردم در بوجود آمدن شرایط موجود مقصر وسهیم اند .
مطبوعات زمانی توان رشد و تعالی دارند که دایم در مظان اتهام حکومت ها قرار نگیرند ، آنقدر آزادی درتفکرو بیان و اندیشه داشته باشند و آن قدر به دموکراسی پایبند که قوانین و منافع ملی از اولین باورهای آنان باشد . تا زمانی که حکومت و مردم به مطبوعات اعتماد نداشه باشند ، شرایط کار فراهم نخواهد شد ، تا زمانی که مردم به این درک و واقعیت نرسند که یکی از شاخصه های مهم توسعه یافتگی مطالعه است و همانگونه که در سبد خانوارشان مواد غذایی و پوشاک جایگاهی همیشگی دارد ، گوشه ای از آن را نیز می بایست به کتاب و مطبوعات اختصاص داد. این کار ساده ای نیست ، خانواده هایی که گاه در روز هزاران تومان را خرج پفک و چیپس و آدامس و لپ لپ کودکانشان می کنند ، اما بسیار سخت است برای شان که یک هزار تومانی راخرید کالای فرهنگی مانند مجله یا روزنامه کنند .
تغییر نگرش و زاویه نگاه مردم کاری است بس دشوار و گاه نزدیک به غیر ممکن ، وقتی عامل اصلی هر حرکت که مردم باشند ، نخواهند کاری کنند ، هیچ اتفاقی در کشور نخواهد افتاد ، آنان همگی باید به شرایط موجود بسنده کنند واعتراضی هم نداشته باشند.
آمار تکان دهنده معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد پرده برداری از واقعیتی مرگبارو گزنده داشت، مرگ فکری یک جامعه را می بایست دردوری آنان از مطالعه دانست چراکه قد رت تحلیل، کنش های اجتماعی ، پرسشگری و مطالبه گری را درآنان نابود وبه زندگی بخورو نمیری و تایید هر حرف و حرکتی عادت شان می دهد. بار دیگربر آمار ارایه شده نظری جدی و عملیاتی بیدازیم، شاید فردا دیرباشد.