مسائل مالی کجای زندگی شماست؟

 زندگی زناشویی رضایت بخش و سالم هرگز تصادفی ایجاد نمی گردد.

 

زندگی مشترک یکی از زیربنایی ترین واحدهای اجتماع است که باید در حفظ و شکوفایی آن کوشید. تأثیرگذاری مستقیم، گستره تأثیر و طول مدت آن، شاخصه های مهمی هستند که توجه به زندگی مشترک را ضروری می سازند. آدمی نیازهایی دارد که تأمین هریک از نیازهایش به شیوه مناسب و درست، گامی در مسیر رشد و تعالی وی باشد و زندگی مشترک بهترین جایگاه تأمین این نیازهاست.

مسائل مالی در زندگی همسران

حال آنکه به دلیل برخی عوامل،گاهی این محیط امن و جایگاه تعالی بخش، محل کدورت و ناامنی و رکود می شود.
«سی ساله بودم که با شوهرم ازدواج کردم. در آن زمان یک زن شاغل و کارمند رسمی با درآمد بسیار خوب بودم و از خود منزل شخصی هم داشتم. بعد از ازدواج همسرم به بهانه بزرگتر کردن خانه، ملک مرا هم فروخت و پول آن را با پول ملک شخصی خود یکی کرد و خانه ای بسیار خوب در یک محله عالی خریداری کرد. در کمال ناباوری آن خانه را به نام خود کرد. بعد از مدتی هم به بهانه پرداخت قسطهای سنگین تقریبا همه حقوق مرا می گرفت و من رسما تبدیل به زنی شده بودم که بسیار کار می کردم اما برای هزینه ایاب و ذهاب خود نیز باید  از همسرم پول می گرفتم. در وجودم از این وضعیت ناراحت بودم اما چون همسرم را دوست داشتم هیچگاه اعتراضی نکردم. الان بیست سال از زندگی من و همسرم می گذرد و من در آستانه بازنشستگی هستم. هنوز هم کارت حقوق من دست همسرم است و من هیچ استقلال مالی ندارم.

نیازهای ایمنی جزو اساسی ترین نیازهای انسانند و ارضا نشدن آنها فرد را دچار بیماری های جسمی (روان تنی) و ناراحتی روانی می کند.

مدتی است که کارت حقوقم را از او بازپس گرفته ام چون در آستانه بازنشستگی هستم و واقعا به درآمدم نیاز دارم اما در طی این چند ماه رفتار همسرم با من کلا عوض شده است. بسیار بداخلاق، فحاش و تندخو شده است. اصلا توجهی به من ندارد. با حداقل کلمات با من صحبت می کند و رسما زندگی را به من جهنم کرده است.
به هیچ عنوان در کنارش احساس آرامش ندارم. علی رغم اینکه سی سال است که سخت کار کرده ام و موقعیت شغلی خوبی هم داشته ام و با حقوقی بسیار خوب در حال بازنشسته شدن هستم اما کوچکترین چیزی برای خود ندارم. حتی طلاهایی هم که خریداری می شود به نام همسرم است.
مادیات در زندگی مشترک مهم نیست خصوصا وقتی چند سال از زندگی مشترک می گذرد اما رفتارهای همسرم خصوصا رفتارهای اخیرش باعث شده که اصلا احساس امنیت نداشته باشم و از زندگی بسیار دلسرد شوم  حتی احساس کنم که دیگر جایگاهی نزد وی نداشته و دیر یا زود رهایم می کند…»
زندگی زناشویی رضایت بخش و سالم هرگز تصادفی ایجاد نمی گردد. زندگی زناشویی استوار و شاد وقتی شکل می گیرد که زن و شوهر مهارتهای لازم جهت چنین رابطه ای را یادبگیرند و به کار ببرند. برای اصلاح رابطه زناشویی خود باید شیوه با هم بودن خود را عوض کنید به جای آنکه وقت تان را با هم تلف کنید می توانید وقت تان را طوری تنظیم کنید که زندگی بهتری بسازید. یکی از این برنامه ریزی های مهم وقت گذاشتن زوجین برای هم به منظور رفع نیازهای اساسی یکدیگر است. یکی از این نیازهای بسیار مهم نیاز به ایمنی در زندگی مشترک است.

نیاز به ایمنی چیست؟

زمانی که نیازهای جسمانی به طور نسبی ارضا شوند، یک دسته از نیازهای تازه پدیدار می شوند که می توان آنها را به عنوان نیازهای ایمنی طبقه بندی کرد. مهم ترین نیازهای ایمنی عبارتند از: امنیت، ثبات، اتکا، حمایت، رهایی از ترس و اضطراب، نظم، قانون و اصول و موازین اعتقادی و اخلاقی.
به طور کلی، اگر نیازهای ایمنی ارضا نشوند می توانند ارگانیسم را یکسره به زیر سلطه خود بکشند و در این صورت وجود انسان به ماشینی می ماند که کارش جست وجوی ایمنی است. از این رو، نه تنها کودکان، بلکه بزرگسالان نیز ترجیح می دهند دنیایی امن، قانونمند، پیش بینی پذیر، منظم و سازمان یافته داشته باشند؛ دنیایی که در آن امور نامنتظره، غیرقابل مهار، اضطراب آور و دیگر چیزهای خطرناک رخ ندهد؛ دنیایی که در آن حامیان مطمئن و توانا از گزند حوادث مصونش می دارند.
با این اوصاف زن و شوهرها نیز نیازمند فضایی امن و قابل اعتماد هستند. در فضایی که زن یا مرد نداند چه چیز انتظارش را می کشد و طرف مقابل به طور دائم سعی دارد کنترل همسرش از اوضاع را از او سلب نماید، قطعا اطمینان خاطر ایجاد نمی گردد و رضایت زناشویی به سمت صفر میل می کند.

آسیبهای کاهش امنیت خاطر در زندگی زناشویی

 به جرات می توان گفت نیاز به امنیت در شرایط عادی (نه در فقر شدید) از نیازهای جسمانی مهم تر است و حتی آنها را کمرنگ می سازد.

نیازهای ایمنی جزو اساسی ترین نیازهای انسانند و ارضا نشدن آنها فرد را دچار بیماری های جسمی (روان تنی) و ناراحتی روانی می کند.
همسر ناامن چون خود از آرامش برخوردار نیست، نمی تواند به شریک زندگی خود آرامش و آسودگی خاطر ببخشد.
– همسری که احساس ناامنی کند قطعا والد خوبی برای فرزندان نخواهد بود و نقش تربیتی لازم را ندارد.
پرخاشگری ، بدبینی، زودرنجی، تحقیر، طعنه زدن و ناشکیبایی از شایع ترین پیامدهای ناامنی روانی است.
وقتی مرد یا زنی احساس ناامنی می کند و همسر خود را عامل آن بداند، به دیگران پناه می برد و آنها را تکیه گاه خود قرار می دهد.

 برای اینکه همسرتان وجودی پر از امنیت و آسودگی خاطر داشته باشد باید:

–  در زمینه های فکری و اعتقادی با او هم رأی و همسو باشید. اگر اختلافی در این زمینه دارید، بدون این که بخواهید باورهای خود را تحمیل کنید، از طریق مطالعه، بحث و گفت وگو به هم نزدیک شوید و اگر خود نمی توانید به توافق برسید، حتما از کمک مشاور بهره ببرید.
– پشتیبانی و حمایت خود را از او در گفتار و کردار نشان دهید. اگر کسی، حتی نزدیک ترین اعضای خانواده شما، بی دلیل به همسرتان ایراد بگیرد و او را تضعیف کند، به دفاع از او بپردازید و اجازه ندهید قدر و حرمت همسرتان زیر پا گذاشته شود.
– زندگی خود را بر پایه برنامه ریزی های درست، واقع بینی و نظم بنا کنید. زندگی بدون برنامه ریزی، ابهام و آشفتگی می آورد و امنیت خاطر را می زداید.
– با خود و همسرتان صادق باشید. صداقت  در قول و عمل، اطمینان و اعتماد می آورد. دروغ و پنهان کاری بزرگ ترین عامل از بین رفتن آسودگی و امنیت روان است.
– اندوه و هراسی را که در اندیشه و جان شما جای گرفته است و با گذشت زمانی کم، رهایتان نمی کند و در خُلق و چهره و رفتارتان بازتاب آشکاری دارد با همسرتان در میان بگذارید تا هم مانع بدبینی و نگرانی او شوید و هم از همدلی و همدردی او تسکین یابید.
– از میان همه عوامل ناامنی در زندگی خانوادگی و در ارتباط با همسر، خیانتهای زناشویی بسیار خانمان برانداز است لذا توصیه جدی می شود از هر آنچه که می تواند شرایط آن را مهیا کند دوری نمایید. فضاهای مجازی متاسفانه امکانی فراهم آورده که شرایط برای رابطه با غیر بسیار فراهم شده است روابطی که در ظاهر اصلا شکل خیانت ندارد ولی در باطن واقعا زمینه خیانتها را فراهم می کند لذا در مدیریت استفاده از این فضاها بسیارکوشا باشید.
– رفع نیازهای جسمی، ابراز محبت، احترام گذاشتن و تکریم همسر، و فراهم کردن زمینه های رشد و خودشکوفایی او ، در افزایش امنیت خاطر همسرتان مؤثر است و اصولاً ارضای هر نیاز به رفع دیگر نیازها کمک می کند.
– فراموش نکنید که با قبول مسئولیت رفتار خود، مشخص کردن اولویتها و تخصیص وقت برای برنامه ریزی و با هم بودن، تعهد خود را به ایجاد رابطه زناشویی خوب نشان می دهید. در این راه دو وسیله بسیار مهم دارید: زمان و سعی.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*