در این یادداشت به بررسی عوامل افزایش تمایل جوانان به بیکاری نسبت به انجام کار سخت پرداخته است، شرایطی که در آن بسیاری شغلها مورد پسند جوانان واقع نشده و آنان نیز بیکار ماندن را انتخاب میکنند.از نظر نگارنده، قدیمترها بیشتر میگفتند: “برو کار میکن مگو چیست کار، که سرمایه جاودانیست کار” یا “کار که عار نیست” و… ، امروزه اما جامعه ما کمی متفاوت از این ضربالمثلها و حکایات شبیه شده است. به نظر میرسد در نوع نگاه جوانان ما به مقوله کار، چنین نیست که میان “بیکاری” و “مشغول بودن به هر شغلی” دومی را انتخاب کنند، بلکه اجتماع گونهای تغییر کرده که بیکاری را به نیافتن شغل مورد نظر ترجیح میدهند.
احمد شریعت
قدیمترها بیشتر میگفتند: “برو کار میکن مگو چیست کار، که سرمایه جاودانیست کار” یا “کار که عار نیست” و… ، امروزه اما جامعه ما کمی متفاوت از این ضربالمثلها و حکایات شبیه شده است. به نظر میرسد در نوع نگاه جوانان ما به مقوله کار، چنین نیست که میان “بیکاری” و “مشغول بودن به هر شغلی” دومی را انتخاب کنند، بلکه اجتماع گونهای تغییر کرده که بیکاری را به نیافتن شغل مورد نظر ترجیح میدهند. در این یادداشت به بررسی عوامل این نگاه و علل افزایش آن در جامعه میپردازیم، شرایطی که در آن بسیاری شغلها مورد پسند جوانان واقع نشده و آنان نیز بیکار ماندن را انتخاب میکنند. در نهایت نیز دو مورد از آسیبهای این نگاه را ذکر میکنیم.
مشکلی به نام دانشگاه
در تعریف دانشگاه میتوان گفت: دانشگاه مکانی است برای جوانان تا دانش آموخته و بتوانند با به کار بستن آن دانش برای جامعه کارایی داشته باشند. اما فراتر از تحصیل دانش، دانشگاه فرصتی مناسب برای رشد فکری، آشنایی با اساتید و بهرهگیری از تجربیات مختلف آنان چه در حوزههای علمی و چه در حوزههای اجتماعی فراهم میکند. با این حال اثرات دانشگاه را نمیتوان در همه جا مثبت دانست. برای توضیح بیشتر درباره پیامدهای منفی، نمونهها و مواردی را ذکر میکنیم.
بسیاری از جوانان به علت تحصیل (یا به بهانه آن) به مدت چند سال در ساختار اجتماعی- اقتصادی به عنوان مصرفکننده باقی میمانند. درواقع فشارهایی که به فرد منتقل میشوند تا وی را واردار به پذیرش مسئولیت اجتماعی کنند، بسیار دیرتر شکل میگیرند و گاهی آنقدر با تاخیر همراه میشوند که تغییر شیوه زندگی و پذیرفتن مسئولیت را سختتر میکنند. از طرف دیگر با ضعف آموزشهای ارائه شده در دانشگاه و دوری آنها از شرایط کسب و کار در جامعه، فرد به دنبال شغلی آرمانی و مرتبط به رشته خود منتظر میماند، حال آنکه امکان مشغول شدن در رشته او به علل گوناگون -مانند عدم تناسب میان نیاز شغلی پایین آن رشته و فارغالتحصیلان فراوان- امکانپذیر نیست. نکته دیگر اینکه تحصیل در دانشگاه حساسیت فرد را نسبت به شغل بالا میبرد؛ به طوری که با افزایش انتظارات از دانشگاه برای منتج شدن به شغل آسان، یکی از مهمترین دلایلی که جوانان به دانشگاه میروند به این تبدیل شده که “کار سختی پیدا نکنند” و به شغلی راحت -مانند کارمندی- برسند، شغلی که حتما میز و کولرش آماده و چیزی بیشتر از امضا لازم نداشته باشد.
فرهنگ: از سبک زندگی جدید تا رویای زندگی آمریکایی
رویای زندگی آمریکایی مشخصه فرهنگی تا حدی غالب فضای امروز جهان است. آمریکا به لطف منابع مالی و تفوق اقتصادی – سیاسی خود، به پیچیدن نسخه برای دیگر مناطق دنیا ادامه میدهد و مهمترین ابزار آن نیز رسانهها و محصولات فرهنگی هستند. از آنجا که جامعه آمریکایی یک جامعه صنعتی محسوب میشود، پس تصویر منعکس شده از زندگی آمریکایی و فرهنگ منبعث از آن -که در تمام رسانههای آمریکا و محصولات فرهنگی آن مانند فیلم و سریال به تصویر کشیده میشود- نیز فرهنگ یک جامعه صنعتی خواهد بود.
تاثیر این موضوع جایی آشکار میشود که در محصولات فرهنگی غرب، زندگی نرمال یک فرد را یک زندگی کارمندی (کاری آسان در سطوح مختلف) در ساختمانهایی سر به فلک کشیده به تصویر میکشند؛ حال آنکه در بسیاری از جوامع سنتی شغلی مانند کشاورزی حرف اول را میزند. در نتیجه این تضاد، جوانان در پی شغلی آسان و غیرواقعی میروند که اگرچه آن را ایدهآل میدانند، اما در جامعه آنها وجود ندارد -یا اگر وجود دارد بسیار ناچیز است- و در عوض شغلی که جامعه آنها بدان نیاز دارد و زیرساختهای آن وجود دارد را رها میکنند.
صرف نظر از موضوع رویای زندگی آمریکایی و اثرات آن، موضوع دیگر تغییر سبک زندگی در جوامع -به ویژه جوامع شهری- است. با اضافه شدن سرگرمیهای جدید مانند بازیهای رایانهای، فیلمها و سریالهای طولانی و ادامهدار، شبکههای نوین اجتماعی و… سرگرمیهای مجازی جوانان به مراتب افزایش یافته و در مقابل از حضور آنان در ورزشهای گروهی و اجتماعات حقیقی کاسته شده است. این سرگرمیهای مجازی دو آسیب مهم را با خود به همراه دارند: اول اینکه به شدت اعتیادآور هستند و باعث دوری بیشتر جوانان از فضای کار و فعالیت میشوند. دوم این است که با جایگزینی روابط مجازی بجای حقیقی، میل به شغلهایی که درگیر محیط حقیقی بوده و کار و تلاش بیشتری را طلب میکنند، کمتر میشود.همچنین نگاه به کار آسان آسیبهایی را به دنبال دارد که در ادامه به دو مورد از آنها اشاره میکنیم.
صنعت
رویکرد به شغلهای آسان و مهندسی در صنعت و کاهش تقاضا برای مشاغل سختتر، تعادل درآمدی صنعت را تغییر داده است. با افزایش تعداد فارغالتحصیلان مهندسی و پیشی گرفتن عرضه بر تقاضا در زمینه شغلی آنها، شاهد کاهش دستمزد در امور مهندسی بودهایم، و مشاهده میشود شغلهایی که نیاز به فعالیت بدنی دارند از لحاظ دستمزدی وضعیت بهتری را نسبت به آن پیدا کردهاند. هر چند در نگاه اول ممکن است این موضوع با توجه به فعالیت بدنی قابل توجیه به نظر برسد، اما با در نظر گرفتن مسئولیت امور مهندسی، قابل توجیه نخواهد بود.
از طرف دیگر، رشتههایی مانند مهندسی کشاورزی وجود دارند که در ذات خود فعالیت بدنی و فکری را به همراه یکدیگر طلب میکنند. اکنون در کشورمان شاهد نسبت بیکاری بالا در فارغالتحصیلان بخش کشاورزی هستیم که میتوان بخشی از آن را به دلیل پرهیز جوانان از پرداختن به شغلهای سختی که نیازمند فعالیت بدنی هستند دانست.
سراب شغل آسان
در جستجو برای یافتن سرابی به نام شغل آسان، ترفندهای زیاد و مختلفی وجود دارند که گاهی منجر به خسارتهای مادی و معنوی بزرگی میشوند. داستان شرکت گلدکوئست و اثرات مادی – اجتماعی آن، مثالی گویا در همین زمینه است. افراد بسیاری به امید یافتن شغلی بدون زحمت و ثروتمند شدن در یک شب، نه تنها سرمایه مادی خود را وارد این شرکت هرمی کردند، که با جلب اعتماد دوستان و نزدیکان، آنها را هم وارد شرکت کردند که با هویدا شدن ماهیت آن شرکت و عواقبش، روابط اجتماعی نیز دچار آسیب فراوانی شدند… .
شاید لازم باشد که برای حل این مشکل و پیشگیری از پیامدهای آن، همگان و به خصوص دستاندرکاران امور فرهنگی بار دیگر ارزش کار را از طریق فرهنگسازی احیا کنند.