یادداشت امروز/نقدی بر کارنامه نوروزی رسانه ملی

محمد راعی فرد
رسانه ملی با توجه به اهداف و گستره و مواجهه مستقیم با افکار عمومی شاید اگر نگوییم بی نظیر اما کم نظیرترین رسانه ای است که از صبح تا شام و از شام تا صبحگاهان هر چند تکراری اش حضوری جدی و ملموس در زندگی تمامی مردم دارد. خواسته ها و آمال مردم را می بایست انعکاس دهد و واقعیات جامعه را شفاف و صریح و بدون لاپوشانی و مصلحت اندیشی در سفره فرهنگی مردم جای دهد. شاید یکی از مهمترین و کاراترین ابزارهای تغییر ذائقه فرهنگی مردم و بسترسازی جابجایی فرهنگی را می بایست در هدف های راهبردی صدا و سیما یافت. سالهاست که فرهیختگان و دلسوزان فرهنگی کشور چه در سمینارها و یا گویش های جمعی و یا نامه نگاری های سرگشاده به برنامه ریزان و مدیرانش بارها و بارها با دلایل متقن و مستدل گوشزد کرده اند که نیازهای جامعه امروزی کشور ورای آن چیزی است که در رسانه ملی شاهد بازخوردهای آن هستیم. متاسفانه کماکان شاهد شنابازی در خلاف جریان آب بوده و در بر همان پاشنه و سبک و سیاق جا افتاده سال های بسیار قبل می چرخد. در کشور ما علی رغم شعارهای فراوانی که درباره فرهنگ و اهمیت آن داده می شود اقدام و عملی که در سیطره یک استراتژی تعریف شده باشد وجود ندارد که صدا و سیما نیز به تبع آن جزیی از این حلقه معیوب است، همانگونه که شورای فرهنگ عمومی کمترین اثر و نمود را در فرهنگ سازی و فرهنگ پروری داشته و دارد. بحث و کنکاش در برنامه های رادیویی که راه خود را می رود و از پیشینه فاخرش فاصله گرفته شاید در این مقال نگنجد که انگار آبی را در هاون کوبیده ایم و عرق بر پیشانی نشانده ایم. صدا و سیمای کشورمان به دلایل قانونی که به نظر می رسد نیاز به بازنگری دارد، از داشتن برادری ناتنی و ناخوانده به نام شبکه های خصوصی به دور است، لذا تنها قدرت تصمیم سازی است که بدون کمترین رقیب در تولید و پخش یکه تازی کرده و خویش را در قله فرهنگ سازی می بیند. حضور انواع شبکه های ماهواره ای و فضاهای سردرگم کننده مجازی نقش عمده و مخربی در کم رونق کردن و باورهای دیگری جز آنچه که در حیطه جغرافیایی کشورمان باید باشد را ایفا می کند. قانون جمع آوری دیش های ماهواره ای اثر و حضورش را سالهاست که از دست داده و درصد بسیار بالایی از خانواده های ایرانی از امواج ماهواره ای به نحو گسترده ای استفاده کرده که حتی حضور بشقاب های مدور گیرنده امواج در دورترین روستاهای کشورمان نیز قابل رؤیت است. نقش سلبی و جمع آوری بشقاب های ماهواره ای مسئولیت سنگین تری را بر دوش رسانه ملی می گذارد، اما چگونه است که نه تنها از تجمیع دیش های موجود نکاست که بر تعداد آنها به شکل باورنکردنی افزود. صاحب نظران در کارگروه های جامعه شناسی و روان شناختی نتوانستند صدا و سیما را به آن درجه از اقناع برسانند که نیاز به بازنگری جدی در برنامه سازی و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری دارد. سریال هایی که هر ساله مخاطبینش را از کف می دهد سال های قبل در جمع های خانوادگی دید و بازدید ایام نوروزی می توانستیم متوجه شویم که افکار عمومی به طرز جالبی پیگیر سریال های «کلاه قرمزی»، «پایتخت» و… هستند و این نشان از موفقیت نسبی برنامه سازانی بود که مناسبتی برنامه می آفریدند، امسال اما نشان کمتری از اقبال عمومی در پیگیری سریال ها را می توانستیم حس و درک کنیم. حتی چند سالی است که صدا و سیما دست به تقلید از برنامه هایی می زند که بسیاری از مردم آنها را در شبکه های ماهواره ای دائم می بینند و با آنها سرگرمند، وقتی حتی چنین برنامه های تقلیدی آنقدر سطحی و نازل تهیه می شوند که مصداق آن را در «شب کوک» و «دورهمی» می توان مثال زد. افکار عمومی را وادار به قیاس برنامه های داخلی و خارجی کرده و کفه ترازوی سریال های ترکی ماهواره ای را به ضرر سریال های داخلی سنگین تر می کند. صدا و سیما رسالتی بس عظیم و سنگین دارد، نمی توان فرهنگ را دستوری و بخشنامه ای و با زور سخنرانی و نمایش های سطحی و شعاری پروراند و به خورد مردم داد. دنیای امروز جهان مدیریت است و علم، دنیای تفکرات و برنامه ریزی، دنیای امواج روز افزون و پر دامنه ماهواره ای در دنیای بی بدیل مجازی است. با فیلترینگ و جمع آوری خشن دیش های ماهواره ای نتوانسته ایم و نمی توانیم مردم را از آنچه که خطر می نامیمش دور کنیم. باید با انگیزه و استفاده از برنامه ریزان جوان، خوش فکر و متفکری که درس خوانده اند به دنبال رنسانسی عظیم و عاجل در جایگزینی اقدام و عمل نگاهی اسلامی و ایرانی و جذاب و پرکشش باشیم که به شدت به آنها نیاز داریم. نوروز امسال صدا و سیما نمره قبولی نگرفت، تجدید شد که شاید با تک ماده قبول شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*